تحلیل خطوط سهگانهی تیم ملی فوتبال ایران • گفتوگو با مهران ملکآرا
۱۳۸۹ دی ۱۹, یکشنبهدویچه وله: از دروازهبانها شروع کنیم. مهدی رحمتی الان نزدیک به پنج سال است که سنگربان نخست تیم ملی فوتبال ایران است، پشت او شهاب گردان ایستاده که در لیگ قهرمانان باشگاههای آسیا با تیم ذوبآهن نیز عملکرد درخشانی داشت. به نظر میآید از نظر دروازهبانی، اینبار در تیم ملی جای نگرانی نیست.
مهران ملکآرا: فکر میکنم بزرگترین نقطهی اتکای ما و قویترین حسن ما در مسابقات جام ملتهای آسیا، در خط دروازه است. البته حرفی که میزنم ممکن است طرفدار زیادی نداشته باشد، ولی نظر شخصی من است و من فکر میکنم که مهدی رحمتی در این سه چهار سال، بهمراتب تداوم بیشتری حتی از احمدرضا عابدزاده، زمانی که دروازهبان تیم ملی بود، نشان داده است. هم از لحاظ خروجهاش، هم از لحاظ تایمینگاش، هم از لحاظ بازیخوانیاش در طول بازی. در هر بازی میتواند دو گل تک به تک را بگیرد. یعنی کمک تیم میشود.
زنجیرهی چهارنفرهی خط دفاعی تیم ملی را چطور ارزیابی میکنید؟ در این بین، هادی عقیلی، جلال حسینی و محمد نصرتی سالهاست که در کنار هم بازی میکنند و میشود گفت که آنها هم از هماهنگی درازمدتی برخوردارند. حال حسین کعبی در سمت راست نیست، به جای او خسرو حیدری آمده است و در سمت چپ با وجود احسان حاجصفی، به عنوان تنها مدافع چپ تیم ملی در کادر ۲۳ نفره، انگار بار دیگر یک نقطهضعف وجود دارد و پست دفاع چپ، بهقول معروف، پاشنهی آشیل تیم ملی است.
باید از دو فاز بررسی کنیم؛ یکی فاز دفاعی است و دیگری فاز هجومی. در فاز دفاعی، غیر از محمد نصرتی، کلاً خط دفاعی و دروازهبان تیم سپاهان را داریم. در نتیجه، این تیم با هم کار کرده و دیگر در ارتباط و تفاهم کلامی در طول بازی مشکلی نخواهیم داشت.
محمد نصرتی هم بازیکنی است که سالها تجربه داشته و یکی از مدافعان خوب ماست. هم میتواند کنار بازی کند، هم میتواند وسط بازی کند. در فاز دفاعی، من خیلی نگران نیستم که مدافعها با هم هماهنگ نیستند. مدافع چپی که به آن اشاره میکنید، بیشتر در فاز هجومی است تا فاز دفاعی. در فاز دفاعی، شما فقط به یک دفاع چپ احتیاج دارید که بتواند در دفاع فردی موفق باشد. مثلاً وقتی ستار زارع را میآوردند، ستار زارع در دفاع فردی خیلی خوب است، یعنی یار مقابلاش خیلی سخت میتواند از او رد شود.
ولی در فاز هجومی ضعیف بود، برای اینکه نه سرعت داشت، نه گامهای بلندی داشت و نه چپپا بود. یعنی توپ اگر به کنارهها میرفت، میخواست ارسال کند، باید به سر توپ میزد و بعد آن را ارسال میکرد که این تیم را عقب میانداخت و به تیم مقابل اجازه میداد تا بتوانند خودشان را تطبیق بدهند.
در فاز هجومی، هنوز دفاع چپ نداریم. من احساس میکنم که اگر احسان حاجصفی را آنجا بگذارند، توی فاز هجومی بهتر میشویم، توی فاز دفاعی ضعیف میشویم. بستگی به هر بازیکنی دارد. چون احسان حاجصفی در دفاع فردی ضعیف است، ولی در حرکت و حمل توپ بهجلو، در فاز هجومی خط دفاعی موفق است. در فاز دفاعی ما مناسب هستیم، ولی در فاز هجومی، دفاع چپ مشکل ماست. برای همین هم برانکو، در گذشته، معمولاً در دفاع چپی از کسی استفاده میکرد که در دفاع فردی خوب باشد.
بعد از این طرف، کعبی اضافه میشد، جور همه را میکشید. نبودن کعبی در این تیم، به عقیدهی من، در فاز هجومی و حتی در فاز دفاعی، برای ما مشکلساز خواهد بود.
در خط میانی، با حضور کاپیتان، جواد نکونام، آندو تیموریان و مسعود شجاعی، بهنظر میآید که شناخته شدهترین بازیکنان ملیپوش ایران در صحنهی بینالمللی قرار دارند. درست است؟
درست است، موافقام. یعنی در فوتبال جدید، همه با دوتا هافبک دفاعی بازی میکنند و خوب است که ما هم با دوتا هافبک دفاعی بازی میکنیم. یعنی تیموریان و نکونام. خیلی مهم است که این دو بازیکن، اختلافهای گذشتهشان را کنار بگذارند و سعی کنند با هم همگونی داشته باشند.
این مشکلی است که ما در این سه چهار سال، با این دو بازیکن داشتهایم که هیچگاه سعی در تکامل و تکمیل همدیگر ندارند. هریک میخواهد خودش را نشان بدهد و این تاحدی، بعضی موقعها در بازی به ما ضربه زده است و امیدوارم قطبی بتواند این دو را به همکاری بیاورد. البته حقیقتاش را بخواهید، فکر نمیکنم بتواند این کار را بکند. چون آنطور که مشخص است، قطبی طرف تیموریان است و نکونام تا حدی در کمپ قطبی نیست.
خیلی مهم است که این دو بازیکن، حداقل بهخاطر تیم ملی، سعی کنند همدیگر را تکمیل کنند. ولی این دو هافبک دفاعی را داریم که نقطهی قوتمان هستند، یکی تخریبی خیلی خوبی است و یکی هم مانند نکونام است که میتواند از نقطههای کور، با هد گل بزند که در این دو سه سال اخیر، چند بار برای ما این کار را کرده است.
در پایان برسیم به هافبکهای تهاجمی تیم ملی که با حضور بازیکنانی مانند خلعتبری، محمد نوری، غلامرضا رضایی و مسعود شجاعی در بین آنها ترافیک وجود دارد. وضع این قسمت تیم ملی را و همچنین کم و کیف نوک حمله را چگونه میبینید؟
بعد از دوتا هافبک دفاعی، میرسیم به هافبک نفوذی که هافبک طراح است. کسانی که در آلمان هستند، مسعود اوزیل را برای این پست خیلی خوب میشناسند، یا شنایدر اینتر میلان را. ما در این پست کسی را در اندازهها و استانداردهای درخشان نداریم.
یکی از آنها محمد نوری است و دیگری هم مسعود شجاعی است، که مسعود شجاعی، به عقیده من، برای این پست خیلی تنبل است و از طرف دیگر هم بازیکنی است که اول توپ را باید استوپ کند، بعد پاس بدهد. اول باید پایاش به توپ بخورد و لمساش کند، بعد پاس بدهد. به نظر من، این در تحرک تیم به سوی جلو تأثیر میگذارد، ولی بازیکنی با تکنیک است.
از یک طرف هم محمد نوری را داریم که اول پاس میدهد، ولی تکنیک فردیاش بالا نیست، اگر روی او تراکم داشته باشند، برتری اعضای تیم مقابل باشد، آنقدر تکنیک فردی ندارد که بیاید بیرون. من نقطه ضعفمان را در بازیسازی و هافبک طراحمان میبینم. چرا که در سالهای قبل ما محرم نویدکیا و علی کریمی را داشتیم و حتی میتوانستیم امسال مجتبی جباری را داشته باشیم که معمولاً هر سال مصدوم است. من فکر میکنم نقطه ضعفمان در این قسمت است.
نقطهی قوتمان تا حدی میرسد به کنارهها؛ با وجود خلعتبری و فکر میکنم حتی خود شجاعی را هم بهکنار ببرند و همچنین غلامرضا رضایی. آنجا نفوذیترین نقطهی قوت خط هجومیمان یا فاز هجومیمان است. فوروارد هم، به عقیدهی من، کریم انصاریفرد و غلامی هستند.
اگر با توجه به قدرت فنی و کلاسیک بودنشان استفاده کنیم، باید از غلامی استفاده کرد. چون هیکل خیلی خوبی دارد، خیلی خوب میتواند پشت به مدافع بازی کند، یک توپ را زیر پایاش نگاه دارد، یا بازیکن هدف باشد. ولی در چرخشها ضعیف است و سرعتاش هم زیاد نیست. برعکس، کریم انصاریفرد است که یک بازیکن جوان است، خوب میچرخد و سرعت خیلی خوبی دارد، ولی قدرت پشت به مدافع بازی کردن را ندارد.
نقطهی قوتمان در فاز هجومی را میگذاریم به عهدهی دوبازیکن کناریمان، یعنی خلعتبری و غلامرضا رضایی و شاید هم سورپرایزی از بازیکنان جوانی که دعوت شدهاند، مانند آرش افشین یا نوروزی داشته باشیم.