1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

جایگاه بوندس‌لیگا در میان لیگ‌های معتبر دنیا • گفت‌وگو با مهران ملک‌آرا

۱۳۹۰ مرداد ۱۸, سه‌شنبه

تب بوندس‌لیگا از ۱۴ مرداد بار دیگر سراسر آلمان را فرا گرفت. مهران ملک‌آرا، تحلیل‌گر فوتبال، لیگ آلمان را به دلیل انضباط مالی و ساختاری و سودده بودن تمام تیم‌های آن در دسته‌ی یک و دو، الگویی برای لیگ‌های دیگر می‌داند.

https://p.dw.com/p/12Dg6
عکس: DW/BilderBox/AP

برای شنیدن فایل صوتی این گفت‌وگو، اینجا را کلیک کنید.

دویچه وله: آقای ملک‌آرا فوتبال بوندس‌لیگای آلمان را در مقایسه‌ی بین‌المللی با دیگر لیگ‌های معتبر فوتبال دنیا چه طور ارزیابی می‌کنید؟

مهران ملک آرا: چیزی که در این دو سه سال اخیر به چشم آمده، این بوده که الان بوندس‌لیگا یکی از بهترین لیگ‌های دنیاست. به خاطر سه‌ـ چهار فاکتور. اول این که یک لیگ هیجان‌انگیز است و تا حدی توانسته بازیکنان بزرگی را به خود جلب کند. از لحاظ ساختار مالی پردرآمدترین و سودمندترین لیگ دنیاست.

به جوانب فنی اشاره کردید. به نظر شما چرا فوق ستاره‌های فوتبال جهان که همیشه به صورت سنتی در لیگ‌های اسپانیا، ایتالیا و یا انگلیس توپ می‌زدند، حالا رفته رفته پای‌شان هم به بوندس‌لیگا باز شده و با کمال میل در این لیگ بازی می‌کنند؟

علل مختلفی دارد. یکی از دلایل اصلی‌اش این است که در حالت ساختار بازیکن سازی و کلاً آکادمی آلمانی‌ها خیلی پیشرفت کرده‌اند. زمانی، اوایل سال ۲۰۰۰، در آلمان این زمزمه بود که بازیکن جوان نداریم. ولی فدراسیون فوتبال آلمان مدارس مختلفی را در سراسر کشور ایجاد کرد و از طرفی بازیکنان دو رگه مثل سامی کدیرا، مسعود اوزیل و نوری شاهین را آورد و جزو بافت آلمان کرد که اگر دقت کنید از سال ۲۰۰۶ تیم ملی آلمان و حتی در سال ۲۰۱۰ در جام جهانی آفریقای جنوبی یک تیم رنگارنگ بود، ولی زیر پرچم آلمان، و توانستند این بازیکنان جوان را بیآورند به لیگ.

در این پنج شش سال اخیر تعدادی بازیکنان بزرگ آمدند چون مسعود اوزیل، کدیرا، نوری شاهین، ماریو گوتسه در دورتموند یا تونی کروس یا برادران بِندِر؛ این‌ها همه بازیکنانی هستند که از این ساختار آکادمیک و روند جوان‌گرایی آلمان بالا آمده‌اند. این یکی از دلایلش بوده است.

دلیل دیگر هم تعداد افرادی است که به دیدن بازی‌ها می‌روند. الان پرتماشاگرترین لیگ اروپا بوندس‌لیگا است. متوسط تعداد تماشاگران در هر بازی بین ۴۰ تا ۴۱ هزار نفر است، در حالی که این عدد در لیگ اسپانیا و لیگ انگلیس بین ۳۰ تا ۳۵ هزار تماشاچی است. من احساس می‌کنم به خاطر مدیریت صحیح و این که بین ۳۶ تیم لیگ اول بوندس‌لیگا و لیگ دوم بوندس‌لیگا هر ۳۶ تیم سود داشتند. برعکس، در لیگ انگلیس ۲۰ تیم روی هم رفته به اندازه‌ی ۴/۵ میلیارد دلار قرض دارند. در لیگ اسپانیا حدود ۴/۵ میلیارد دلار قرض حدود ۲۰ تا ۲۵ باشگاه دسته‌ یک و دسته دوم است.

این سلامت مالی و از طرف دیگر کارهای فنی‌ای که آلمانی‌ها کرده‌اند، لیگ این کشور را مهیج کرده است. الان دیگر تنها بایرن مونیخ نیست که حکومت می‌کند بر بوندس‌لیگا. شما فصل ۲۰۱۰-۲۰۱۱ دیدید که دورتموند آمد و قهرمان شد. دو سه سال پیش شما هوفن‌هایم را داشتید. در همان لیگ پارسال تیم‌هایی مثل شالکه، اشتوتگارت و فرانکفورت که در سال قبل از آن در بالای جدول بودند، به پایین جدول رفتند. این که آلمانی‌ها سعی کرده‌اند خود لیگ را قوی کنند، به عقیده‌ی من باعث شده است که بوندس‌لیگا هم پرتماشاگرترین لیگ اروپا باشد، پردرآمدترین لیگ اروپا باشد و یک مدل مناسب مالی برای لیگ‌های دیگر اروپایی باشد.

چندی پیش در کنگره‌ی بین‌المللی مربیان فوتبال که در شهر بوخوم برگزار شد و اکثر مربیان بوندس‌لیگا نیز حضور داشتند، عکس گربه‌ای را به نمایش گذاشته بودند که داشت خودش را توی آینه نگاه می‌کرد، اما تصویر یک شیر را می‌دید. این گربه اسمش فوتبال بوندس‌لیگا بود و این معنا را داشت که فوتبال آلمان علی‌رغم ساختارهای فوق‌العاده مناسب و سلامت مالی بیش از دهسال است که نتوانسته در عرصه‌ی بین‌المللی مقام و عنوانی را برنده شود. نظرتان در این مورد چیست؟

واقعیت این است که این "گربه" شاید می‌خواهد گربه بماند. در بوندس‌لیگا برخلاف لیگ اسپانیا و برخلاف لیگ انگلیس همه باشگاه‌ها، یعنی ۳۶ باشگاه بوندس‌لیگا یک و بوندس‌لیگا دو، همه یک صاحب بیشتر ندارند. صاحب‌شان تماشاگران‌شان هستند. در فدراسیون فوتبال آلمان قانونی هست به نام «۵۰+۱». یعنی ۵۱ درصد سهم تمام باشگاه‌ها متعلق به تماشاگران‌شان است. این باعث می‌شود که شما نتوانید یک "آبراهاموویچ" ببینید در چلسی یا "شیخی" را ببینید در رأس منچستر سیتی.

خود آلمانی‌ها این را می‌خواهند. آنها می‌گویند ما حاضریم، شاید دو سه سال یا چهارسال در سطح بین‌المللی مطرح نباشیم، ولی عوضش لیگ‌مان سالم است. حتی یک رأی‌گیری دو سه سال پیش کردند و یکی از مدیران باشگاه آلمان آمد اعتراض کرد به این قانون «۵۰+۱» و گفت ما اگر بخواهیم موفق باشیم در صحنه‌ی بین‌المللی، اجازه دهید کسانی که می‌آیند در بوندس‌لیگا سرمایه‌گذاری می‌کنند، بیآیند تا ما بتوانیم بازیکنان بزرگتری بیآوریم. بعد که رأی‌گیری کردند، از ۳۶ تیم، ۳۲تاشان رأی مخالف دادند. گفتند این گونه کارها باعث می‌شود که فقط بایرن مطرح باشد یا برای مدتی ممکن است فقط هامبورگ مطرح باشد یا آن پولداری که آن تیم را در اختیار می‌گیرد مطرح باشد. خود لیگ سلامت ندارد.

در نتیجه خود آلمانی‌ها تصمیم گرفته‌اند که درازمدت همیشه موفق باشند، بهترین لیگ اروپا باشند و بتواند قیمت‌ای بلیت‌ها را پایین بیآورند که مردم بتوانند به دیدن بازی‌ها بیآیند. من با گفته‌ی شما در سطح باشگاهی موافقم، ولی در سطح ملی با آن موافق نیستم. چون فکر می‌کنم آلمانی‌ها در سطح ملی، در بین‌المللی خیلی موفق بودند. در جام جهانی ۲۰۰۶ موفق بودند، در ۲۰۱۰ یکی از بهترین و هیجان‌انگیزترین تیم‌ها را نشان دادند.

اما هیچ مقامی را بیش از دهسال است که کسب نکرده‌اند. برای بار آخر بایرن مونیخ در سال ۲۰۰۱ قهرمان چمپینز لیگ اروپا شد و تیم ملی فوتبال آلمان در سال ۱۹۹۶ قهرمان جام ملت‌های اروپا!

به شما گفتم، ساختار فوتبال آلمان را باشگاه‌های‌شان می‌سازند. خود باشگاه‌ها، ۳۲ از ۳۶ باشگاه، رأی داده‌اند که ۵۱ درصد از مالکیت باشگاه‌ها مال مردم است و ما نمی‌خواهیم سرمایه‌داری بیآید و تیم‌ها دچار مشکل شوند. این باعث شده که در فوتبال بین‌المللی خصوصاً در مقام باشگاهی نتوانند نتایج قابل توجهی بگیرند. ولی به نظر من خود آلمانی‌ها با این مسئله کنار آمده‌اند و بیشتر این انتقادها هم از طرف منتقدین لیگ انگلیس است.

در سال‌های اخیر همچنین فوتبالیست‌های برجسته‌ی آسیای شرقی از کره، ژاپن و یا چین خیلی بیشتر به تیم‌های بوندس‌لیگایی می‌پیوندند و خیلی زود هم عادت می‌کنند به جو و محیط و ساختار تیم‌های بوندس‌لیگایی. به نظر شما چرا بازیکنان آسیای شرقی به این راحتی آدوپته می‌شوند در فوتبال بوندس‌لیگا، برخلاف به‌عنوان مثال فوتبالیست‌های ایرانی؟

این یک بحث اجتماعی‌ست. فقط می‌دانم که الان ۵۰ درصد بوندس‌لیگا بازیکنان خارجی هستند. حتی اغلب‌شان از آمریکای جنوبی هستند و کشورهای اروپای شرقی و تعداد زیادی هم همان طور که شما گفتید از آسیای شرقی می‌آیند. من فکر می‌کنم این مسئله از طرفی فرهنگی است.

اصولاً بازیکنان آسیای شرقی به خاطر تاکتیک‌پذیری‌شان در سنین پایین و به‌اضافه‌ی مسائل تکنیکی‌ای که دارند، به نظر می‌آید در سطوح نوجوانان و جوانان به آن رسیده‌اند که وقتی یک بازیکن ۱۹ـ ۱۸ساله میآید آلمان، راحت می‌تواند اندیشه‌های تاکتیکی یک مربی را در زمین پیاده کند. به‌هرحال وقتی فوتبالیستی می‌آید به یک کشور جدید، ۸۰ـ ۷۰ درصد برخوردهایش برخوردهای فوتبالی است. یعنی زبان فوتبال را باید بلد باشد.

آیا این دلیلش برنمی‌گردد به موضوع انضباط و فرهنگ ژاپنی‌ها که شاید مطابق باشد با انضباط بوندس‌لیگا و کمتر هماهنگی داشته باشد با فوتبال فنی اسپانیا و ایتالیا؟

این کاملاً با شما موافقم. من جامعه‌شناس نیستم. ولی می‌دانم که حتما بی‌تاثیر نیست. ولی مهم این است که این سلامت مالی بوندس‌لیگا بزرگترین برگ برنده‌‌اش است. شما نگاه کنید، در لیگ انگلیس درست است که خود لیگ قشنگ است، ولی سه‌تا تیم اول همیشه معلوم هستند، همیشه سر تیم چهارم دعواست. در لیگ اسپانیا همیشه یا ريال مادرید است یا بارسلونا است. در لیگ ایتالیا هم دو تا "میلان"ها هستند.

به‌عقیده‌ی من این مهیج بودن بوندس‌لیگا و این که دارند در درازمدت کار می‌کنند، برگ برنده‌ی‌شان است. به قول یکی ازمقامات‌شان که مصاحبه کرده بود، گفت که ما حاضریم در درازمدت این قدرت‌مان را نشان دهیم تا این که بتوانیم در دو سه یا چهار سال بیآییم کاپ بگیریم یا قهرمان شویم. من فکر می‌کنم راهی که دارند می‌روند راه خیلی خوبی‌ است و فکر نکنم زیاد نگران مقام آوردن در سطح اروپا باشند. از یکطرف دیگر هم من اعتقاد دارم که در سطح ملی به آن چیزی که می‌خواهند برسند، خواهند رسید.

مصاحبه‌گر: فرید اشرفیان

تحریریه: پارسا بیات