احتمال تبدیل موضوع سیاست خارجی ایران به موضوع انتخابات
۱۳۸۷ مهر ۸, دوشنبهقطعنامه چهارم شورای امنیت سازمان ملل متحد، با تایید تحریمهای گذشته علیه ایران به تصویب رسید. اینکه تا چه حد در این باره در جامعه ایران بحث میشود و بحثها تا چه حد ممکن است در تعیین شعارهای انتخابات آینده ریاست جمهوری تاثیر بگذارد، موضوع مصاحبهای است با تقی رحمانی، نویسنده، پژوهشگر و از فعالان ملی-مذهبی.
دویچهوله: آقای رحمانی، قطعنامهی چهارم شورای امنیت در مورد ایران تصویب شد که بر اساس آن تحریمهای بینالمللی علیه ایران ادامه پیدا میکند. ارزیابی شما در مورد تاثیر روانی این موضوع و همچنین تاثیر مادی آن بر زندگی مردم در ایران چیست؟
تقی رحمانی: قبل از این که وارد این قسمت بحث بشوم، که خیلی مهم است، باید بگویم که این قطعنامه در حقیقت قطعنامهای تاکتیکی است. یعنی تحریم جدیدی اعمال نشده است. جامعه جهانی موفق شد که مسئلهی هستهای ایران و غنیسازی را باز هم حساس نگه دارد. مسئلهی قفقاز، ناتو و گرجستان و اختلاف با روسیه این مسئله را مهم کرد. این باید مورد توجه دولتمردان ایران قرار بگیرد که در شرایط امروز جهانی، حتا به روسیه و به شرق چندان نمیشود اعتماد کرد. تاثیر روانیاش در زندگی مردم، تحت تاثیر گرانی و تورمی که در این سه سال در اقتصاد ایران شده، به نظر من یک عامل ثانوی است. یعنی هنوز افکار عمومی نسبت مستقیم تحریمها را در زندگیخودش به طور مشخص درک نکرده است. چون افکار عمومی بسیاری جاها معتقد است که سیاستهای نادرست دولت نهم در گرانی نقش بسیار داشته است. به این خاطر، این یک مقدار تحتالشعاع آن قرار گرفته است. ولی تحقیقات گوناگونی صورت گرفته و یکی از وزرا تاثیر مادیاش را این گونه اعلام کرده که بیست درصد از گرانی، تقصیر تحریمهاست. ولی طیفهای بیطرفتری که تحلیل میکنند، میگویند نه، این خیلی بیشتر است. چون مسئله اعتبارات و آوردن کالا از طریق کانالهای غیرمستقیم، بر گرانی بیشتر تاثیر میگذارد. این کلا تاثیر آن است. منتها اگر بخواهیم دقیقتر بشویم، به نظر من زمان لازم دارد.
دویچهوله: پس شما میگویید که مردم در این مورد بحثی نمیکنند، چون اطلاعی ندارند و وضعیت زندگیشان را به علل دیگر برمیگردانند؟
تقی رحمانی: این اشتباه هم نیست. مثلا سیاستی اعمال شده به نام «وامهای زودبازده». علت استعفای آقای مظاهری همین بود. این وامهای زودبازده به طرف اشتغالزایی نرفته است. میلیاردها تومان پول، برای مثال، به طرف بالابردن قیمت زمین رفته است. به تورم افزوده شده است. یعنی یک سری طرحهای اقتصادی نادرست هم در کشور اعمال شده و تفکیک این مسئله که چقدر تحت تاثیر تحریم است و چقدر تحت تاثیر سیاستهای اقتصادی نادرست، برای افکار عمومی چندان روشن نیست. ضمن این که افکار عمومی، پارسال شوک گرانی مسکن را داشت که این گرانی مسکن هم به همین وامهای زودبازده و امثالهم برمیگشت.
دویچهوله: اگر فعالان سیاسی نظری در مورد این تحریمها دارند، چرا بیان نمیکنند و آن را به گوش مردم نمیرسانند؟
تقی رحمانی: اگر منظورتان از فعالان سیاسی، جریانات و گروههای سیاسیست، که مواضع و نظراتشان در مورد انرژی هستهای روشن است و آنها را به گوش مردم میرسانند. مردم که یک طیف مشخصی در ایران نیستند. ما لایههای متنوعی از مردم داریم که با رسانههای گروهی متفاوتی تماس دارند. همهی رسانههای گروهی دست فعالان سیاسی نیست. نشریات آزاد در ایران به آن معنا و مفهوم که همه نظرات را منعکس کنند، چندان کارایی ندارند. سایتها تحت فیلترینگ شدید هستند. حتا رسانهها و رادیوها هم، هر کدام، با توجه به دیدگاه خودشان به این مسئله میپردازند. شما میگویید مردم. دقت کنید، ما در چهار شهر متفاوت، شهرهای درجه یک، درجه دو، درجه سه و درجه چهار مردم داریم، که در شهرهای درجه دو و درجه سه دسترسی مستقیم مردم به همین رادیو و تلویزیون ملی است، رادیو تلویزیون رسمی دولت. این مردم که میگویید، بله، اقشاری از مردم به این مسایل آگاهی دارند، ولی این کاملا فراگیر نیست. این تنوع طیفها و اقشار و تنوع مخاطبها و تنوع رسانهها و تنوع اعتماد به رسانهها را در جامعه ایران باید توجه داشت و محدودیتی که برای رسانهها برای به اصطلاح ابراز عقیده و نظراتشان است.
دویچهوله: حال آن گروه از فعالان سیاسی که انتقادیتر برخورد میکنند و در این مورد نظر دارند، چرا نتوانستهاند این موضوع را به یک موضوع انتخاباتی در ایران تبدیل کنند؟
تقی رحمانی: این بستگی به انتخابات آینده دارد. در دورهی گذشته این مسئله بیشک حاد نبوده است. به نظر من کاندیداها صد در صد در انتخابات آینده روی گرانی، تورم و نوع رابطهی به اصطلاح معقول با جهان شعار خواهند داد. این ممکن است تبدیل به یک موضوع انتخاباتی هم بشود، منتها تا زمان انتخابات زمان زیادی هست و از یک طرف هم دقت کنید که چه کسانی میتوانند به آن مراحل کاندیداتوری وارد بشوند. کاندیدایی که تایید صلاحیت میشود، میتواند از تلویزیون برای میلیونها نفر حرف بزند. ولی کاندیدایی که قبل از انتخابات رد صلاحیت بشود، این امکان را از دست خواهد داد. مثلا کاندیدایی انتخاب بشود که اعلام کند ما رابطهی منطقی با جهان میخواهیم. این رابطهی منطقی با جهان الزاماتی دارد که الزاماتش بحث تحریمهاست.
دویچهوله: بنابراین شما امکانی میبینید که تا انجام انتخابات، اشارات و انتقاداتی که اخیرا از طرف برخی سیاستمداران، مثل آقای رفسنجانی و آقای تاجزاده، بیان شده، وارد شعارهای انتخاباتی بشود؟
تقی رحمانی: دقیقا بستگی به کاندیداها و شرایط جامعه دارد و میزان فشار و موفقیت دولت نهم در نحوهی مهار تورم و فشارها. درآمد نفتی که در دست دولت نهم است را نباید دست کم بگیریم. این درآمدیست که بسیار هنگفت است. از یک طرف معضلات و مشکلات، از طرف دیگر این که آیا کاندیداها برای این مسئله چه استراتژی اتخاذ میکنند. بله، بالطبع مسئله و دشواریهای اقتصادی یکی از شعارهای انتخاباتی خواهد بود.
دویچهوله: ولی بههرحال شما این چشمانداز را میبینید که مسئلهی سیاست خارجی ایران به موضوع بحث تبدیل بشود؟
تقی رحمانی: این بستگی دارد که کاندیداها چگونه بتوانند شعارهای اقتصادی و برنامههای اقتصادیشان را با سیاست خارجی و بحث مربوط به انرژی هستهای پیوند بزنند، تا بر اساس آن شعارهای انتخاباتی را مطرح کنند. و این میتواند وارد دیدگاه اقشار جامعه هم بشود.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری