اسلام در چرخشى تاريخى
۱۳۸۵ شهریور ۱۷, جمعه«جوزپّه توماسى دى لامپهدوسا» در رمّان خود بنام «يوزپلنگ» از زبان شاهزاده فالكونرى مىنويسد: ”اگر بخواهيم همه چيز همانگونه كه هست بماند، آنگاه ضرورى است كه همه چيز تغيير كند.” اين سخن پربار و گزيده بازتاب وضعيت اصلاحگران امروزين اسلامى است كه آزادمنش يا محافظهكار بودن ايشان منوط بدان است كه چه قرائتى از متن كتاب مقدس خود ارائه دهند و تا چه اندازه پايبند واژه به واژهى آن باشند. و اينكه تا چه اندازه خرد خودبنياد خود را به خدمت گيرند.
«كتايون اميرپور»، اسلامشناس ايرانى/آلمانى و «لودويگ آمّان»، اسلامشناس آلمانى كتابى را گردآوردهاند كه مجموعهاى است از مقالات مختلف، كه هر يك به يكى از انديشهورزان اصلاحگر چهرهى امروزين اسلام مىپردازد. در اين كتاب ۱۹ شخصيت اسلامى مورد بررسى قرار گرفته و هر يك به قلم يك پژوهشگر به نگارش درآمده است.
ويژگى كتاب در اين است كه دو چهرهى ليبرال و محافظهكار اصلاحطلبى اسلامى، با حفظ مرزهايشان، در برابر يكديگر قرار گرفتهاند. گردآوران سه گروه را به اين كتاب راه ندادهاند: يكى آنانكه مواضعى ضدپلوراليستى و تماميتخواه و انقلابى را نمايندگى مىكنند، دوم كسانى كه نظرات صرفا دنيوى و سكولار دارند و سوم افرادى كه قرائتى واژه به واژه از متون مقدس ارائه مىدهند.
مسائل مورد بحث در ميان انديشمندان اسلامى به چند بخش تقسيم شدهاند. موضوع درك درست از وحى و قواعد درك وحى در دو فصل «درك آتى از قرآن» و «امكانات اصلاحات در شريعت» مورد بحث قرار گرفتهاند. موضوع رابطه اسلام و دمكراسى، حقوق زنان و حقوق بشر در دو فصل ديگر «طرحهاى يك دمكراسى دينى» و «فعاليتهاى اسلامى حقوق بشر و حقوق زنان» گنجانده شده است. و فصل آغازين كتاب نيز به «چهرههاى يك اسلام اروپايى» اختصاص دارد.
در اين كتاب از جمله انديشهها و باورهاى سه چهرهى ايرانى برخاسته از يك نظام اسلامى واقعا موجود شيعى مورد بررسى هستند: محمد مجتهد شبسترى، عبدالكريم سروش و شيرين عبادى. سه شخصيتى كه خواستار آزادى كامل دينى مىباشند. در شرايطى كه شبسترى بر اين باور است كه ”تنها ايمانى كه بطور آزاد انتخاب شده، ايمانى است مبتنى بر خواست خداوند”، سروش معتقد است كه از طرق گوناگون مىتوان به خداوند نزديك شد. وى بدين گونه به يك روشنگرى اسلامى باور دارد. سروش مىگويد: درك انسان از دين وابسته بدان است كه ما در چه زمانى زيست مىكنيم، زيرا كه زمان در دگرگونى مداوم است. وى بدين گونه بر آن است، در صورتى كه عقل انسان به اين نتيجه برسد كه اينجا يا آنجاى قرآن با حرمت انسان سازگار نيست، آنگاه بايد از متن قرآن قرائتى جديد ارائه داد. ولى نظرات افرادى چون سروش و يا شيرين عبادى هر اندازه هم كه سكولار باشند، ولى انگيزهاى دينى دارند. از اين رو سروش مىنويسد كه جوامع آزاد، چه دينى و چه غيردينى، جوامعى هم الوهى و هم انسانى هستند. اين در حالى است كه در جوامع تماميتخواه و اقتدارگرا جايى نه براى انسانيت هست و نه اولوهيت.
سروش كه مفهوم «روشنفكرى دينى» را رايج ساخته است، پيرامون رابطهى دين و دولت و ضرورت جدايى اين دو نهاد در گفتگويى كه اخيرا با روزنامهى شرق داشته است، مىگويد: ”روشنفكری دینی تكلیف سكولاریسم سیاسی را مطلقا معین كرده و گرچه این نام را نبرده، اما محتوای آن را به درستی هم توضیح داده و هم مدلل كرده است.
منظور البته سكولاریسم سیاسی است و نه سكولاریسم فلسفی و اجتماعی. سكولاریسم سیاسی دو ركن عمده دارد. یكی همان ركن مشروعیت است و دیگری بی طرف بودن نظام سیاسی نسبت به فرقه های دینی و فكری. روشنفكری دینی به نظر من تاكنون به نیكی مدلل كرده است كه مشروعیت نظام منوط به عدالت است و نه دیانتی خاص و مقبولیت آن هم از مردم می آید.” (شرق، ۲۹ مرداد ۸۵ / ۲۰ اوت ۲۰۰۶)
براى نمونه يكى ديگر از شخصيتهاى مورد بررسى در اين كتاب «فتحالله گولن»، متولد ۱۹۳۸ در ارزروم تركيه است. وى بنيانگزار يك جنبش گستردهى آموزش در تركيه است، زيرا او بر اين باور است كه اسلام در سدهى ۲۱ ميلادى نيازمند اخلاق و آموزش است كه بايد فراى سياست عمل كند. در جايگاه الاهيات وى يكى از مؤثرترين شخصيتها در تركيه است، زيرا كه قوهى باوربرانگيزى و تأثيرگذارى وى توانسته از راديكالترين تجددگرايان دينى پيشى گيرد. هرچند كه «گولن» را يك اصلاحطلب مىدانند، ولى او خود اين عنوان را نمىپذيرد و مىگويد كه قصد دارد تنها ”قرائتى صحيح” از اسلام بدست دهد. درك اسلامى وى محافظهكارانه است و با الاهيات اصلاحطلب كه در دانشگاههاى تركيه تدريس مىشود، فاصله دارد. از اين رو وى باور مسلمانان سنتى را توانسته جلب سازد.
«گولن» همانند «سعيد نرسى» معتقد است كه علوم جديد سرشتى منفى ندارند و او دولت مدرن و سكولار تركيه را بعنوان چارچوبى براى فعاليت خود برسميت مىشناسد. هرچند كه در برخى جوانب نظرات وى با نظرات دولت يگانگى ندارد، ولى او مسلمانان را از رويارويى با دولت برحذر مىدارد، زيرا معتقد است كه اين امر هم به جامعه و هم به اهداف اسلامى آسيب مىرساند. از نظر گولن انسان در عصر علوم طبيعى و فنآورى زيست مىكند و تنها تسلط بر دانش مدرن است كه به انسان مؤمن اين امكان را مىدهد تا عصر خود را شكل و محتوايى دينى ببخشد.
وى در ادامهى سنت سعيد نرسى بر اين باور است كه آموزش در مدارس مدرن و سكولار امكان درك عقلانى خلقت خداوندى را فراهم مىسازد. از سوى ديگر از نظر وى علوم زمينهساز رفاه اقتصادى، صلح اجتماعى واستقلال ملى است. هدف وى از آموزش ايجاد يك ”نسل طلايى” است كه دانش را سرشار از معنويت خواهد ساخت.
يك عالم ديگر اسلامى مورد بحث در كتاب «نورخالص مجيد» از اندونزى است. وى كه علوم اسلامى را از دوران جوانى فرا گرفته بود، فعاليتهاى سياسى و دينى خود را از دههى ۶۰ ميلادى در جنبشهاى دانشجويى اسلامى آغاز كرد. مجيد از دههى هفتاد ميلادى خواستار آن شد كه احزاب و دستجات سياسى اسلامى بايد از سياست و خواست يك دولت اسلامى فاصله گيرند، زيرا كه سياست مىتواند از ايشان استفادهى ابزارى كند. از اين رو مىگفت: ”اسلام آرى، دولت اسلامى نه!” ارزشهاى اعتقادى وى مبتنى بودند بر عقلانيت، پراگماتيسم و فعاليتهاى دمكراتيك.
«سيد محمد حسين فضلالله»، متولد ۱۹۲۸ در جنوب لبنان يكى ديگر از اين شخصيتهاى كتاب است كه از ۹ سالگى در حوزهى علميهى نجف به تحصيل در علوم اسلامى پرداخت. وى با دركى پويا از شريعت و فقه در ۳۰ سالگى به اجتهاد رسيد. انقلاب اسلامى ايران نظرات وى را راديكالتر ساخت و او نيز خواستار يك دولت مشابه اسلامى نظير جمهورى اسلامى ايران در لبنان گشت. از اين رو به سازمان حزبالله نزديك بود. وى بعدها از چهرههاى فراانسانى امامان شيعه، چهرهاى انسانى ارائه داد و بدين جهت مورد انتقاد جناحى از شيعيان واقع شد. در پايان يك روند پرنشيب و فراز، يك عبارت از فضلالله مبناى اعتقادات وى قرار گرفت كه گفت: ”عندنا شكّ” (”ما ترديد مىكنيم.”). و بايد گفت، در دنيايى كه بر يك دوگرايى خير و شر، دوست و دشمن مبتنى است، چنين انديشههايى نادراند. فضلالله گاه به انتقاد همكيشان خود مىپرداخت و گاه رفتار ”دشمنان” خود را مىستود، از جمله نظام دمكراتيك حاكم بر ايالات متحدهى آمريكا. از اين رو محبوب روشنفكران گشت و مغضوب شريعتمداران و موعظهگران افراطى. فضلالله يك خردگرا و در عين حال يك مؤمن دوستدار معنويت با شخصيتى كاريزماتيك به معناى مثبت آن.
داود خدابخش
مشخصات كتاب:
Katajun Amirpur, Ludwig Ammann (Hg.): Der Islam am Wendepunkt. Herder Verlag, Freiburg-Basel-Wien 2006. (9,90 Euro)
كتايون اميرپور به همراه «راينهارد ويتسكه» كتاب ۱۵۷ صفحهاى ديگرى نيز انتشار داده پيرامون تاريخ ايران در عصر جديد. اين دو نگارنده از دورهى قاجار و جنبش مشروطه آغازيدهاند و با انتخابات مجلس هفتم در سال ۲۰۰۴ كتاب را به پايان رساندهاند. در پايان كتاب گاهشمارى مهمترين رويدادهاى ايران را انتشار دادهاند كه از سال ۱۷۷۹ تا گشايش مجلس هفتم در تاريخ ۲۷ مى ۲۰۰۴ ميلادى را در بر مىگيرد.
مشخصات كتاب:
Katajum Amirpur, Reinhard Witzke: Schauplatz Iran. Herder Verlag, Freiburg-Basel-Wien 2004. (8,90 Euro)
كتاب ديگر كتايون اميرپور مرورى است بر زندگى شيرين عبادى، برندهى جايزهى صلح نوبل و انديشهها و فعاليتهاى اجتماعى وى.
مشخصات كتاب:
Katajun Amirpur: Gott ist mit den Furchtlosen. Herder Verlag, Freiburg-Basel-Wien 2003. (8,90 Euro)