تلاش پوتين در پكن براى توسعهى تجارى و گسترش حوزهى نفوذ
۱۳۸۵ فروردین ۱, سهشنبهمسئلهى ارزشها در جامعهى بينالملل موضوعى است براى خود. براى مثال ايالات متحدهى آمريكا بر اين باور است كه ارزشهاى جهانى و منافع ملى را يكجا نمايندگى مىكند، اينكه مثلا: حقوق بشر، حكومت قانون و دمكراسى هم براى جهانيان خوب است و هم براى آمريكا. ولى مىتوان پرسيد، آيا جرج دبليو بوش از اقدامات دولت خود، همانند زندان گوانتانامو و كنترل شهروندان در داخل كشور كه دشوار بتوان اين اقدامات را با معيارهاى حقوق بشر و حكومت قانون سازگار دانست، با ابزار منافع ملى دفاع نمىكند؟ امرى بسيار دشوار!
ولى رهبران روسيه و چين اصلا وارد چنين مسائلى كه خود عامل آن بودهاند، نمىشوند. و اين پيششرط مناسبى است در گفتگوهاى سران چين و روسيه به هنگام ديدار رسمى ولاديمير پوتين از پكن در روزهاى ۲۱ و ۲۲ مارس.
مدتهاست كه دوره منازعات بىامان رهبران احزاب كمونيست در مسكو و پكن بر سر مسائل ايدهئولوژيك گذشته است. امروز وقتى مردان قدرتمند روسيه و چين با يكديگر ملاقات مىكنند، موضوع بر سر پول و منافع مشترك سياست خارجى است، هرچند كه اغلب اين يكى منوط به ديگرى است. بدين گونه پوتين مىخواهد همچنان به چين تسليحات بفروشد و تجارت ميلياردى براى كشورش را تضمين كند. چين نيز قصد دارد ارتش خود را مدرنيزه كند تا بر وزنهى ديپلماسى جهانى خود بيافزايد. از آنجا كه بيشتر كشورهاى غربى از ارسال بمب و موشك به رژيم غيردمكراتيك در چين امتناع مىكنند، در نتيجه راهى باقى نيست غير از آنكه تسليحات را از مسكو دريافت داشت.
بايد گفت كه مقولههاى اخلاقى در مناسبات دو كشور خواهى نخواهى نقشى ندارند و همين امر همكارى را تسهيل كرده است. مسكو مخالفتى ندارد كه هر چندگاه يكبار پكن تايوان را مورد تهديد قرار دهد يا رژيمى غيرانسانى چون كرهى شمالى را حمايت كند. و در مقابل چين نيز نسبت به سياست روسيه در چچن نيز تفاهم نشان مىدهد.
هر دو كشور بر اين اعتقادند كه جامعهى جهانى اجازه ندارد در امور داخلى روسيه و چين دخالت كند، بويژه آنجا كه مربوط به نقض حقوق بشر مىشود. در عين حال روسيه و چين حامى ديكتاتورهايى هستند، چه در آسياى مركزى و يا روسيهى سفيد. يكى از موارد منافع مشترك طرفين در اين است كه حوزهى نفوذ آمريكا را محدود كنند: چه در كشورهاى مشتركالمنافع و جمهورىهاى شوروى سابق، چه در كشورهاى حوزهى بالكان و يا در آفريقا.
بىشك هنگامى كه پوتين و هو جينتائو در روز سهشنبه ۲۱ مارس با يكديگر ملاقات كردهاند به يك نفر سومى توجه خاص مبذول داشتهاند و او جرج دبليو بوش، رئيس جمهورى آمريكاست. زيرا هر اندازه هم كه روسيه و چين بدنبال مواضع مشترك در مثلا سياست ايران خود باشند، به همان اندازه تلاش دارند كه در جبههى مقابل ايالات متحدهى آمريكا قرار نگيرند. نه مسكو و نه پكن هيچيك قصد ندارند مناسبات خود با واشنگتن را به مخاطره اندازند، آنهم بويژه بدلايل اقتصادى. پكن به ايالات متحدهى آمريكا بعنوان يك بازار كالاهاى چينى نيازمند است. روسيه نيز براى اقتصاد ملى شكوفاى چين به مثابهى تأمينكنندهى مواد خام از اهميتى بسيار برخوردار است. در حال حاضر توليد ناخالص ملى چين چهار برابر روسيه است.
رئيس جمهورى روسيه مىكوشد با سفرهاى متعدد خود به كشورهاى آسيايى به عرصهى موفقيتهاى اقتصادى اين كشورها گام گذارد. از قرار معلوم پوتين از همكارىهاى اقتصادى با اروپا سرخورده است، زيرا كه اروپايىها همكارىهاى اقتصادى خود را اغلب به مقولههاى اخلاقى منوط مىكنند. قارهى پرقدمت اروپا رسالت خود را در گسترش دمكراسى، رعايت حقوق بشر و روشنگرى مىبيند، زيرا كه اروپا نمىتواند هويت تاريخى خود را كه برآيند يك تكامل تاريخى است، انكار كند. به عبارت ديگر، اگر روسيه بخواهد به اروپا بپيوندند، مىبايستى كه ارزشهاى آن را نيز بپذيرد.