اروپا در مقابل ايران به عرض اندام مىپردازد
۱۳۸۵ بهمن ۳, سهشنبهظاهرا اروپايىها در مناقشهى اتمى با ايران، توپهاى سنگين خود را وارد ميدان مىكنند. اما اين كار به گونهاى نمىتواند متقاعدكننده باشد: دقيقا يك ماه پس از تصويب قطعنامهى مجازات توسط شوراى امنيت سازمان ملل، اتحاديهى اروپا تصويب مىكند كه اينك مىخواهد اين قطعنامه را واقعا به كار بندد. به ندرت چيزى بيش از آن. به اين ترتيب، صرفا يكپارچگى بيشترى از آنچه كه سازمان ملل مىطلبد نمايش داده مىشود. قرار است واقعا فهرستها و افرادى از ايران كه با برنامهى اتمى اين كشور سروكار دارند، تحريم و مجازات شوند و قرار است از هرگونه پشتيبانى مستقيم سياست اتمى ايران ممانعت به عمل آيد.
انگار كه تا كنون آشكار و رسمى چنين پشتيبانىاى به عمل آمده است. و گويى كه مدتهاست كه محدوديتهاى قانونى تجارت با كالاهاى مهم استراتژيك كه مىتوانند براى تكامل و ساختن جنگافزار كشتار جمعى مناسب باشند وجود ندارد.
اروپا به عرض اندام پرداخته است. انگار كه مىتوان از اين طريق كسى را تحت تاثير قرار داد و يا چيزى را دگرگون ساخت. در حالى كه سالهاى گذشته به اندازهى كافى نشان داده كه فشار و تهديد نتيجهى عكس دربردارد. تهران از اين طريق، به رويكرد لجوجانه سوق داده مىشود و قهرمان خط مشى افراطى در ايران يعنى احمدىنژاد رييسجمهورى، دوباره از نو موفق مىشود، فشار ـ و نيز تهديد به فشار ـ از بيرون را به همبستگى داخلى بزرگترى تبديل سازد.
اين در حالى است كه ايرانيان قادرند خط مشى چالشآفرين رييسجمهوریشان را خود مورد انتقاد قرار دهند و اين كار را نيز بطور فزاينده انجام مىدهند: نه تنها محافل اصلاحطلب ليبرال رانده شده از مناصب دولتی، احمدىنژاد را مورد سرزنش قرار مىدهند كه بىدليل ايران را منزوى مىسازد، بلكه حتا آيتالله العظمى حسينعلى منتظرى از قم نيز صداى اعتراض خود را عليه رييسجمهورى بلند كرده است و حتا از طرف «مقام رهبرى» يعنى آيتالله على خامنهاى نيز نارضايتى به گوش مىرسد. منتظرى خواستار مذاكره به جاى رودررويى است و بسيارى از ايرانيان ديگر نيز همينگونه مىانديشند. آنان نيز با آيتالله العظمى منتظرى هم عقيدهاند كه ايران طبيعتا حق استفاده از انرژى اتمى را دارد و آنان نيز درست مانند منتظرى مىدانند كه خط مشى تصادمآميز كنونى به نفع هيچ كس نيست.
اما اروپايىها نبايد در مورد انتقاد داخلى فزاينده به سياست رييسجمهورى ايران دچار سوء تفاهم شوند: طرفداران گفتگو در ايران، در ميان و دراز مدت تنها هنگامى موفق خواهند شد كه بتوانند به مخاطبى اشاره كنند كه گفتگو با او واقعا بتواند چشمانداز موفقيت داشته باشد. اما اگر اروپا خط مشى سختى مانند ايالات متحدهى آمريكا در پيش گيرد، به اين ترتيب نيروهاى ميانهرو را در تهران تنها گذاشته است.
اروپا در آغاز مذاكره خود را به عنوان بديل ديپلماتيك معتدل در مقابل خط مشى كاخ سفيد ارائه نمود. اما زمانى رسيد كه به خط مشى آمريكا متمايل شد و امروز به ندرت تفاوتى با آن ديده مىشود. از اين طريق به ندرت مىتوان راه حلى يافت.
Peter Philipp