آثار نقاشان آلمانی در "موزهی گتی" لس آنجلس
۱۳۸۶ شهریور ۳, شنبهسال هاست که نام موزهی پل گتی (Paul Getty) لس آنجلس، در فهرست دیدنیهای ایالت کالیفرنیای جنوبی در آمریکا مثل هالیوود، بورلی هیلز، سانتا باربارا، لاگونا بیچ و غیره، ثبت شده است. دقیقا از سال ۱۹۹۷؛ سالی که پل گتی، این میلیارد آمریکایی، ۷۵۰ میلیون دلار در اختیار برجسته ترین آرشیتکت هم وطن خود، ریچارد مایر، (Richard Meier) قرار داد تا بر فراز تپههای سانتا مونیکا، در ۲۰ کیلومتری بورلی هیلز، بزرگ ترین و باشکوهترین مجموعهی هنری آمریکا را بسازد. در این موزه حدود پنجاه هزار اثر هنری بزرگ و کوچک، معاصر، مدرن و آنتیک، گردآوری شده است. پل گتی از سال ۱۹۵۳، گرد آوری این آثار را که بیشتر در کشورهای اروپایی آفریده شدهاند، آغاز کرده بود. در چهل گالری این موزه که به نمایشگاهی ثابت تبدیل شدهاند، شمار زیادی از مبلهای نفیس فرانسوی به سبکهای باروک و روکوکو، فرش، پیانو، گلدان، ساعت، شمعدانهای کریستال و بسیاری دیگر از لوازم تزئینی و تجملی زندگی قرنهای پیش، به نمایش گذاشته شدهاند. این گالریها نه تنها غنای هنری و سطح آفرینندگی آن دوران را به رخ میکشند، بلکه امروزه هم از آنها به عنوان منابع پژوهش تاریخی و سرچشمهی الهام هنرمندان استفاده میشود. معروف است که وقتی گرافیککارهای والت دیسنی مشغول طراحی دکور فیلم کارتونی "زیبا و غول"، (Beauty and the Beast) بودند، چندین روز وقت خود را وقف دیدن این گالریها کردند تا از این مجموعهی یکتا برای ترسیم صحنههای فیلم الهام بگیرند.
ترتیب طبقهبندی این گالریها، بر حسب موضوع است. این نظم به بازدیدکننده امکان میدهد، آثار گوناگون دورههای مختلف را در کنار هم و یکجا ببیند و تفاوتهای سبکی آنها را با یکدیگر مقایسه کند.
آثار دوران عتیق موزهی گتی در بنایی قدیمی که به "ویلای مالیبو" معروف است، گرد آوری شدهاند. درهای این ویلا، پس از ماهها تعمیر، به تازگی برای بازدید عموم، البته با تعیین وقت قبلی، باز شده است.
"آثار دزدی"
پنجاه و دو اثر از آثاری که در این ویلا به نمایش گذاشته شدهاند، موضوع مجادلهای بودند که در ماههای اخیر بین دولت ایتالیا و مدیریت موزهی پل گتی جریان داشته است. وزیر فرهنگ ایتالیا، فرانچسکو روتلی (Francesco Rutelli)، مدیریت این موزه را به تصاحب غیرقانونی این آثار که در اصل در حفاریهای باستانشناسانهی اواسط قرن پیش در کشورهای اروپایی، به ویژه در ایتالیا یافت شدهاند، متهم کرد. مسئولان این موزه ابتدا مایل به مذاکره با مقامهای ایتالیایی که همواره بر "جنبهی اخلاقی" مسئله تأکید میکردند، نبودند. فرانچسکو روتلی میگفت، جایی که "در آن فرهنگ جهانی به نمایش گذاشته میشود، نباید محل گردآوری آثار دزدی بشود." جالب اینجاست که ایتالیا، بر سر مجادلهی بازگرداندن "آثار دزدی" تنها با موزهی گتی مسئله داشت. چون "موزهی متروپولیتن" در نیویورک و "موزهی هنرهای زیبا" در بوستون در مورد بازگرداندن آثار ایتالیاییای که در تصاحب خود داشتند، در دور اول گفتوگوهای خود با ایتالیا به توافق رسیدند. موزهی متروپولیتن نیویورک، در آغاز سال ۲۰۰۶ اعلام کرد که هم گلدان معروف اویپرونیوس، (Euphronius) را که ۵۱۵ سال پیش از میلاد مسیح ساخته شده و هم ۱۵ سکهای را که در حفاریهای شهر قدیمی مورگانتینا، واقع در سیسیل پیدا شده، حداکثر تا سال ۲۰۱۰ به ایتالیا پس خواهد داد.
"آفرودیت" امانتی
پس از مدتها کشمکش و گفتوگو و تهدید و درخواست، سرانجام موزهی گتی، در پایان سال ۲۰۰۶ اعلام کرد که ۲۶ اثر ادعایی ایتالیا را بر خواهد گرداند. ولی ایتالیا بازپس دادن همهی آثار را خواستار بود. از آنجا که این اصرار، احتمالا به شکست نهایی گفتوگوها میانجامید، هیئت نمایندگی ایتالیا از خواست اولیهی خود عدول و با باز پس گرفتن ۴۰ اثر موافقت کرد. در میان این آثار، مجسمهی معروف و گرانبهای "آفرودیت" هم که از یک معبد یونانی در شهر قدیمی مورگانیتا واقع در سیسیل، حفاری شده بود، دیده میشود. دولت ایتالیا همچنین راضی شد که این مجسمه تا سال ۲۰۱۰ در گالری مخصوص خود، در موزهی گتی به امانت بماند. ولی ۳۹ اثر دیگر، در ماههای آینده راهی ایتالیا میشوند.
"ورزشکار" سرگردان
سرنوشت مجسمهی معروف برنزی "یک ورزشکار یونانی" که از جمله آثاری است که ایتالیا خواهان بازپسگرفتن آن است، ولی هنوز روشن نیست. مسئولین موزهی گتی حاضر به برگرداندن این مجسمه نیستند. رئیس موزهی گتی، میشائیل براند، (Michael Brand)، استدلال میکند که "این مجسمه، یونانی است و در آبهای بینالمللی که متعلق به هیچ کشوری نیست"، پیدا شده است. از آنجا که بحث در بارهی این مجسمه که به دست لیسیپوس، (۱۴۷۰ ـ ۱۴۸۴) هنرمندی که برای ثروتمندان و اشراف مدال درست میکرد، ساخته شده است، به نتیجه نرسید، ادامهی گفتوگوها در اینباره به بعد موکول شده است.
وجهی خدشهدار شده
هرچند کشمکش طولانی بر سر بازپسگیری این آثار بین نمایندگان دولت ایتالیا و موزهی گتی، به وجهی جهانی این موزه خدشه وارد آورده است، ولی موزهی گتی می کوشد، با تبلیغ بیشتر دامنهی خسارات مالیای که در آینده به خاطر نبود این آثار در گنجینهی گرانبهای خود، رخ میدهد، محدود سازد. بی شک بازپس دادن این ۴۰ اثر یگانه، از جاذبهی هنری موزهی گتی برای جلب هنردوستان و گردشگران عادی، به بازدید از این موزه میکاهد.
با اینحال اهمیت گنجینهی هنری موزهی گتی، تنها در آثاری که در "ویلای مالیبو" گردآورده شده، خلاصه نمیشود. در تالارهای دیگر این مجموعهی هنری، که به "بخش نقاشی" معروف است، کارهای یگانهای از نقاشان معروف اروپایی (فرانسوی، ایتالیایی، هلندی، آلمانی) نیز به نمایش گذاشته شده است. این بخش به ژانرهای گوناگونی تقسیم میشود: چشماندازها، نقاشی افسانهها و قصهها، پرتره، طبیعت بیجان و نقاشی مذهبی.
آثار هنرمندان آلمانی
بازدیدکنندهای که در این گنجینهی بیهمتا، در پی "کشف" آثار هنرمندان آلمانی است، چندان بی نصیب نمیماند، هرچند شمار تابلوهای نقاشان آلمانی به مراتب کمتر از کارهای دیگران است. از جملهی این آثار، تابلوی بزرگ و مشهور "خدای جنگل و خانوادهاش با شیر هلاک شده"،(A Faun and His Family with a Slain Lion) از لوکاس کراناخ (Lucas Cranach) است که در حدود سال ۱۵۲۶ نقاشی شده. در این تابلو، "خدای جنگل" در هیبت مردی تکیده که با چوبی در دست، لخت بر تخته سنگی نشسته، دیده میشود که شیری خونآلود زیر پایش افتاده است. کاراس در این تابلو، ولی این خدای اساطیری را در متنی "زمینی" گنجانده که به "خانوادهی خود"، یعنی زن و بچهای که با کنجکاوی به سوی او میآیند، مینگرد. قصر و کوه و دریاچه و دهکدهای که با رنگهایی روشن پشت سر آنها و در افق نقاشی شدهاند، اشاره به انزوا و دوری این خانواده از زندگی عادی دارند.
طبیعت الهام بخش
طبیعت، یکی دیگر از موتیفهایی است که در کارهای نقاشان قرن شانزده، جای خاصی به خود اختصاص داده است. از جمله در تابلوی نقاش آلمانی، هانس هوفمان، به نام "خرگوشی در جنگل"،(A Hare in the Forest) که در سال ۱۵۸۵ نقاشی شده است. این کار مینیمالیستی که با رنگهای سرخ و قهوهای رنگآمیزی شده، با دقتی مینیاتوری زندگی پنهان در طبیعت را (از مار و مور و حلزون گرفته تا برگهای خشک روی زمین) به گونهای آشکار و روشن به نمایش میگذارد.
هنرمندان آلمانی، چون همتاهای اروپایی خود در قرن پانزدهم، از به تصویر کشیدن متون، داستانها و روایتهای مذهبی نیز به عنوان دستمایه کار بهره بردهاند. یکی از این تابلوها که در موزهی گتی، در جایگاه ویژهای به تماشا گذاشته شده، تابلوی مسحورکننده و بیهمتای "مریم و کودک در قاب یک پنجره"،(Madonna and Child in a Window)، کار مارتین شونگائر، (Schongauer Martin) آلمانی است که در حدود سال ۱۴۸۵ نقاشی شده. این تابلو، "مریم مقدس" را با کودکی در آغوش، در چارچوب پنجرهای نشان میدهد. شونگائر با بکارگیری رنگهای گرم و خط های روشن، دنیای پر تقدس مریم را از جهان بینندهی عادی، جدا میکند.
آثار هنرمندان اروپایی و سبک معماری موزه
در کنار این آثار کلاسیک، تابلوهایی نیز از هنرمندان پنج قرن اخیر جهان در تالارهای دیگر موزهی گتی به نمایش در آمدهاند: کارهایی یگانه از رامبراند، روبن (مرگ سامسون) ون گوگ (گلهای زنبق)، دگا (پس از استحمام)، سزان و پیکاسو از دیدنیترین آثار این مجموعهاند.
دیدنی، همچنین بنای عظیم این موزهی با شکوه است که با معماریای غیرعادی، عناصر گوناگون ساختمانی چون تخته سنگهای بزرگ، شیشه و فلزهای متفاوت را در شکل دادن به اشکال هندسی روشن به مثابه مکانهایی پر از نور و هوا به خدمت گرفته است. به نظر میرسد که ریچارد مایر، آرشیتکت این موزه، در طرح و ساخت آن، تأثیر قانون جاذبهی زمین را خنثی ساخته است. چون ستونهای باریک مستطیل شکل، سنگینی تخته سنگهای عظیمی را تحمل میکنند که بازدیدکنندگان در سطحی به بلندی بیش از سی متر، روی آنها رفت و آمد میکنند. باغچهها، میدانهای بازی، حوضچههای آب و آبروهای بزرگ و کوچک به این بنای سنگی، جلوهای طبیعی میبخشند.
آخرین تصویری که پس از گشتی یکروزه در این موزه، ولی در ذهن بیننده میماند، پانورامای شهر لوسآنجلس است شهری که مثل دشتی بیانتها و پر از نور زیر پای این موزهی مدرن، شبها هم در جنب و جوش است.