اعلام استراتيژي جديد اوباما واثرات احتمالي آن بر اوضاع

پس ازيک انتظار نسبتاً طولاني وفرساينده ي توأم با اميد وخوش بيني ،رئيس جمهور امريکا استراتيژي تازه اش را در قبال افغانستان اعلام کرد، که برخلاف انتظار مردم افغانستان، مواد وموارد جديد آن زياد هم تازه نبود. قسمت عمده ي سخنراني اوبا عطف توجه به پس منظري آغاز ميشد که ازيازده سپتامبرتا امروز را دربرمي گرفت و دراساس، توجيهاتي بود که هدف از آن، منطقي ومستدل نشان دادن تصميم امريکا مبني بر ارسال نيرو ونفرات به افغانستان است.

چيزي که براي امريکاييان ونه براي مردم افغا نستان، تازگي دارد. اوباما مي گويد: پس از اقدام متحدانه جامعه جهاني وملل متحد وامريکا، درظرف چند ماه القاعده پراگنده شد وتعدادي از اعضاي آن کشته شدند، طالبان از قدرت سرنگون شده و به عقب رانده شدند ومنطقه اي که سالها باترس زندگي کرده بود، امروزاميد درآن مشا هده مي شود. آقاي اوباما درست مي گويد اما نمي گويد که شيريني اين اميد با تلخي زهر نگرانيها وهراسي که از بر گشت مجدد طالبان وتروريست ها ناشي مي شود، تلخ وزهر آگين شده است. درقسمت ديگر از سخنراني اوباما آمده است که طي سالهاي اخير طالبان والقاعده اهداف شان را مشترک ساخته وسرنگوني حکومت افغانستان را هدف گرفته اند.

به مرور زمان طالبان مناطق بيشتر افغانستان را تحت کنترول گرفتند وتروريستها نيز حملات کشنده شان را عليه مردم پاکستان شروع کردند . اما درتمام اين مدت تعداد عساکر ما خيلي کمتر ازآن بود که مادر عراق داشتيم . درواقع آقاي اوبا مي خواهد بگويد کمبود نيروي نظامي موجب گسترش نفوذ طالبان در افغانستان شد، درحالي که نه کمبود نيروي نظامي، بلکه عدم کفايت وکارداني، تعهد ومسووليت پذيري دراداره اي که کنفرانس بن برمردم افغانستان تحميل کرد وتوسط لويه جرگه ي اضطراري مشروعيت اضطراري يافت از يکسو وعملکرد ناسنجيده نيروهاي بين المللي درکشتار افراد غيرنظامي ، بمباردمان بي رويه ، بازداشت، شکنجه وتلاشي توأم با تحقير افراد ملکي وتلاشي خانه ها درپهلوي سياست ابهام آلود وباج دهانه ي دولت در رابطه با طالبان،گسترش فقر وفقدان اشتغال وفساد روزافزون در ادره ي آقاي کرزي ازطريق شيوع فرهنگ معافيت، زمينه هاي گسترش نفوذ طالبان شد. دراستراتيژي جديد اوباما تا آنجا که به افغانستان بر مي گردد و مسئله ي محوري وجود دارد يکي ارسال 30000 عسکر تازه نفس که بايد که بايد شورشگران راهدف قرار دهد ومراکز کليدي مسکوني (شهرهاومراکز پر نفوس ونه الزاماً روستاها وقصبات !!) با امن سازد ودرعين حال توانايي نيروهاي افغاني را از طريق يکجا کار کردن با آنها بالا ببرد تا آنها بتوانند خودشان بيشتردر جنگ شامل شوند. نکته ي دوم هم معين کردن زمان آغاز خروج نيروها ازجولاي سال 2011 يعني هژده ماه بعد البته با درنظر داشت شرايط عيني. خيلي روشن است که طي اين مدت کوتاه، نمي شود کاري را که طي هشت سال انجام نگرفت، انجام داد.

نيروهاي ارسالي تازه مي توانند امنيت مراکزشهر ها را تأمين کنند وبه زعم آقاي او باما ابتکار عمل را بصورت موقت از طالبان بگيرند نه اينکه آنها را ازبين ببرند. اما اين پايان ماجرا نيست. زيرا دولت افغانستان با فساد وسوء اداره وآلودگي اي که دامنگيرش هست، عاجز تر و بيچاره تراز آنست که طي هژده ماه آينده، مسووليت بزرگي را که بر عهده اش گذاشته مي شود به انجام رساند. نکته ابهام بر انگيز ديگري که در سخنان آقاي اوباما وجود دارد، تفکيکي ست که ميان طالبان والقاعده قايل مي شوند، در حاليکه اين يک توهم اغواگرانه است. چه طالبان شاخه اي از شاخه هاي القاعده وسرطاني ست که توسط استخبارات پاکستان وشيوخ مرتجع عرب حمايت مي شوند. بنابر اين استراتيژي جديد آقاي اوباما حاوي هيچ نکته ي تازه نيست بلکه ادامه ي آن استراتراتيژي ايست که دردوره ي بوش وجود داشت.

آقاي اوباما مي گويد، روزهايي که ما چک سفيد تحويل مي داديم گذشته است، ما از آنانيکه از ما کمک مي خواهند، توقعات روشني داريم، سخنراني مراسم تحليف رييس جمهورکرزي، حاوي پيام درستي در راستاي حرکت دريک روند جديد بود. اين سخنان در واقع اعلام يک هشدار جدي به آقاي کرزي است که بايد خودش را با استراتيژي جديد اوباما هماهنگ وهمسو سازد.

اما درسخنراني مراسم تحليف آقاي کرزي چه چيز جديدي وجود داشت که اوباما آنرا پيام درست تعبير مي کند؟ شايد لويه جرگه ي عنعنوي ومشارکت طالبان دران وسهيم ساختن آنان درقدرت و احتمالاً به همين سبب بود که دراين سخنراني آقاي کرزي از حقوق ومشارکت زنان، حقوق بشر، آزادي بيان وچيزهايي که براي طالبان کرام خوش آيند نيست خبري نبود!

شکريه بارکزي از اعضاي پارلمان مي گويد: بيانيه اوباما تنها خبر خوش به طالبان وديگران بود. احمد رشيد نويسنده وتحليلگر پاکستاني نيز مي گويد: ممکن است طالبان ممکن است در اين هژده ماه منتظر بمانند وطرح يک تهاجم بزرگ را پيريزي کنند.

آيا نتيجه کلي استراتيژي اوباما، حاکم ساختن پاکستان بر مقدرات افغانستان خواهد شد؟

آيا افغانستان وجه المصالحه معامله ميان پا کستان وامريکا قرار خواهد گرفت؟ تا پاکستان طالبان والقاعده را از دست زدن به هر عملي که امنيت ملي امريکا را تهديد کند باز دارد؟ زيرا ديگر روشن است که استخبارات پاکستان ، القاعده وطالبان سه ضلع يک مثلث شوم وشيطاني هستد.

قسیم اخگر

ویراستار: یاسر