1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

باز هم انقلاب فرهنگى؟

مصاحبه گر: مهيندخت مصباح ۱۳۸۶ اردیبهشت ۱۷, دوشنبه

دكتر نورالدين زرين كلک، استاد دانشكده هنرهاى زيباى تهران كه او را "پدر انيميشن ايران" مى نامند، از اين دانشگاه اخراج شد. ادعا مى شود كه دكتر زرين كلک تلاش کرده سر يکى از کلاس ها، حجاب را از سر يک دانشجويان دختر بردارد.

https://p.dw.com/p/AOMJ
عکس: DW

در اين ميان، تعداد زيادى دانشجوى بسيجى با تجمع در مقابل دانشگاه تهران خواستار انقلاب فرهنگى دوباره و اعدام استاد زرين کلک شدند. نورالدين زرين کلک، رييس انجمن جهانى فيلمسازان انيميشن و دارنده جوايز بين المللى پرشمارى در عرصه سينما و کتاب است.

در مورد تلاش هاى موجود در ملتهب کردن فضاى دانشگاه ها با محمد هاشمى دبير شوراى مرکزى دفتر تحکيم وحدت انجام داده ايم.

دويچه وله: به نظر ميرسد در حال حاضر عده اى در دانشگاه ها دنبال بهانه جويى هستند تا جو را راديکال و ملتهب کنند. بخشنامه هاي انضباطى يا مربوط به نوع پوشش از جمله اقدام ها هستند. نظر شما در مورد جعل خبرنامه و نشريه که هفته پيش در پلى تکنيک روى داد ، چيست؟

محمد هاشمى: اتفاق هايى که در يکى دو هفته اخيردر دانشگاه شيراز و لرستان و سپس در امير کبير رخ داد، چند محور مشترک دارند. وجهه مشترک تمامى آنها ، بحث دين است و اين که عموما دانشجويان متهم به بى دينى و حرکت هاى غير مذهبى و توهين به مقدسات مى شوند. محور دوم اينکه حرکتى که صورت ميگيرد گسترده است و در کوتاهترين زمان ممکن خود بسيج دانشگاهها يا خود حاکميت تلاش مى کنند گسترده شوند و به ساير دانشگاهها کشيده شوند و از اين فضا براى فراگيرتر کردن برخوردها استفاده کنند. عامل سوم، دخالت بسيج در اين اتفاق هاست. بسيج در کوتاهترين زمان وارد مي شود و خودش هم عامل برخورد مي شود. در مورد قضيه پلى تکتيک به وضوح شاهد بوديم که در مدت کوتاهى اين نشريات به صورت غافلگيرکننده اى توزيع مي شوند و نيروهاى بسيج در کوتاهترين زمان در دانشگاه حاضر مى شوند. اين کاملا جاى تعجب دارد. عامل چهارم نيز تاکيدى است که بسيج بر انقلاب فرهنگى مى کند و اين که دوباره بايد دانشجويان و اساتيد تصفيه شوند...

صحبت انقلاب فرهنگى را مى کنيد. چه شد که چنين اتفاق هايى در دانشکده هنر و براى استاد زرين کلک افتاد؟

آقاى دکتر از اساتيد برجسته هنر هستند و مايه افتخار دانشجويانى هستند که سر کلاس شان مى نشينند. اتفاقى که مطرح شده روز سه شنبه بوده ولى تا پنجشنبه هيچ عکس العمل و خبرى نبود. به محض اين که پروژه پلى تکنيک تمام مى شود يا بهتر است بگوييم شکست مى خورد، اين ماجراى کلاس دکتر زرين کلک مطرح ميشود و بسيجى ها آنجا حاضر ميشوند. همان محور ها و اتفاقات و شعارهايى پيش ميايد که در پلى تکنيک روى داده بود. خيلى از اتفاق هايى که در دانشگاه هنر پيش ميايد کاملا طبيعى و عادى است. همان چهار محورى که گفتم دوباره در دانشگاه تهران روى ميدهد و جالب تر آن که بسيارى از بسيجى هايى که آنجا براى اعتراض رفته بودند وقتى باآنها صحبت مى شده، خودشان هم نمى دانسته اند به چه دارند اعتراض مى کنند و داستان چيست. قضيه خيلى مشکوک است و روايت هاى متعددى هم از آن شده و بسيارى فکر ميکرده اند قضاياى پلى تکنيک در دانشکده هنر بوده و اين نشان ميدهد که يک بحث عجله اى و کاملا دست و پا شکسته و کاملا فورى بوده و حتى فرصت نکرده اند برنامه ريزى درست براى آن بکنند.

به نظر ميرسد اين پروژه مال کسانى است که در سالهاى گذشته در دانشگاه فعاليت مى کرده اند. کسانى که فارغ التحصيلان تازه دانشگاهها هستند و برخى از آنها مشاوران جوان آقاى احمدى نژاد هستند. عملکرد آنها نشان ميدهد که کاملا غير کارشناسى و بر اساس عقايد مذهبى دگم و عقده هايى که در دوران حضور در دانشگاه دارند، کار ميکنند. پروژه هاى که اين آقايان مشاوره اش را دادند و اجرا کردند، با همکارى مراجع تقليد، احزاب اصولگراى مذهبى و تريبون هايى هم که دارند ، مواجه نمى شود و دولت و مجريان اين پروژه تنها مانده اند و عملا شکست خورده اند. خود بسيج از روز دوم به بعد در مورد قضاياى اميرکبير، متهم بود به اينکه نشريات را جعل کرده و اتفاقاتى که بعد افتاد و بيانيه هايى که اخيرا ميدهند يا دستگيرى آقاى قصابان در همين راستاست که اين پروژه بيشتر از اين ادامه پيدا نکند و تمام شود. از اين ببعد رسانه اى شدن موضوع نشانکر اين است که بسيج پروژه را طراحى کرده و از مقدساتى که خودشان سنگ اش را به سينه مى زنند، براىحذف مخالفان خود سوءاستفاده کرده اند. به نظر ميرسد چنين پروژه اى در حال اجرا بوده اما ناکام شده است.

چه زمينه هايى موجب ناکام ماندن يا کامياب شدن اينها مى شود؟

اينها دنبال اين هستند که دو نوع برخورد را ببيند. يکى برخورد منفعلانه دانشگاه است که سکوت کند. اگر سکوت کند آنها ادامه ميدهند و انقلاب فرهنگى را زمينه سازىکنند. حالت ديگر اين است که دانشگاه ايستادگى کند و فضا ملتهب شود و به سمت درگيرى برود. اينها در يک فضاى امنيتى هم مى توانند پروژه انقلاب فرهنگى را اجرا کنند. دانشگاه در يکهفته گذشته کاملا هوشمندانه برخورد کرده. اگر چه ايستادگى کرده و بيانيه هاى متعددى در آمده و مصاحبه هاى بسيارى از فعالان دانشجويىو استادان داشته ايم، اما در عين حال کسى وارد درگيرى و دام امنيتى کردن فضا نشده است. خوشبختانه دانشگاه تا اينجا هوشمندانه رفتار کرده مگر اينکه در هفته هاى آينده ببينيم که در ارديبهشت و خرداد که معمولا فضاى دانشگاهها ناآرام است، بخواهند از اين موقعيت استفاده کنند و پروژه ناامن کردن دانشگاه را اجرا کنند. اگر فعالان دانشجويى همانگونه که تا الان عمل کرده اند، در دام نيفتند و هوشمندانه عمل کنند، بعيد است اين پروژه موفق باشد.

يک وجه قضيه اينست که قربانيان اين برنامه قبل از دانشجويان، اساتيد باشند مثل نمونه دکتر زرين کلک که وجهه جهانى دارد اما به ايشان توهين مى شود و حتى خواستار اعدام ايشان مى شوند.....

مجموع دانشگاه در اين محيط يکپارجه است و قابل تفکيک نيست. در مورد آقاي زرين کلک هم يکسرىتجمعات دفاعى به طور پراکنده برگزار شد. در گذشته هم ما دفاع دانشجويان از دکتر آقاجرى را ديده ايم. در مورد قضيه پلى تکنيک هفته گذشته هم اساتيد دانشگاه خيلى مصاحبه کردند و خيلى ها وارد صحنه شدند و از دانشجويان دفاع کردند. فعلا دانشجويان و اساتيد يکى هستند. الان در دانشگاه لرستان اساتيد و روساى دانشگاه تحصن کرده اند بخاطر برخوردى که هفته گذشته با دانشجويان لرستان شد و هجومى که به انها شد. الان اين دو قشر کنار هم ايستاده اند و خيلى تمى توان آنها را از هم جدا کرد و برخورد با هر يک از اينها عکس العمل ديگرى را در پى دارد.