آلمانیهای مهاجر تبار، موفقتر از آلمانیها هستند
۱۳۸۷ مرداد ۳۰, چهارشنبهتا به حال تصویری که از دانشآموزان آلمانی با تبار مهاجرتی ارائه میشد، تصویر چندان مثبتی نبود. چون در آمارگیری، تفاوت بین دانشآموزان آلمانی تبار و غیر آلمانیتبار در نظر گرفته نمیشد. در گزارشی که به تازگی در بارهی وضعیت تحصیلی این گروه از دانشآموزان در ایالت نورد راین ـ وستفالن تهیه شده، این تفاوت تعیین کننده منظور شده است.
نتایج دلگرمکننده
در این آمارگیری، وضعیت ۱۳ گروه متفاوت بررسی شده است: به عنوان مثال آلمانیهای ترک تبار یا ترکهایی که همچنان تابعیت ترکیه را حفظ کردهاند. گروه اول، تا به حال در آمارگیریها به عنوان آلمانی ردهبندی میشدند. از اینرو نتایج آمارگیریها اغلب به سود آلمانیها رقم زده میشد. این بار نتیجه برعکس شده است: موفقیت آلمانیهایی که پیشینهی مهاجرتی دارند، در سه گستره از آلمانیها بیشتر است:
ـ در سال ۲۰۰۶ بیش از ۳۰ درصد دانشآموزانی که تابعیت آلمانی را پذیرفتهاند، موفق به دریافت دیپلم شدهاند. در حالیکه تنها ۲۷ درصد از آلمانیهای غیرمهاجر توانستند این مقطع تحصیلی را به پایان برسانند.
ـ شمار تازهآلمانیشدههایی که وارد بازار کار شدهاند، با تعداد آلمانیها چندان تفاوت ندارد. آلمانیهای مهاجر بیشتر از (۷ / ۱۰درصد) آلمانیهای غیرمهاجر (۱ / ۱۰درصد) شغل آزاد را انتخاب کردهاند.
ـ درصد اشتغال آلمانیهای مهاجر تبار (۳ / ۷۱ درصد) تنها یک در صد کم تر از در صد اشتغال آلمانیها است. این میزان در گروه مردان، حتی همسان است.
مهاجران ناموفق
در مقابل نتایج آمارگیری در میان مهاجرانی که تابعیت آلمانی را نپذیرفتهاند، چندان دلگرمکننده نیست. تنها ۱۵ درصد این گروه، موفق به کسب مدرک دیپلم شدهاند. ۲۲ درصد آنان بیکاراند و حدود ۱۵ درصدشان، تحصیل را بهکلی کنار گذاشتهاند. درصد گروههای آلمانی در دو مورد اخیر، تقریباً سهبرابر کمتر است.
تبلیغ برای تابعیت
کسی که مبتکر انجام این نوع آمارگیری بین دانشآموزان آلمانی تبار و غیر آلمانیتبار بوده، وزیر امور مهاجرت ایالت نورد راین ـ وستفالن، آرمین لاشت، عضو حزب دموکرات مسیحی آلمان، (CDU) است. او در گفتوگویی که به مناسب انتشار گزارش این آمارگیری صورت گرفت، گفت: «تصویری که در این گزارش از وضعیت مهاجرت در آلمان ارائه شده، واقعیتر است. تقسیمبندی بین خارجی و آلمانی که تا کنون انجام میشد، بسیاری از جنبههای مثبت مهاجرت را میپوشاند.»
از سوی دیگر، نتایج این موفقیت نشان میدهد که داشتن پاس آلمانی، مثلاً، برای یافتن شغل، در سرنوشت کسانی که از تخصص ویژهای برخوردار نیستند، موثر است. در واقع داشتن پاس آلمانی، امتیازی است که اگر کسی از آن برخوردار نباشد، میتواند مورد تبعیض قرار گیرد.
نتیجهای که دستاندکاران امور مهاجرت در ایالت نورد راین ـ وستفالن از این موفقیت میگیرند، تبلیغ برای آلمانی شدن است. لاشت اکنون در صدد تدارک کارزاری برای تشویق مهاجران به پذیرش تابعیت آلمانی است. شعار اصلی این کارزار عبارت است از: «هر که آلمانی شود، شانس شرکتش در امور اجتماعی بیشتر میشود.»