1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

تنها مخالفت کافی نیست

۱۳۸۶ خرداد ۱۶, چهارشنبه

این که برای هر امر منفی و پلیدی در جهان رهبران گروه ۸ را مسئول بدانیم، قطعاَ رویکردی اشتباه است. ولی چون جهانی‌شدن دفتر و دستک و جای معینی ندارد، گویی که باید حالا همه کاسه و کوزه‌ها را سر اجلاس هایلیگندام شکست.

https://p.dw.com/p/AooD
عکس: DW/ Daniel Scheschkewitz

وقتی که گروهی از کشورها مجموعاَ دو سوم تولید ناخالص ملی جهان را در اختیار خود دارند، سهم‌شان در تجارت جهان ۵۰ درصد است‌ و بیش از سه چهارم کمک‌ به کشورهای در حال توسعه را می‌پردازند، چرا نباید گرد هم بیایند و گفتگویی با یکدیگر انجام دهند؟

کجای این اشتباه است که کشورهای یادشده وضعیت اقتصادی جهان را به تجزیه و تحلیل بنشینند، خطرهای متحمل را تشخیص دهند و برای مقابله با آنها به واکنش بپردازند؟ آیا این اشتباه است که از سال‌ها پیش نمایندگان کشورهای آفریقایی به اجلاس دعوت می‌شوند و به حرف‌هایشان گوش داده می‌شود تا نگرانی و دغدغه‌اشان بیشتر شناسایی شود؟ و چرا نباید کشورهای با اقتصاد سریعاَ در حال رشد، مانند چین و هند را هم به این گفتگوها وارد کرد؟

این درست است که حد بیشتری از تماس‌های نزدیک سران اجلاس با مردم می‌توانست بهتر باشد. این گونه تماس‌ها سال ۱۹۹۹، یعنی در آخرین اجلاسی که گروه ۸ در آلمان برگزار کرد هنوز رایج بود. در همان اجلاس بود که رئیس جمهور آمریکا (بیل کلینتون) از هتل محل اقامتش در شهر کلن با پای پیاده به یک کارخانه آبجوسازی در همان نزدیکی‌ها رفت.

بعد از آن اما، نآنااجلاس جینوای ایتالیا در سال ۲۰۰۱ بود با درگیری‌های شدید و یک کشته از میان تظاهرکنندگان. و بعد هم که ۱۱ سپتامبر سر رسید. از آن زمان جهان چیز دیگری شده است و حصارها و دیوارها هم ارتفاع بلندتری یافته‌اند. ولی آیا این دلیلی می‌شود که دیگر نتوان با هم گفتگو کرد؟ آیا به یادآوری‌اش نمی‌ارزد که سال ۱۹۹۹ در اجلاس کلن یک ابتکار بزرگ برای بخشودگی بدهی‌های مقروض‌ترین کشورهای جهان جنبه عملی یافت؟ و مگر در همان اجلاس نبود که قرار شد کشورهای عضو گروه ۸ برای مبارزه با سل و ایدز و مالاریا و فلج کودکان پول هزینه کنند؟

شکی نیست که نمی‌توان در عرض سه روز وضع جهان را بهبود بخشید. ولی آخر، گروه ۸ که کارش تنها منحصر به این ۳ روز نیست. این روندی رو به تداوم است، با دیدارهای متعدد دیگر، در همه سطوح و در همه جهان. اجلاس گروه ۸ قطعاَ جایگزینی برای سازمان ملل نیست. و اگر چنین است، پس طبعاَ نباید هم به اجلاس گروه ۱۵ یا ۲۰ و یا ۷۷ بدل شود.

ضمناَ: جهانی‌شدن اختراع گروه ۸ نیست. اولین محموله چای ژاپنی سال ۱۶۱۰ با کشتی بادبانی به هلند رسید. در آن زمان هیچ اثر و نشانه‌ای از گروه ۸ در میان نبود. به عبارتی، جهانی‌شدن پدیده‌ای نیست که مقدرات ما را رقم بزند، بلکه این ماییم که امکان داریم به روندهای آن سامان و سمت و سو دهیم. و این همان چیزی است که تظاهرات‌کنندگان مخالف می‌خواهند به گوش رهبران گروه ۸ برسانند. ولی این که برای هر امر منفی و پلیدی در جهان رهبران یادشده را مسئول بدانیم قطعاَ رویکردی اشتباه است. منتهی چون جهانی‌شدن دفتر و دستک و جای معینی ندارد، گویی که باید حالا همه کاسه و کوزه‌ها را سر اجلاس هایلیگندام شکست.

باری، مخالفت تنها کافی نیست. جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم دیگر جهان خیر و شرها نیست. به عبارت دیگر، اگر گروه ۸ وجود نداشت، آن وقت مخالفان چه می‌کردند؟

هنریک بومه (دویچه وله)

(Henrik Böhme)