1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

جشنواره‌ی فیلم برلین پایان یافت

۱۳۸۶ بهمن ۲۹, دوشنبه

پنجاه و هشتمین جشنواره‌ی فیلم برلین (برلیناله)، با رکورد تازه‌ای از تماشاگران به پایان رسید. تفسیری درباره این حضور چشمگیر و سنتی که برلینه به آن متکی است از: یوخن کورتن.

https://p.dw.com/p/D9I3

پنجاه و هشتمین جشنواره‌ی فیلم برلین (برلیناله)، با رکورد تازه‌ای از تماشاگران به پایان رسید. در این جشنواره، روی‌هم ۲۳۰ هزار بلیط ورودی فروخته شد که این رقم بیشتراز سال گذشته بود. از آنجا که «برلیناله» به خلاف جشنواره‌های فیلم کن و ونیز، جشنواره‌ا‌ی با حضور گسترده‌ی تماشاگران است، این را می‌توان موفقیت بزرگی تلقی کرد. در جشنواره‌ی امسال فیلم برلین، طبعا جایزه‌های خرس طلایی و نقره‌ای هم داده شد. البته می‌توان درباره‌ی تصمیمات هیئت بین‌المللی داوران این جشنواره به جدل پرداخت. ولی این هم در برلین سنتی است که همواره فیلم‌هایی که شانس موفقیتشان زیاد است جایزه نمی‌گیرند. تفسیری از یوخن کورتن.

برلیناله به سنت خود وفادار می‌ماند. یا بهتر است بگوییم هیئت داوران این جشنواره به سنت خود وفادار می‌ماند. مانند گذشته، در پایان فیلمی جایزه‌ی خرس طلایی را به دست آورد که کمتر کسی روی موفقیت آن حساب می‌کرد. فیلم «جوخه‌ی نخبگان» نخستین ساخته‌ی «جوزه پادهیلا» کارگردان برزیلی که با برشی تند، مونتاژی درهم‌ریخته و دوربین دستی لرزان، نگاهی به پیکار روزانه‌ در منطقه‌ی نکبت‌زده‌ی ریودوژانیرو داشت، نتوانست بسیاری از روزنامه‌نگاران فیلم را متقاعد سازد. ولی منتقدان فیلم درباره‌ی جایزه‌ها هم تصمیم‌گیری نمی‌کنند.

هیئت داوران، ترکیبی بین‌المللی از هنرپیشگان، کارگردانان و دیگر دست‌اندرکاران فیلمسازی است. این هیئت رییسی دارد که طبیعتا علایق معین ذهنی و دلبستگی خاص خود را دارد. امسال کنستانتین کوستا‌ ‌کاوراس کارگردان فرانسوی ـ یونانی که در فعالیت هنری خود پیش از هر چیز با فیلم‌های پرهیجان سیاسی معروف شده است و خویشاوندی نیرومندی با آمریکای لاتین دارد، این مسئولیت را برعهده داشت. و از آنجا که برلیناله از سال‌ها پیش آوازه‌ی یک جشنواره‌ی سیاسی را دارد، باید از چنین ترکیبی بطور تقریبا ضرورتمند، فیلمی با درونمایه‌ی انتقادی اجتماعی، جایزه‌ی خرس طلایی را می‌برد.

در این باره ـ مانند هر سال ـ می‌توان به جدل پرداخت که آیا یک جشنواره نباید به فیلمی صاحب سبک که از نظر هنری با ارزش‌ترین است جایزه بدهد، همان کاری که برای نمونه غالبا در جشنواره‌ی کن انجام می‌گیرد. ولی این سخن یعنی فریب این توهم را خوردن که اساسا می‌توان آثار هنری را با یکدیگر سنجید. و این که آثار گوناگون شخصیت‌های هنری کاملا خودرای را می‌توان بطور عینی مقایسه و در مقولات ارزشی منظم کرد. این را هیچ کس نمی‌تواند بطور جدی ادعا کند.

و بر این پایه، بایست تصمیم هیئت داوران برلیناله‌ی ۲۰۰۸ را هم بیشتر مانند بازی دید. به عنوان بخشی از یک رویداد بزرگ فرهنگی که در آن جایزه‌ها هم درست مانند ستارگان بزرگ و کوچک که که به تماشاگران تشویق‌کننده امضا می‌دهند یا خوانندگان پرآوازه‌ی پاپ که سهوا یکبار در پشت و نه در برابر دوربین قرار گرفته‌اند، جزوی از صحنه‌ی نمایش هستند. بسیاری از فیلم‌هایی را که در دهه‌های گذشته جایزه‌ی خرس طلایی را برده‌اند، امروز به حق دیگر کسی نمی‌شناسد، درست مانند فیلم مادونا که روزی به یک یادداشت حاشیه‌ای یک فعالیت هنری بزرگ پاپ تبدیل خواهد شد.

در این باره نباید نگران بود. بسیار مهم‌تر آن است که برلیناله در ده روز گذشته، فیلم‌های زیاد و تماشایی نشان داد و تماشاگران را به صورت انبوه به سوی خود کشید و همچنان محل ملاقات فیلمسازان بین‌المللی است که جایی هم برای سینمای سیاسی در نظر می‌گیرد. همچنین این امر که برلیناله به عنوان یک گردهمایی بزرگ فرهنگی، از سازماندهی عالی برخوردار است و درخشش خود را از دست نداده، در رقابت با جشنواره‌های بین‌المللی کم‌اهمیت نیست. بنابراین برلیناله از این دیدگاه هم به سنت خود وفادار می‌ماند و همین گونه خوب است!

Jochen Kürten / رادیو دویچه وله