1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

بازگویی رنج و مصیبت‌ فرار از طریق کار هنری

۱۳۹۷ آبان ۲۴, پنجشنبه

آیا می شود از نظر هنری به تجربیاتی پرداخت که آوارگان حین فرار از طریق بحیره مدیترانه کسب کرده اند. هنرمندانی که در چارچوب پروژه «انسان – محموله بحری» یک کار هنری خلق کرده اند، نشان دادند که این کار امکان پذیر است.

https://p.dw.com/p/38HIK
Ausstellung Flüchtlingskunst
عکس: DW/W. Dick

در شهر اهاوس در ایالت نوردراین وستفالن می توان به تماشای این کار هنری رفت. این پروژه را سازمان امدادی کاتولیک «Malteser Hilfsdienst e. V.» تمویل کرده است.

 دیگر کسی در قایق های حامل آوارگان فریاد نمی زند. زنان و کودکان دعا می خوانند. مردان سکوت اختیار کرده اند و یا یک بار دیگر تلفونی با اقارب و خویشاوندان شان صحبت می کنند؛ چون از این هراس دارند که قایق شان هر لحظه غرق شود.

قاچاقبران می خواهند تا حد امکان شمار بسیاری از آوارگان را بر این قایق ها سوار کنند؛ چون هرچه شمار آوارگان بیشتر باشد، بر سود و منفعت قاچاقبران نیز افزوده می شود. 

هر کدام از این آوارگان برای این سفر وحشتناک به طور متوسط بین ۱۵۰۰ تا ۴۰۰۰ دالر پرداخت می کنند. بخشی از این مبلغ را برخی اوقات  تا ۴۰ تن از اعضای خانواده و همسایه ها به این امید جمع آوری می کنند که دست کم یک تن از میان آن ها بتواند «خوشبختی را در اروپا» تجربه کند.

ثامر ۲۲ ساله از عراق و خبات ۳۳ ساله و دو فرزند آن ها از سوریه موفق شده اند مسیر دشواری را که بخشی از آن از هفت کشور می گذشت، پشت سر بگذارند و به آلمان برسند.

آن ها در آلمان شانس آوردند. پس از یک مدت اقامت در کمپ آوارگان، ثامر و خبات به همراه خانواده اش نزد سازمان امدادگر «مالتزَر» آمدند. این سازمان کاتولیک اشخاصی را به حیث «راهنمای ادغام» در دسترس آوارگان می گذارند. این راهنمایان به آوارگان برای غلبه بر چالش هایی که زندگی روزمره بر سر راهشان قرار می دهد، کمک می کنند.

Ausstellung Flüchtlingskunst
کار هنری پناهجویانعکس: DW/W. Dick

یک کار هنری مملو از غم و اندوه

ثامر و خبات  چندین تخته چوبی را بر روی هم قرار می دهند و طوری می چینند که در وسط یک محدوده بیضوی شکل ایجاد شود. این تکه های چوب بحیره مدیترانه را به تصویر می کشد. آن ها در این محدوده بیضوی شکل سنگ های قبر ساخته شده از گچ و صلیب هایی برای یادبود از همه آن هایی نصب می کنند که در راه فرار از طریق بحیره مدیترانه جان باختند.

هرچند که ثامر از جمله کسانی است که پدرش را در راه فرار از دست داده، به نظر سرحال و سرزنده می آید. اینِس ام باوم، سرپرست این پروژه هنری می گوید: «تامر هنوز جوان است و نمی خواهد وجهه خود را از دست بدهد. او می خواهد به پناهجویانی که از او بزرگترند و به هموطنانش که با آن ها اختلافاتی هم داشته، ثابت کند که یک مرد واقعی است».

به گفته خانم ام باوم، بسیاری از آوارگان به دلایل مختلف «چندین چهره» دارند و چهره واقعی شان را به هرکسی نشان نمی دهند. اما با هر روزی که می گذرد، زنان و مردانی که بر روی این اثر هنری کار می کنند، در برابر این خانم هنرمند راحت تر هستند. هدف از انجام چنین پروژه ای این است که آوارگان بتوانند تجربیاتشان را به یک اثر هنری تبدیل کنند و دیگران را متوجه وضعیت اضطراری شان بکنند.

کابوس هایی به معنای واقعی کلمه

تجربیاتی که آوارگان این جا برای اینس تعریف می کنند، آنقدر وحشتناک است که در تصور نمی گنجد. به طور مثال آوارگان اریتریایی که می خواستند از کشورشان فرار کنند، خواهرانشان را به همراه بردند. آن ها برای محافظت از خواهرانشان به قاچاقبران گفتند که این ها همسرانشان هستند. این کار یک اشتباه شوم بود؛ زیرا قاچاقبران متوجه شدند که این حرف دروغ است. آن ها از آوارگان اریتریایی خواستند که با این زنانی که می گفتند همسرانشان هستند، بخوابند تا اجازه یابند سوار قایق شوند.

پس از این که مردان اریتریایی از این کار سر باز زدند، قاچاقبران تصمیم گرفتند که خودشان به این زنان تجاوز کنند. تصوری خوفناک. بسیاری از این زنان در کمپ های آوارگان ایتالیا متوجه شدند که حامله هستند و شمار آن هایی که پس از آن خودکشی کردند، کم نبود. 

Ausstellung Flüchtlingskunst
خبات، ثامر و امدادگر شان اینس در حال مونتاژ یک کار هنریعکس: DW/W. Dick

اینس ام باوم می گوید: «حمله های خارجی ستیزانه به انسان هایی که متحمل چنین بدبختی هایی شده اند، ... مثل این است که آن ها دوباره مورد تجاوز جنسی قرار بگیرند».

هرکس که به تماشای این کار هنری تحت عنوان «انسان – محموله بحری» در شهر اهاوس می آید، متوجه می شود که این جا یک مشکل وجود دارد. انسان ها البته محموله نیستند، اما واقعیت در افریقای شمالی به گونه دیگری است. این جا با آوارگان مانند محموله بحری یا مانند کالا رفتار می شود. زنان و مردانی که در این اثر هنری سهم  داشته اند، اشک می ریزند. بعد همه سکوت اختیار می کنند.

اینس ام باوم، دوست نزدیک آوارگان

آوارگانی که با اینس کار می کنند، او را (صدراعظم) می نامند و به گرمی به او سلام می کنند. آن ها از این که خانم ام باوم در بسیاری موارد به حرف های شان فقط گوش داده است، بسیار سپاسگزارند. اما آیا حاضرند او را برای قدردانی به بغل بگیرند؟ ثامر به زبان شکسته آلمانی می گوید: «اینِس هم یک انسان است». او حدود یک سال است که در کورس های زبان آلمانی شرکت می کند. در بغل گرفتن یک زن که هیچ نسبتی با مرد ندارد، در عراق، وطن ثامر ممنوع و گناه است.

هیچ کس به حرف های آوارگان گوش نمی دهد

اینس ام باوم می گوید: «کار با آوارگان زندگی من را تغییر داد».  او قبلا حاضر بود فقط برای صرف یک صبحانه با هواپیما به پاریس سفر کند، اما امروز تصورش را هم نمی تواند بکند. 

Ausstellung Flüchtlingskunst
اینس ام باوم: ۹۸ درصد پناهجویان قابلیت ادغام به جامعه را دارند.عکس: DW/W. Dick

او از آلمانی ها نیز انتقاد می کند که به خاطر هر موضوع کوچکی که به آوارگان مربوط می شود، عصبانی می شوند: «این جا مردم خود را دائما با دیگران مقایسه می کنند و بسیاری از مشکلات میان آلمانی ها و خارجی ها به این دلیل ایجاد می شود». به طور مثال همه متوجه تلفون های موبایل آوارگان هستند. خدا نکند که تیلفون موبایل یکی از این مهاجران مدرن تر باشد.  برخی از آشنایان اینس به او گفته بودند: «هزینه این تلفون ها از پول مالیه ما پرداخت می شود». اما آن ها فراموش می کنند که یک تلفون موبایل تنها راه ارتباطی مهاجران با خانواده هایشان در وطن است.

اینس امروز دیگر با این گروه از دوستانش ارتباط ندارد. او می گوید، که کناره گیری از آن ها کار سختی نبود. این دوستان سابق به هر حال اینس را از گروه واتس اپ شان بیرون انداخته بودند. دلیلش این بود که این خانم هنرمند ۲۰ تن از این مهاجران را دعوت کرده بود.

اینس می گوید که به خاطر وضعیت آوارگان اغلب شب ها بیدار است و خوابش نمی برد. اما از سوی دیگر او شاهد پیشرفت مهاجرانی است که سرپرستی شان را به عهده داشته است:».  ۹۸ درصد از آن ها این توانایی را دارند که کاملا در جامعه آلمان ادغام شوند.» وی می گوید: «اما هیچ کس در این باره چیزی نمی نویسد... از نگاه مطبوعات چنین اخباری زیادی مثبت است و ظاهرا با طرز فکر و احساسات در زمانه ما سازگاری ندارد. اما این مساله حقیقت دارد و من هر روز آن را تجربه می کنم».

خبات، جوان سوریایی این را ثابت می کند. او پس از دو و نیم سال اقامت در آلمان به مرحله ای رسیده که برای سازمان مالتزر که به او کمک کرده بود، به حیث راهنمای ادغام کار می کند. این جوان سوریایی مهاجران دیگر را سوار بس می کند تا آن ها بتوانند به همراه خانواده های شان در برنامه نوشیدن قهوه که هر هفته برگزار می شود، شرکت کنند. او در امتحان رانندگی که انجام آن به زبان عربی نیز ممکن است، شرکت کرده و جواز رانندگی گرفته است.

ولفگنگ دیک/ م. ا.

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه

نمایش مطالب بیشتر