1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

کاراطفال درافغانستان وجهان

۱۳۸۶ خرداد ۲۳, چهارشنبه

" موفقيت راستين ستراتژ ي عليه کاراطفال درآن است که فقررا درمناطق روستايي کشورهاي درحال توسعه کاهش دادوبدين ترتيبب امکان به دست آوردن عايداتي را به وجود آورد." ( سازمان غذايي وزراعت جهان )

https://p.dw.com/p/DH6g
درميثاقهاي بين المللي وقوانين اساسي بسياري ازکشورها کاراطفال ممنوع قرارداده شده است ودربسياري موارد سن حد اقل تعيين شده است.
درميثاقهاي بين المللي وقوانين اساسي بسياري ازکشورها کاراطفال ممنوع قرارداده شده است ودربسياري موارد سن حد اقل تعيين شده است.عکس: AP

دوازدهم ماه جون روزجهاني مبارزه با کاراطفال بود. ممانعت ازکاراطفال يکي ازحقوق بشري واساسي اطفال مي باشد تا آنها بتوانند درروزگارکودکي براي فرداي سالم وسعادتمند سالمندي شان آماده گردند. يادآوري ازاين حق قانوني اطفال مشکلي را حل نمي کند، مهم آنست که چگونه مي توان براي کودکان واطفال جهان يک محيط امن مادي ومعنوي به وجود آورد.

کاراطفال درافغانستان وجهان مطابق به ميثاقهاي بين المللي وقانون اساسي افغانستان ممنوع مي باشد. با آنهم تا جايي آماردردست است ديده مي شود که درافغانستان حدود يک مليون طفل ودرسطح جهاني بيش از200 مليون طفل مجبوراند کاربکنند . اين کاراطفال آنها را ازتعليم وتربيت ، مراقبتهاي صحي وشرايطي که براي تکامل شخصيت انساني آنها لازم اند، محروم مي گرداند. دربسياري موارد کاراطفال با نوعي ازبردگي وفروش انسان سروکاردارد که جنبه هاي عاطفي واخلاقي زندگي اين اطفال را نيز دچارخسران دايمي مي سازد. اينکه جريان کاراطفال درافغانستان وجهان ازچه قراراست، عوامل ترک زندگي تعليمي وطفلانه درافغانستان وجهان ورو آوردن به کارهاي غيرمجازازنگاه سن وسال کدامها اند وچه نوع مي توان اطفال را درافغانستان وجهان ازاين زندگي غم انگيز نجات داد، موضوعي است که بررسي مي شود.

کاراطفال درافغانستان

بنابه گزارش سازمان اطفال ملل متحد يا يونيسف ، درافغانستان يک مليون طفل پايين تراز 14 سال کارمي کنند . اين اطفال ازنعمتهاي تعليم وتربيت ، مراقبتهاي صحي ، وتسهيلات لازم براي تکامل قابليتهاي انساني شان محروم مي باشند. 25 % اين اطفال که بين 7-14 سال عمردارند درسرتاسرکشوربه کارهاي مختلفي اشتغال دارند.

يونيسف درافغانستان ابرازنگراني نموده است که شمارقابل توجه اين اطفال به کارهاي سنگين وخطرناکي چون امورساختماني اشتغال دارند.

يونيسف تخمين مي کند که 20% اطفالي که درسن مکتب رفتن قراردارند، به يک نوع کاردرافغانستان اشتغال دارند. بيشترين شماراطفالي که کارمي کنند ، درسرکها مصروف اند. ازاين جمله 13% آنها به حيث فروشنده ، 21 % آنها دکانداراند. سايراشکال معمول کاراطفال درافغانستان عبارت اند از: شاگردي درورکشاپها، آهنگري ، کشاروزي ، ترميم موتر، خياطي وغيره . شمارزیادی اين کودکان درشهربه جمع آوري کاغذها ، آهنهاي کهنه وقراضه ، جمع آوري مواد سوخت ، رنگ دادن کفشها وگدايي اشتغال دارند. 86% اين اطفال کارگر پسر و 14% آنها دختران مي باشند. بنابه گزارش کمیسيون مستقل حقوق بشرافغانستان 60000 طفل کارگر درکابل پايتخت افغانستان وجود دارند که اکثريت آنها کساني مي باشند که خانواده هاي شان ازولايات به پايتخت آمده اند. اکثراين اطفال نزد کارفرمايان بي مسئووليت کارمي کنند و مورد سوء استفاده جنسي وکاراجباري قرارمي گيرند. کمیسارياي عالي مهاجران ملل متحد براي نظراست که شماراطفالي که درشهرهاي کابل ، مزارشريف وجلال آباد کارمي کنند، روبه افزايش اند. نيروي اصلي اين کاراطفال را پسران تشکيل مي دهند که بين 8-14 سال دارند، شماردختران که کمترمي باشند ، بين 8- 10 سال قراردارند.

کارناشي ازفقردريک محيط ناامن

مطابق به آمارسازمان ملل متحد درافغانستان ؛

- ازجمله هرسه طفلي که درافغانستان کارمي کنند، يکي آنها يک يا هردووالدين خود را ازدست داده است،

- 20% اطفال افغانستان پيش ازآنکه يکساله شوند درنتيجه بيماريهايي که قابل پيشگيري اند ، مي ميرند،

- 50 % اطفال افغانستان ازسوء تغذي رنج مي برند،

- ازجمله 200000 قرباني ماينهاي زميني ، نصف آن اطفال مي باشند،

- حدود 2 مليون طفل افغانستان دراثرجنگها ازخانه وکاشانه شان بيجا شده اند،

- 50000 طفل روي سرک درکابل معاش خانواده هاي شان را تامين مي کنند.

اشکال غيرانساني کارواستثماراطفال افغانستان

ربوده شدن اطفال :

يونيسف بارها ازربوده شدن اطفال درافغانستان هشدارداده است. اين اطفال ربوده شده يا به قسم بردگان براي کارهاي اجباري ويا براي تجارت سکس وفحشا مورد خريد وفروش قرارداده مي شوند.

ترافيک اطفال :

گاهي هم ترافيک اطفال يا سپردن اطفال به کساني براي بردن جهت کاردرجاي ديگري توسط والدين صورت مي گيرد.والدين نمي توانند دربرابرچالشهاي اقتصادي وخطرات جنگي مقاومت کنند، ازاينرو اطفال شان را براي کاربه بيرون مي فرستند. نمونه اين ترافيک اطفال فرستادن اطفال بسيارخورد سال به پاکستان براي قالين بافي وخشت مالي مي باشد. بسياري ازاين اطفال 5-6 سال مي داشته مي باشند ودريک فضاي بسته وعقب درهاي آهنين مجبوراند ساعتهاي طولاني کارهاي غيرصحي وتوانفرسا را انجا م دهند. درحاليکه پسران خردسال اکثراً براي قالين بافي استخدام مي شوند. اکثراً پسران به قالين بافي ودختران به خشت مالي اشتغال مي داشته باشند. براي هرهزارخشتي که اين اطفال قالب گير مي کنند 1.60 دالرپرداخته مي شود.

چه اقدامي تا کنون براي جلوگيري ازکاراين اطفال صورت گرفته است؟

مسئله جلوگيري ازکاراطفال به مجموع توسعه جامعه واقتصاد افغانستان وتصميم حکومت اين کشورتعلق دارد. به استثناي چند پروژه نمادين کارآموزي تا کنون دولت افغانستان درزمينه اقدام اساسي اي انجام نداده است . همچنان يونيسف دراين زمينه فقط به پايلوت پروجکتها يا پروژه هاي آزمايشي بسنده کرده است. طبعاً مشکل بودجه ودلچسپي کشورهاي کمک دهنده دراين راستا ازاهميت زياد برخورداراند. بنابراين مي توان گفت درزمينه جلوگيري ازکارکودکان درافغانستان کدام اقدام بنيادي تا هنوزصورت نگرفته است.

کاراطفال درسطح جهاني

درسطح جهاني فکرمي شود که حدود 218 مليون طفل مجبوراند تا به کاربپردازند. ازاين جمله 132 مليون طفل درروستاها به کارهاي کشاورزي مشغول اند. دربين اين اطفال کودکاني نيز وجود دارند که هنوزپنج سال ندارند. خوزه ماريا سومپسي ، دبيرکل سازمان جهاني براي غذا وزراعت براين نظراست که شماراطفالي که مجبوربه کارمي گردند درمجموع کاهش نيافته است . اين کودکان غالباً دريک محيط غيرصحي وخطرناک به سرمي برند.

دراشکال افراطي کاراطفال ، آنها به بردگي کشانده مي شوند، ازخانواده هاي شان دورمي افتند، امراض مدهشي دامنگيرآنها مي شودويا اينکه مورد سو استفاده جنسي قرارمي گيرند.

درميثاقهاي بين المللي وقوانين اساسي بسياري ازکشورها کاراطفال ممنوع قرارداده شده است ودربسياري موارد يک سن حد اقل تعيين شده است که به کارآغازکنند واين کارهم نبايد به صحت ، تعليم وتربيت و تکامل بيشترروحي وجسمي آنها صدمه برساند. يکي ازميثاقهاي سازمان بين المللي کار سن حداقل براي کارهاي سبک اطفال را دوازده سالگي تعيين نموده است وکاراطفال کوچکترازاين را مطلقا ً ممنوع قرارداده است.

با اينهم اين مسائل را نمي توان ازچشمديد کشورهاي پيشرفته صنعتي که ديگرمدتها ست استثماراطفال را پشت سرگذاشته اند درنظرگرفت . ضمناً نمي توان کاراطفال را صرفاً ازناحيه سودجويي موذيانه آن کارفرمايان بيوجداني به تحليل گرفت که مثلاً مي گويند اطفال قالين بافي را بهترازبزرگسالان انجام مي دهند. درعين زمان همين حالا کاراطفال درجهان سوم بسيارمعمول است. بنابراين بايد گفت که کاراطفال محصول بحران اقتصادي درکشورهاي جهان سوم وموقعيت نا مناسب آنها براي رقابت با کشورهاي صنعتي مي باشد. درحقيقت کاراطفال يک جزجدايي ناپذيرفقرعمومي دراين جوامع مي باشد. ازجانب ديگرباوجودي که کاراطفال دربسياري کشورها قانوناً ممنوع مي باشد، اما عملاً يک بخش غيرقانوني اقتصاد وجود دارد که ازدستمزد ناچيزاطفال دربرابرمزدبالنسبه بيشترکلان سالان بهره برداري مي کند.بيکاري فراگيردرکشورهاي جهان سوم ، فقدان بيمه هاي بيکاري وحمايتهاي دولتي وضع را به ترتيبي بارآورده است که اکثراً اين اطفال نان آورخانواده هاي شان باشند. طبعاً ازنظراقتصادي اين کاراطفال ميزان بيکاري کلانسالان را بيشترافزايش داده ونا برابريها را درسطح درآمد ورفاه جامعه موجب مي شود.

بدون ترديد پيشنهاد سازمان ملل متحد براي مبارزه عليه فقردرجهان سوم بهترين ستراتژي براي مبارزه عليه کاراطفال مي باشد. اين نکته اي است که سازمان غذا وزراعت جهان به مناسبت روزمبارزه عليه کاراطفال برآن تاکيد نموده است. اين سازمان درروم اعلام نموده است که :

" موفقيت راستين ستراتژ ي عليه کاراطفال درآن است که فقررا درمناطق روستايي کشورهاي درحال توسعه کاهش دادوبدين ترتيبب امکان به دست آوردن عايداتي را به وجود آورد."

" بيلدونگ انترناسيونال " يا سازمان جهاني معلمان به سهم خود مي خواهد توجه جهانيان را به پامال نمودن اين حق اساسي اطفال جلب نمايد. اين سازمان همراه با سازمانها واتحاديه هاي فراملي مي کوشد جلو کاراطفال را بگيرد. فرد فان ليووين دبيرکل اين سازمان گفته است :

" اتحاديه هاي معلمان درسرتاسرجهان تصميم گرفته اند تا به سهم خود به تهديدي که متوجه اين قدر اطفال وجوانان درطفوليت آنها است پايان بدهد ."

دوازدهم ماه جون روزجهاني مبارزه با کاراطفال ، هم براي اطفال کارگروهم براي معلمان واتحاديه هاي آنها وهم براي همه کشورهاي جهان روزمهمي مي باشد. موضوع مورد بحث امسال عبارت ازاين است که چگونه مي توان کاراطفال را درکشتزارهاي ومزارع ازبين برد.