بایرن مونیخ در آستانه انقلابی بزرگ به رهبری کلینزمن؟
۱۳۸۷ تیر ۱۶, یکشنبهیورگن کلینزمن در سال ۲۰۰۴ با برعهده گرفتن سکان کشتی تیم ملی فوتبال آلمان توانست، تغییر و تحولاتی اساسی در این تیم پدید آورد و با جوانگرایی قاطع، فوتبال آلمان را از دام بحرانی جدی نجات دهد. حضور موفق ملیپوشان آلمان در جام جهانی ۲۰۰۶ در خانه خودی و کسب مقام سوم جهان تاییدی بود بر اندیشهی نوآورانه و تلاشهای پیگیر کلینزمن.
اما هنگامی که در اوسط فصل گذشته، باشگاه بایرن مونیخ اعلام کرد که کلینزمن در فصل تازه، جانشین اوتمار هیتسفلد شده و هدایت این تیم را برعهده خواهد رفت، کارشناسان و طرفداران فوتبال به یک اندازه غافلگیر شدند، به ویژه آنکه کلینزمن، خود زمانی به عنوان مهاجم بایرن مونیخ به میدان میرفت و همکاری او با این باشگاه در آن زمان خالی از تنشهای گوناگون نبود.
بازار داغ گمانهزنیها
در روزهای پایانی سال گذشته میلادی بود که که هیتسفلد خبر خاتمه همکاریاش با بایرن مونیخ را اعلام کرد. با انتشار این خبر داغ، بلافاصله حدس و گمانهزنیهای درمورد جانشین احتمالی وی نیز آغاز گردید.
در آن روزها، در رسانههای ورزشی، نام مربیانی پرآوازه و مشهور، چون ژوزه مورینیهوی پرتغالی و رافائل بنیتز اسپانیایی به گوش میخورد و همچنین نام چهرههایی جوان چون یورگن کلوپ، سرمربی باشگاه دسته دومی آلمانی ماینتس که یکی از مربیان مطرح و نوآور آلمان محسوب میشود. حتی نام لوتار ماتیاوس رکوردار فوتبال آلمان نیز به عنوان سرمربی جدید بایرن مونیخ بر سر زبانها بود.
در پی این گمانهزنیها، سرپرستان بایرن مونیخ تاکید کردند که هیچ عجلهای برای تعیین مربی جدید نداشته و میکوشند که در کمال آرامش و سنجیدگی، چهرهی مورد نظر خود را برگزینند. اما این جستوجو در عمل زود به پایان رسید و شخصیتی مسئولیت سرمربیگری این تیم پرستاره را از فصل آینده به دوش میکشد که به فوتبال آلمان جانی تازه بخشید: یورگن کلینزمن.
«کلینزمن، گزینهای عاقلانه و سنجیده»
انتخاب کلینزمن به عنوان سرمربی جدید بایرن مونیخ از این لحاظ شگفتیآفرین بود که او تا کنون سرمربیگری هیچ تیم باشگاهی را بر عهده نداشته و در این زمینه از هیچ تجربهای برخوردار نیست. بازگشت کلینزمن به صحنه فوتبال آلمان، آنهم به عنوان سرمربی جدید بایرن مونیخ با واکنشهای متفاوتی روبرو گردید.
فرانتس بکنباوئر انتخاب کلینزمن را تصمیمی نه شجاعانه، بلکه عاقلانه و سنجیده میداند. به عقیده «قیصر فوتبال آلمان» کلینزمن با روشهای خود به نتایج مثبتی در عملکرد تیم ملی دست یافت و شکی نیست که او با بایرن مونیخ هم به موفقیت خواهد رسید.
در مقابل، اودو لاتک، یکی از صاحبنظران و کارشناسان مطرح فوتبال که زمانی سرمربیگری بایرن مونیخ و نیز اف ث بارسلونا را برعهده داشته، تردید خود را در این مورد ابراز داشته و به تفاوتهای بزرگی که میان مسئولیت سرمربیگری یک تیم ملی و یک تیم باشگاهی وجود دارد، اشاره میکند.
کلینزمن و انقلاب با مجسمههای بودا
سرپرستان بایرن مونیخ بر این امر واقف بودند که آمدن کلینزمن، تغییر و تحولاتی مهم به دنبال خواهد داشت، اما حال به نظر میرسد که ابعاد این دگرگونیها به مراتب بیشتر از آن است که تصورش را میکردند.
اکنون یک هفته از آغاز تمرینات تدارکاتی بایرن مونیخ برای حضوری موفق در رقابتهای فصل آینده، چه در سطح ملی و چه در سطح اروپایی میگذرد و سرپرستان این باشگاه، از عملکرد مربی جدیدشان بسیار خشنود هستند و ابراز رضایت میکنند.
کلینزمن نه تنها با کادر وسیعی از متخصصان ریز و درشت، از مربی استقامت و فیزیوتراپیست گرفته تا روانشناس ورزشی، فعالیت خود را در مونیخ آغاز کرده، بلکه در طی همین مدت کوتاه فضایی آرامبخش پدید آورده که در کمتر باشگاه اروپایی میتوان مشابه آن را دید.
او حصارهای محوطه تمرینات بازیکنان بایرن مونیخ را شکسته و به جای آن محیطی ساخته که مکانهایی چون کتابخانه، اتاقهایی برای خانواده و سینمایی کوچک را در برمیگیرد. در این محیط تازه حتی مجسمههایی از بودا گذاشته شده تا انرژیای مثبت همواره در جریان باشد. بازیکنان در عین حال با مقررات دقیقتر و ضوابط شدیدتری، از جمله نداشتن اجازه استفاده از تلفنهای موبایل روبرو هستند.
مربی جدید بایرن مونیخ در نخستین کنفرانس مطبوعاتی بعد از آغاز تمرینات تدارکاتی تیم که چهارشنبه گذشته انجام گرفت، اظهار داشت: «من از لحاظ درونی احساس رضایت و افتخار میکنم که اجازه دارم، با باشگاه بایرن مونیخ همکاری کنم، در این باشگاه جنبشی به وجود آورم و اینجا و آنجا ایدههای جدیدی را مطرح کنم. از راه تغییرات است که میتوان پیشرفت کرد و باید هم این واقعیت را پذیرفت که ممکن است این دگرگونیها به مذاق بعضیها چندان خوش نیاید.»
کلینزمن نهایت تلاش خود را میکند تا تمامی فعالیتهای او و بازیکنانش بر فوتبال متمرکز شود، هر چه باشد، تنها ارائه نتایج موفقیتآمیز در پیکارهای بوندسلیگا و همچنین لیگ قهرمانان باشگاههای اروپاست که میتواند صندلی مربیگری او را استحکام بخشد و حفظ کند.