تروريسم و برخورد فرهنگها
۱۳۸۵ مرداد ۲۳, دوشنبه�ن فرهنگها وجود ندارد.
پنج سال از رخداد تروريستى يازدهم سپتامبر ِ سال ۲۰۰۱ در آمريكا مىگذرد و در اين پنج سال فاصلهى ايجاد شده ميان جهان غرب و دنياى اسلام نه تنها كمتر نشده، بلكه بيشتر نيز گشته است.
ديگر اصطلاح جنگ فرهنگها كه زمانى فقط از زبان تعدادى معدود شنيده مىشد، واقعيت ِ روز گشته است. در آلمان اگرچه بيشتر مردم مخالف حمله به عراق و اشغال اين كشور بوده اند و هنوز نيز اين مخالفت را ابراز مىدارند، اما برمبناى نظرخواهىهاى متعدد انجام شده در اين كشور، بيشتر مردم آلمان تجربهاى منفى از اسلام دارند و معتقدند كه در كشورشان چيزى شبيه جنگ فرهنگها وجود دارد.
اين در حالى ست كه در پاكستان، كه مردم به طور مرتب به پاى صندوق هاى راى مىروند، اگرچه اسلامگرايان تندرو قدرت چندانى ندارند و برمبناى نظرخواهىهاى متعدد توجه به تروريسم در اين كشور به شدت پايين آمده، اما بيشتر مردم پاكستان تصويرى منفى از غرب، مردم كشورهاى غربى و مسيحيت دارند.
چه عواملى سبب گشتهاند تا چنين برداشتهايى منفى از فرهنگهاى ديگر بوجود آيد؟
آنچه بايد در ابتدا بدان اعتراف كرد اين واقعيت است كه رسانه هاى ملى و بينالمللى در پنج سال گذشته در بوجود آمدن اين اوضاع سهم به سزايى داشتهاند. اين رسانه ها به جناحهاى تندرو بيشتر از اصلاح گرايان و اعتدال گرايان توجه داشتهاند. آنها مىدانستند كه اتهامات شديد بن لادن به غرب و جنگ فرهنگها كه در غرب باب شده ، خريدار بيشترى دارد تا بررسى دقيق و چندسويهى اوضاع اجتماعی. در چنين شرايطى دو قطب CNN از طرفى و الجزيره از طرف ديگر در مقابل هم صف آرايى كردهاند و هر گروهی، با عينك اين دو فرستنده به چشم، به رويدادهاى جهان مىنگرد.
نتيجه جز آن نيست كه غرب و كشورهاى اسلامى به تدريج از هم بيگانهتر مىشوند و بيم و وحشت از ديگرى بر آنها مستولى مىشود. بيم و و حشتى كه بهترين شرايط را براى كسانى بوجود مىآورد كه خواستار جنگ و خونريزى هستند و از اين راه به هدف ويرانگر خود مىرسند.
در چنين شرايطىست كه نمايندگان مسلمان انگليس بعد از برملا شدن طرحهاى تروريستى در لندن، به جاى اين كه توضيح دهند اسلام با اعمال تروريستى هماهنگى ندارد، از دولت بلر مىخواهند تا با تغيير در سياست خارجى خواهد، جلوى اقدامات تروريستى را در آينده بگيرد. در چنين شرايطىست كه ديگر مردم كشورهاى غربى حساسيت كافى نسبت به حقوق بشر را از دست مىدهند و نسبت به زندان گوانتانامو بىتفاوت مىشوند و تظاهراتى بزرگ عليه اين ستمها كه بر انسانيت مىرود، از خود نشان نمىدهند.
بايد تمدن بشرى را پاسدار بود. تمدنى كه توسط اديان بزرگ بوجود آمدهاند و معيار حقوق خلقها، حقوق مدنى و كنوانسيونهاى جهانى هستند.