1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

رخ دیگر آمار 20 سال بعد از وحدت

۱۳۸۹ مهر ۱۰, شنبه

دربیستمین سالروز وحدت دوباره این آمارگیران اند که زمام را در دست دارند.آنها ارقامی را ارایه می کنند که بیانگروضعیت کنونی آلمان است. به گفته ی مارک کوخ، سردبیربرنامه های دویچه وله ،20سال در"یک چشم بهم زدن تاریخ است".

https://p.dw.com/p/PSwi

همه باید به این بیاندیشند که در جشن بیستمین سالروز وحدت دوباره دو آلمان، نمی شود که تنها از چیز های که باعث جدایی می شوند انتقاد کرد ولی از دستاورد ها ستایش نگردد.

اینهم واقعیت دارد که بسیاری از این آمارگیران نشان داده اند که طی دو دهه اخیر اشتباهاتی هم رخ داده است، هنوز هم کماکان بی عدالتی وجود دارد، میزان بیکاری در آلمان شرقی دو برابر بیشتر از آلمان غربی است و مردم در غرب برای عین کار حقوق و مزد بیشتر دریافت می کنند، تا در شرق آلمان.

همه ای اینها را در شمار زیادی از تحقیقات و بررسی های علمی که صورت گرفته، می توان خواند. اما دراین تحقیقات در مورد آلمان و وحدت دوباره چیز های زیادی گفته نشده است.

یک رویداد بی نظیر تاریخی

بزرگترین پروژه هنوز تمام نشده تاریخ پسامنازعه یی آلمان را نمی توان با ارقام محاسبه کرد. طبعاً شهروندان جمهوری پیشین آلمان فدرال فشار مالی و مخارج چند میلیاردی را احساس می کنند که آلمان شرقی تا حال سبب شده است و این مخارج هنوز هم مدت زیادی ادامه خواهند داشت. بزرگتر از آن چالشی بود که مردم آلمان شرقی با آن روبرو بودند. آنها پس از فروپاشی کامل نظام سیاسی اجتماعی و اقتصادی دولت شان، باید یک زندگی کاملاً جدید را بنا می نهادند.

اما پیشرفت ها در این زمینه در وسایل ارتباط جمعی آلمان، چنانی که ایجاب می کند، مورد ستایش قرار نگرفته اند. در عوض صدای انتقاد ها پیوسته بلند می شود، گرچه این انتقاد ها 20 سال پس از وحدت دوباره چیز دیگری جزء سیاست دفاع از منافع خودی نیست، چه در غرب و چه در شرق آلمان. دلیل آن اینست که هیچ کسی نمی توانست انتظار داشته باشد دو نظام کاملاً متفاوت اجتماعی، مثل آلمان دموکراتیک و آلمان فدرالی، طی دو دهه کاملاً با هم رشد کنند. هر آن شخصی که امروز توقع داشته باشد پس از بیست سال نباید هیچ تفاوتی میان شرق و غرب دیده شود، این شخص به ابعاد این رویداد بزرگ و از نگاه تاریخی بی نظیر پی نبرده است.

نبود فرصت برای آزمایش

این هم واقعیت دارد که در فاصله میان فروپاشی دیوار برلین و سوم اکتوبر سال 1990 اشتباهات زیادی رخ دادند و تخمین وضعیت و حالت در بسیاری از موارد نادرست بود. یک چیز امروز ثابت است که طراحان وحدت دو آلمان در آنزمان فرصتی برای آزمایش نداشتند و جهت نزدیک شدن تدریجی دو آلمان هم وقت کافی در اختیار نداشتند. آنها یک فرصت تاریخی را بدست آوردند که می توانست نظم جهانی را کاملاً تغییر بدهد، و این کار را هم کردند. طبعاً برای وعده های که گویا وحدت دو آلمان فقط طی چند سال و با مخارج کم انجام خواهد یافت، هنوز بسیار زود بود. یکی از این وعده ها را هیلموت کول صدراعظم آنزمان آلمان داده بود. اما این کلمات امروز در پشت میز های مذاکره تنها حیثیت یک سلاح ضعیف و بی تأثیر را دارند و به هی چوجه از ارزش والای وحدت دوباره، که کول و دیگر عاملان این وحدت به ارمغان آوردند، نمی کاهند.

آلمان در هرصورت از وحدت دوباره سود جسته است. طور مثال این کشور طی 20 سال گذشته بازتر، رنگین تر و پرنشاط تر شده است، و این دستاورد کمی نیست. این کشور آموخته است با مخالفت ها و منازعات اجتماعی کنار بیاید، آنها را بپذیرد و پشت پا نزند. آلمان واحد به اصطلاح "آب را خت کرده ماهی نمی گیرد"، بلکه چشمان خود را باز می کند، تعمق می کند، از مشکل رو نمی گرداند و نظر می خواهد. آلمان به عنوان جامعه ای در قلب اروپا، لابراتوار یا آزمایشگاهی است که پیوسته با تغییرات، چالش ها و تجارب نو باید کنار بیاید. اینهم یکی از نتایج وحدت دوباره است، و این گویاتر از آن است که آمارگیران در اختیار قرار می دهند.

مارک کوخ/ ابراهیم خیل

ویراستار: یاسر