1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

مشاجره نيرو هاي بين المللي روي حمله بر تانکر های تیل در قندز

۱۳۸۸ شهریور ۱۷, سه‌شنبه

بمباردمان هوايي بر موترهاي حامل تانک تیل در قندز، باعث برانگيختن مشاجرات روي فعاليت هاي نظامي نيرو هاي بين المللي در افغانستان شده است.

https://p.dw.com/p/JVqG
بعد از بمباردمان بر موترهاي حامل تانک در قندز، پرسش هاي زيادي بي جواب باقي مانده اند
بعد از بمباردمان بر موترهاي حامل تانک در قندز، پرسش هاي زيادي بي جواب باقي مانده اندعکس: DPA

در ميان کشور هاي عضو ناتو نيز تفاوت هاي نظر وجود دارد و سياست اطلاعاتي وزير دفاع آلمان مورد انتقاد قرار گرفته است.

بعد از بمباردمان بر موترهاي حامل تانک تیل در قندز، پرسش هاي زيادي بي جواب باقي مانده اند: از جمله، چگونه چنين تصميمي اتخاذ شد؟ چه تعداد مردم ملکي در ميان قربانيان اين حادثه بوده اند؟ مهمتر از همه اين پرسش، آيا بديلي در برابر حمله ي هوايي وجود داشته است؟

چنين به نظر مي آيد که براي دريافت جواب به اين پرسش ها بايد چندين روز به انتظار نشست. اما بي پاسخي به اين پرسش ها داراي عواقب ناخوشايندي است، زيرا در فضاي پر از ابهام، نشانه هاي مصيبت باري قوت مي گيرند، نشانه هاي که از همين حالا از اين حادثه منشاء گرفته اند.

نشانه ي اول: اتحاد نيرو هاي خارجي در مبارزه عليه تروريسم در افغانستان، از آنچه تاکنون روشن بوده است، واضحاً درز برداشته است. ارتش آلمان علناً به وسيله ي شرکايش در واشنگتن و لندن مورد انتقاد قرار مي گيرد – آن هم پيش از آنکه نتايج رسمي بررسي اين حادثه روي دست باشد. و به همين ترتيب نيز اتهامات ارتش آلمان قوي است، مبني بر اين که ارتش ايالات متحده امريکا هدفمندانه اطلاعات نادرست را پخش مي کند تا فعاليت هاي آلمان در افغانستان را بي اعتبار کند.

اين مشاجره از طريق رسانه ها انتقال مي يابد و مي توان به راحتي تصور کرد که اين منازعه از اين طريق به افکار عامه در افغانستان نيز مي رسد و آن هم با پيامد هاي آشکار: در ميان مردم افغانستان اعتماد نسبت به روند دموکراسي شدن از ميان مي رود، يعني اعتماد به مثابه ي مهمترين پيش شرط براي پيروزي دموکراتيزه شدن کشور. طالبان از مشاهده ي چنين وضعي به شعف مي آيند، زيرا دامن گرفتن مشاجره در ميان متحدين آب به آسياب پروپاگند هاي آن ها است.

ارتش آلمان در قندز بعد از حملات بر تانکر های تیل
ارتش آلمان در قندز بعد از حملات بر تانکر های تیلعکس: AP

نشانه نمبر دو: و آن حضور طالبان در منطقه ظاهراً مطمئن شمال است. نيرو هاي که بايد در جهت حفط امنيت تلاش کنند، به روشني مي دانند که فقط با حملات سنگين هوايي از خود دفاع کنند. اين تصويري است که نمي تواند باعث تقويت اعتماد مردم نسبت به ارتش آلمان و نه نسبت نيرو هاي داخلي افغانستان شود.

نشانه ي سومي: شهرت ارتش آلمان به عنوان سربازان بازسازي با پيامد هاي غير قابل پيش بيني، شديداً تخريب شده است. حملات عليه سربازان آلماني افزايش خواهند يافت. افکار عامه در افغانستان و آلمان، تفاوت ها ميان مبارزه عليه شورشيان و جنگ را همواره کمتر درک خواهند کرد. مبارزات انتخاباتي گرم جاري در آلمان، هرچه بيشتر بحث روي مساله ي افغانستان را عاطفي تر خواهد ساخت.

همه اين ها زهر هاي خالص براي رشد و انکشاف در افغانستان است. شرکايي فاقد اتحاد نظر از يک طرف، افزايش قربانيان ملکي و طالبان که خويشتن را پيروزمند تصور مي کنند، از جانب ديگر: اين همه به هيچوجه پيش شرط هاي مناسب براي دور دوم رياست جمهوري نيست، د رصورتي که حامد کرزي در انتخابات اخير برنده شود.

منازعه ر وي عمليات نظامي آلمان در افغانستان در مبارزات انتخاباتي قابل پيش بيني و نيز کمتر سودمند است. زيرا تقاضاي "سربازان آلماني از افغانستان خارج شوند"، شايد براي حاميان آن آراي بيشتر را بياورد، اما به هيچ وجه طرح قابل قبول و عملي براي آينده ي افغانستان نيست.

کسي که مي خواهد بار ديگر رژيم جديد طالبان در افغانستان را پذيرا شود، بايد يکبار دوران حاکميت آن ها را به ياد آورد. سالروز 11 هم سپتمبر، فرصت خوبي براي اين ياد آوري است. تاريخ نمادين 9/11 شايد به نيرو هاي متحد در مبارزه عليه تروريسم در افغانستان روشن سازد که دشمن واقعي در افغانستان کيست.

گولته/مبلغ

ويراستار: رحيم