احیای گزینشها یادآور انقلاب فرهنگی و پاکسازیها
۱۳۸۵ دی ۱۸, دوشنبهسازیهای آن دوران است.
حجتالاسلام "احمد سالك" دبیر هیات عالی گزینش در سالگرد صدور فرمان آيتالله خمینی مبنی بر تاسیس هستههای گزینش، طی سخنرانیها و گفتوگوهایی از وقفه چندساله در طرح "گزینش مدیران" انتقاد کرده و از ضرورت " اجرای مقدمات گزینش در دوران تحصیل تا لحظه استخدام" سخن گفته است.
این مقام با اشاره به تصویب آیین نامه و مقررات قانون گزینش در سال ۷۷، همچنین انتقاد کرده است که«تعدادی از نمایندگان مجلس ششم تحت عنوان اصلاح قانون گزینش میخواستند برخی از این موارد را حذف کنند». وی همچنین با اشاره به اینکه «در دوره اصلاحات به میزان لازم به امر گزینش توجه نشد و گزینش مورد بیمهری قرار گرفت»، دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد را از حیث توجه به مسئله گزینش، قابل تقدیر دانسته است.
سخنان آقای سالک، دبیر هیات عالی گزینش اما با برخی انتقادات و واکنشها مواجه شده است. آقای مشیری، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات پارلمان ایران، دراین خصوص گفته است که «سیستم گزینش درهیچ کجای دنیا امری موفق نیست».
این نماینده با اشاره به اینکه نتیجه " گزینش"، ترویج ریاکاری بوده، گفته است: «آنچه که نظام گزینشی در کشور ما بعد از انقلاب، توسعه داده و عمل کرده است، ریاپروری و منافق پروری بوده است.» آقای حمیدرضا حاجی بابایی، عضو هیات رئیسه مجلس نیز گفته است که «ورود به حریم شخصی افراد تحت قالب گزینش در جامعه، غیرقابل پذیرش است.»
اما آنچه که در سخنان اخیر دبیر هیات عالی گزینش مورد توجه قرار گرفته، اشاره او به پاکسازیها پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که رسانهها و فعالین فرهنگی و سیاسی در ایران، آن را به مفهوم بازگشت فضای کشور به فضای دهه شصت دانستهاند. این سخنان بدین ترتیب یادآور فضا و دوران انقلاب فرهنگی در ایران و تاکید بر اولویت " تعهد بر تخصص" است.
پس از انقلاب فرهنگی و آنگاهی که تعهد بر صندلی تخصص نشست، در ایران نیز مطابق رسم معمول در کشورهای سوسیالیستی عمل شد که نمایندگان حزب طراز نوین را مستحق نشستن در مصادر حکومتی میدانستند و متعهدین به ایدئولوژی انقلاب را نسبت به متخصصان در اولویت برای حکومتداری و پستهای مدیریتی قرار میدادند.
البته آنچنان كه لنين نیز گفته بود «دریک جامعه سوسياليستى ايده آل، اصلىترين و خطيرترين وظايف دولت از عهده يك آشپز هم برمىآمد» و چنین مشاغلی احتیاج به تخصص نداشتند. آقای ابراهيم يزدى نیز درهمان زمان به درستى تاكيد كرده بود كه «اين افراد با اين ديدگاهها در دام ماركسيستها افتاده اند كه جامعه ايدهآلشان جامعه بىتخصص است».
در آن زمان اگرچه مهندس بازرگان تاكيد میکرد كه «دولت موقت براى تزكيه نيامده است» اما تقدير بر آن بود كه «تزكيه» تعطيل نشود، اگرچه سرنوشت دولت موقت او به تعطيلى بينجامد. داستان تصفيهها بر مدار «تعهد و نه تخصص» آنقدر بالا گرفت كه آيتالله مكارم شيرازى در مخالفت با طرح شوراى انقلاب براى پاكسازىها، گلایه نامهای نوشت و گفت:«پس بگوييد در اين مملكت آدم نيست».
در منازعه بر سر تخصص و تعهد، برخی نیز از توجه به درسگفتارهاى على شريعتى با همین عنوان، سخن گفته و حتى نتيجه میگرفتند كه در كنار هر متخصص يك متعهد بايد قرار داد.
آقای محمدعلی رجايى، اولين نخست وزير ايران نیز سنگ بناى دولت خود را بر ستون تعهد بنا كرد و آنقدر از تخصص فاصله گرفت که آيت الله اشراقى خطاب به وی گفت: «بايد بى سوادها را از دور خودش كنار بگذارد و رفاقت بازى را كنار بگذارد و به صرف اينكه زندان شاه خيلى خوب است، حتماً هم بايد حالا وزير باشد، نادرست است. زيرا زندان را براى خدا رفته و وزارت را هم براى خدا كنار بگذارد.»
پاكسازىها اما بر مبناى «خودى و غيرخودى» و «تعهد و عدم تعهد» آنچنان بالا گرفت كه آیتالله خمينى با صدور فرمانی هشت مادهاى در آذرماه ۶۱ ، تاکید كرد: «اشخاص مفيد و موثر با اشكالات واهى كنار گذاشته نشوند.» با اين حال و به رغم فرمان هشت مادهاى آقای خمينی، چرخ پاكسازىها همچنان مىچرخيد و آيين نامه هستههاى گزينش نیز در پاييز ۶۳ به تصويب شوراى عالى قضايى رسيد.
مشكلات آنقدر زياد شد كه آقای عباس شيبانى طى نطقى در مجلس لب به اعتراض گشود و گفت: «شما مىگوييد افرادى را كه مى خواهيم كنار بگذاريم چنان رفتار مىكنند كه شما هيچ مدركى از آنها نداريد بعد از پيروزى انقلاب. بعد از مدتى كه گذشته است امام تمام كسانى را كه جرم و جنايت نداشتند عفو كردند. شما به هيچ وجه من الوجوه حق نداريد يك نفر از اينها را بيرون كنيد. اگر خلافى كردند، اگر خلاف جمهورى اسلامى عمل كردند، قانون داريم، طبق آن عمل بكنيم.»
او همچنين مىگفت كه اعضاى شوراى گزينش را مديركل انتخاب مىكند و در حقيقت اين مديركل است كه هرآنكه را بخواهد از اداره تحت امرش بيرون مىكند. او در انتقاد از تصمیم گیرندگان برای گزینش میگفت:«مىدانيد اينهايى كه تصميم مى گيرند چه كسانى هستند؟ جوان زير ۲۵ سال كه اصلاً از زن و بچه خبر ندارد و نمىتواند تصميم گيرى بكند و قضاوت عجولانه دارد.»
اکنون و با گذشت بیش از دو دهه از چنین خاطراتی نگاهها باردیگر به سوی گذشته جلب شده است. چراکه به نظر میرسد جریانی در ایران، قصد دارد با ترویج روحیه انقلابی، فضای کشور را به فضای سابق برگرداند و چنان مختصاتی را بر کشور حاکم سازد.
رضا خجسته رحیمی، گزارشگر صداى آلمان در تهران