آموزش چندفرهنگی در صدر برنامههای دانشگاههای آلمان
۱۳۹۲ اسفند ۸, پنجشنبهبر اساس آمار رسمی از هر ۳ کودک زیر ۵ سال در آلمان یکی در خانوادهای مهاجرتبار به دنیا آمده است. این امر چهره دبستانهای این کشور را در آینده بیش از پیش تغییر میدهد.
برای هماهنگکردن برنامههای آموزشی با این دگرگونیهای اجتماعی، هفتهی گذشته بیش از ۳۰۰ کارشناس آلمانی و بینالمللی در رشتههای علمی و عملی آموزشی در این شهر گرد هم آمدند تا درباره تنظیم برنامههای تدریس در نهادهای آموزشی چندفرهنگی و چشماندازهای آن به بحث بنشینند.
دانشگاه نمونه
دانشگاه هیلدزهایم در زمینه تربیت کادر آموزش چندفرهنگی در آلمان نمونه است. این نهاد عالی علمی سالهاست که به عنوان مثال در رشته "روشهای آموزشدر کلاسهای درس با دانشآموزان چندزبانی" برای دانشجویان رشته تربیت معلم، دورههای ویژهای را برنامهریزی کرده است.
پروژه "آموزش به دانشآموزان با تبارهای گوناگون در گروه"، از جمله این برنامههاست که به آموزگاران آینده روشهای کمک به شاگردان مهاجرتبار را برای انجام تکالیف مدرسه خود و فراگیری زبان میآموزد.
در آینده قرار است همه دانشجویان رشته تربیت معلم در سمینارهای "چندزبانی و زبان آلمانی به عنوان زبان دوم" شرکت کنند؛ آنهم در تمام رشتهها، از جمله ریاضیات، فیزیک، هنر و یا زبان. ملانی فابلـ
لاملا، پروفسور رشتهی آموزش و پرورش در این رابطه میگوید: «این مهم است که دانشجویان با پیشینه و دلایل مهاجرت دانشآموزان مهاجرتبار آشنا شوند.»
به باور او "تنها از این راه است که آموزگاران آینده میتوانند در برابر اختلافات ناشی از تاثیر مذاهب گوناگون و دیدگاههای فرهنگی متفاوت در کلاس درس واکنش درخور نشان دهند."
تجربهی کشورهای مهاجرپذیر
با این حال آموزش چگونگی برخورد با فرهنگها و زبانهای متفاوت در مراکز تربیتی آلمان نسبت به کشورهای مهاجرپذیر مانند کانادا، رشتهای جدید و غیرسنتی است. دیوید مونتهمورو که در دانشگاه تورنتو تدریس میکند در این رابطه میگوید: «در شهرهای بزرگ کانادا اغلب پیش میآید که دانشآموزان یک کلاس حتی به ۷۰ زبان مختلف حرف میزنند.»
به گفتهی این کارشناس آموزش چندفرهنگی در این کشور در تمامی رشتهها بخش اصلی برنامه آموزشی دولتی را تشکیل میدهد. هر دانشجوی رشتهی تربیت معلم کانادا در تقاضای خود برای ورود به این دانشکده باید دلایل انتخاب این رشته و چگونگی برخورد با تنوع فرهنگی کلاسهای درس را شرح دهد. گذشته از آن بسیاری از آموزگاران رشتههای علمی مانند ریاضیات یا فیزیک، در سمینارهای "آموزش انگلیسی به عنوان زبان دوم" شرکت میکنند.
دیوید مونتهمورو در این باره میگوید: «این دانشجویان خیلی زود در مییابند که موفقیت در تدریس تنها هنگامی میسر است که پیشینهی اجتماعی و فرهنگی دانشآموزان در نظر گرفته شود.» این استاد دانشگاه کانادا میگوید که بیش از ۳۰ تا ۴۰ درصد دانشجویان کلاسهای او، مهاجرتبارند و اغلب دورههای تحصیلی خود را با موفقیت به اتمام میرسانند.
چندفرهنگی بودن به عنوان فرصتی بینظیر
طراحان برنامههای آموزشی چندفرهنگی در نروژ با پدیدهی چندفرهنگی و چندزبانی در نهادهای آموزشی نه به عنوان "مسئله"، بلکه به مثابه "فرصتی بینظیر" روبرو میشوند.
بر این پایه از جمله مواد درسی دانشکدههای تربیت معلم این کشور به گفتهی هایدی بیزت که استاد دانشگاه بوسکرد فستفولد در نزدیکی اوسلو است، تنها پیشینهی فرهنگی دانشآموزان را در برنمیگیرد بلکه به عنوان مثال مذهب، جایگاه اجتماعی و تواناییهای روانی آنان را هم شامل میشود.
او در این باره میگوید: «آموزگاران آینده، این تفاوتها را باید به عنوان امری عادی تلقی کنند.» به باور این استاد، پذیرش چندفرهنگی بودن جامعه نباید تنها در قبول تنوع غذا و تفاوت رنگ در پرچمها خلاصه شود. او میگوید: «این مهم است که دانشجویان نسبت به شناسههای فرهنگی خود و فرهنگهای دیگران حساس شوند.»
سیاستگذاریهای آموزشی در ترکیه
برخورد با تفاوتهای فرهنگی در کلاسهای درس در ترکیه ویژگیهای دیگری دارد. زیغدم بوزداغ که استاد دانشگاه "زبانچی" استانبول است، در این رابطه میگوید: «با این که در دبستانها و دانشگاههای ترکیه، اقلیتهای فرهنگی هم مانند کردها یا علویان حضور دارند، با این حال در سیاستگذاریهای آموزشی این کشور چندفرهنگی بودن در نظر گرفته نمیشود.»
بسیاری از آموزگاران ترکیه، روشهای برخورد با فرهنگها و زبانهای مختلف را نیاموختهاند و نمیدانند مثلا با شاگردانان کرد باید چگونه رفتار کنند.
به گفتهی این استاد علوم تربیتی، ولی چندی است که کارشناسان این امور در این باره بحث میکنند و خواهان تغییر وضع موجود هستند. وی معتقد اسن که با این حال باید در این زمینه اقدامات بیشتری صورت گیرد.