1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

جشنی برای صفر، برای لحظه‌ی صفر

الف۱۳۸۶ دی ۱۴, جمعه

سال جدید در اولین ثانیه اولین ساعت روز یکم ژانویه آغاز می‌شود، درست در آغاز اولین ثانیه. اما ما وقتی سال کهنه را به سال نو تحویل می‌دهیم، چه چیز را جشن می‌گیریم؟ آخرین ثانیه را، یا نه، اولین ثانیه را؟

https://p.dw.com/p/Cjol
۳۱۵۳۶۰۰۰ ثانیه دیگر دوباره گیلاس ها را بالا خواهیم برد و برای آغاز سال نو خواهیم نوشید. برای آغاز سال ۲۰۰۹ یا کمتر از آن برای آغاز سال ۱۳۸۷. برای لحظه‌ی صفر.عکس: dpa - Report

تا به حال به این اندیشیده‌اید که سال قدیمی کی تمام می‌شود و سال جدید از کجا شروع می‌شود؟ بله درست است سال کهنه در آخرین ثانیه‌ی آخرین دقیقه‌ی آخرین ساعت آخرین روزبه پایان می‌رسد، یعنی اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، درست در پایان آخرین ثانیه. و سال جدید در اولین ثانیه اولین ساعت روز یکم ژانویه آغاز می‌شود، و اگر بازهم بخواهیم دقیق باشیم، درست در آغاز اولین ثانیه. اما ما وقتی سال کهنه را به سال نو تحویل می‌دهیم، چه چیز را جشن می‌گیریم؟ آخرین ثانیه را، یا نه، اولین ثانیه را؟

لحظه‌ای که سال قدیمی به پایان می‌رسد درست همان لحظه‌ای است که سال جدید آغاز می‌شود. این نه ساعت صفر نه ثانیه‌ی صفر که لحظه‌ی صفر است. و ما در لحظه‌ی تحویل سال در حقیقت لحظه صفر را جشن می‌گیریم.

Silvester 2007 2008 Feuerwerk in Sydney Australien
جشن و پایکوبی برای هیچ، برای صفر، برای اکنون‌‌‌‌‌ ِ محضعکس: AP

همه‌ی تکاپوها و گردآوری‌های پیش از آغاز سال نو، از خانه تکانی و سفره‌ی هفت سین ایرانی‌ها گرفته تا آتش بازی ها و فشفشه‌ها و ترقه‌های پر سر و صدایی که رسیدن سال نوی میلادی را توی بوق و کرنا می‌کنند، همه و همه برای یک لحظه است. با این همه سر و صدا تنها همین لحظه را جشن می‌گیریم و فریاد می‌زنیم که سال گذشته به پایان رسیده است و سال نو آمده. ما یک سال در انتظار این لحظه‌ایم، آغاز سال نو را جشن می‌گیریم، یک لحظه را که در انتظار ما نمی‌ایستد و ما نمی‌توانیم به بندش بکشیم این لحظه‌ی صفر را. می‌گریزد و می‌گذرد.

هنوز گیلاس‌هایمان را به هوای آغاز سال نو بالا نبرده‌ایم که آن لحظه آن صفر مرموز، گذشته است. آغاز سال نو روشن ترین جلوه‌ی صفر است: اکنون ِ خالص، نقطه‌ای که در آن گذشته و آینده در نزدیک ترین حالت ممکن یکدیگر را لمس می‌کنند.

این صفر از کجا آمد؟

اما این صفر از کجا آمد؟ صفر، عددی که دست کم گرفته می‌شود و زمان زیادی برای "کشف شدنش" طول کشید. بابلی‌ها ۴۰۰۰ سال پیش یک سیستم محاسبه‌ی کامل داشتند، فقط جای صفر خالی بود. یونانی‌ها و رومی ها روش نوشتن اعدادشان به گونه‌ای بود که کشف صفر را غیر ممکن می‌ساخت. اما صفر بالاخره به دنیا آمد، در کشور هند. در قرن هشتم میلادی. بر روی کتیبه‌ای سنگی از سال ۸۷۶ دوبار عدد صفر به چشم می‌خورد یک بار در رقم ۵۰ و یک‌بار در ۲۷۰. دیگر بشر مشکلی برای خلق عدد نداشت. با صفر می‌شد هر عددی را که به مغز آدم خطور می‌کند، آفرید. با گذشت زمان عرب‌ها به ارزش صفر پی بردند و آن را با خود به اروپا بردند.

سر و کله صفر در غرب اروپا در سال ۱۲۰۲ پیدا شد. در کتابی با نام " کتاب حساب" از لئوناردو فن پیزا. این کتاب با این جمله آغاز می‌شود. « ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹ ، نه فیگور هندی هستند. با این ۹ فیگور و علامت 0، که عرب‌ها به آن صفر می‌گویند، می‌توان هر عددی را نوشت.»

و ما می‌توانیم با ۱۰ علامت هر عددی را خلق کنیم. برای مثال تعداد ثانیه‌ها ی یک سال را! ۳۱۶۲۲۴۰۰ ثانیه. از این لحظه باید لذت برد. این تنها یک لحظه است و نه حتی یک ثانیه. اما وجود دارد و می‌توان آن را احساس کرد. کوتاه است به اندازه‌ی یک لحظه. اما دوباره بازمی‌گردد. ۳۱۶۲۲۴۰۰ ثانیه دیگر دوباره گیلاس ها را بالا خواهیم برد و برای آغاز سال نو خواهیم نوشید. برای آغاز سال ۲۰۰۹ و با انتظاری کوتاه‌تر، برای آغاز سال ۱۳۸۷. برای لحظه‌ی صفر.