1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

جهادگرایی یک پدیده آلمانی

بتینا مارکس/مهرنوش انتظاری۱۳۹۳ مهر ۱۴, دوشنبه

جهادی های آلمان در جنگ تروریستی «دولت اسلامی» یا داعش سابق اشتراک دارند. نیروهای امنیتی می گویند که وجود آن ها جمهوری آلمان فدرال را تهدید می کند. گیدو شتاینبرگ، دانشمند آلمانی کتابی درباره جهادی های آلمانی نوشته است.

https://p.dw.com/p/1DR1h
عکس: picture-alliance/dpa

دویچه وله: آقای شتاینبرگ، شما به جهادگرایی، عراق و سوریه می پردازید و به تازگی کتابی در این باره نشر کرده اید. به نظر شما جهادگرایی تا چه اندازه در میان مسلمانان آلمانی ریشه دوانده است؟

گیدو شتاینبرگ: این جا در آلمان جهادگرایی در سال های گذشته به یک پدیده آلمانی تبدیل شده است. عاملان 11 سپتمبر دانشجویان عرب بودند که گرچه طی سال های 1992 و 1996 به آلمان آمدند و این جا تحصیل کردند، اما تحت تاثیر کشورهای زادگاه شان قرار داشتند و افکارشان برهمین اساس شکل گرفته بود. از سال 2006 ما در آلمان شاهد افزایش جهادی هایی هستیم که بخش بزرگی از زندگی و جوانی شان را در این کشور گذرانده اند. شمار آن هایی که در آلمان به دنیا آمده اند، پیوسته افزایش می یابد. از نظر قومی آن ها بسیار مختلط هستند: ترک ها، کردها، شمار بسیاری از عرب های افریقای شمالی، آلمانی های تازه مسلمان شده و شماری از روس های آلمانی الاصل.

دویچه وله: چه چیزی به آن ها انگیزه می دهد؟ چرا آن ها شکل افراط گرایانه اسلام را انتخاب می کنند؟

گیدو شتاینبرگ: جهادی های آلمانی از سال 2006 به مناطق جهادی جنگی می روند. آن ها به پاکستان، افغانستان و سومالیا سفر می کنند. شمار اندکی سعی کرده اند وارد چچنیا شوند. امروز بیشتر آن ها به سوریه و عراق می روند و می گویند که می خواهند به مسلمانان سنی که در تنگنا هستند، کمک کنند. این انگیزه آن ها بسیار قوی است. یک دلیل دیگر سفر جهادی ها به این کشورها این است که این سلفی های جوان می خواهند در یک جامعه اسلامی زندگی کنند و از نگاه آن ها این هدف در آلمان و در جهان عرب قابل تحقق نیست. به عقیده آن ها جامعه اسلامی جایی است که جهادی ها در جنگ علیه از دید آن ها دشمنان اسلام قرار دارند.

سلفی های آلمانی در برلین تظاهرات می کنند.
سلفی های آلمانی در برلین تظاهرات می کنند.عکس: picture alliance/Wolfram Steinberg

افزون براین انگیزه های شخصی مانند ماجراجویی و بی حوصلگی در آلمان نیز آن ها را به مناطق نامبرده می کشاند. هدف برخی از آن ها آنگونه که در ماه های اخیر شاهد آن بودیم تحقق بخشیدن به تخیلات خشونت گرایانه شان است.

دویچه وله: آیا آلمان از سوی جهادی ها واقعا تهدید می شود؟

شتاین برگ: بله، من فکر می کنم که این خطر وجود ندارد، البته نباید مبالغه کنیم. ما از هشت سال پیش به این سو با پدیده جهادی های آلمانی زندگی می کنیم که از سوی القاعده و سازمان هایی این چنین برای سهم گیری در جنگ های آن جا آموزش دیده اند و بیشتر آن ها (به آلمان بازگشته اند. برخی از آن ها نیز در گذشته حملاتی را طرح ریزی کرده اند که یا در بخش برنامه ریزی ناکام مانده اند و یا این که جلو آن ها گرفته شده است. این گفته که دیرتر یا زودتر این جا هم یک حمله رخ می دهد، یاوه گویی است. اما این که حملات در آلمان طرح ریزی شوند، احتمال اش به نظر من بسیار قوی است.

دویچه وله: آیا نیروهای امنیتی و استخباراتی آلمان برای مقابله با این خطر به خوبی تجهیز شده اند و آمادگی آن را دارند؟

شتاینبرگ: اتفاقات سال های گذشته نشان داده است که نیروهای امنیتی آلمان به کمک امریکا نیاز دارند. دست کم یک یا دو مورد وجود دارد که با کمک سازمان استخباراتی امنیت ملی امریکا از برنامه ریزی ها جلوگیری شده است. این نشانه ضعف نیروهای امنیتی آلمان است. به نظر من ساختار ضعیف امنیتی اراده سیاسی است...

گیدو شتاینبرگ، اسلام شناس آلمانی
گیدو شتاینبرگ، اسلام شناس آلمانیعکس: DW

ترکیه در این میان چه نقشی دارد؟ آیا «دولت اسلامی» را حمایت می کند و یا برعلیه آن است؟

شتاینبرگ : #نقش ترکیه به شدت مساله ساز است و با موقفش به عنوان متحد بیشتر اروپایی ها در ناتو همخوانی ندارد. این وضعیت به سیاست ترکیه در سوریه و اولویت های آن مربوط می شود. ترکیه دو هدف اصلی دارد: سقوط دادن رژیم اسد که یک هدف مهم برای سیاست خارجی ترکیه و هدف مهم و شخصی اردوغان، رئیس جمهور این کشور است.

هدف دوم جلوگیری از فعالیت شاخه حزب کردی «پی کا کا» در سوریه است. سه قلمرو در شمال سوریه وجود دارد که کردها برآن حاکمیت دارند. ترکیه مطمئنا می خواهد که دست کم جلو «دولت اسلامی» را بگیرد، اما اهمیت آن به مراتب کمتر از دست یابی به دو هدف دیگر می باشد. به این دلیل ترکیه سرازیری جنگجویان خارجی (به خاکش) را تحمل می کند، اما از سوی دیگر ابزار و اجناس مختلف از مرز ترکیه به سوریه به طور قاچاق انتقال می یابند.

دویچه وله: از دو کشور دیگر در ارتباط با «دولت اسلامی» نام برده می شود، عربستان سعودی و قطر: این اتهام وجود دارد که آن ها تروریسم را تمویل می نمایند و این کار را از زمانی انجام می دهند که جنگ داخلی در سوریه آغاز شده است.

جنگجویان «دولت اسلامی» در شهر رقه سوریه
جنگجویان «دولت اسلامی» در شهر رقه سوریهعکس: picture-alliance/AP Photo

بزرگترین مشکل در واقع ترکیه است. این کشور از سال 2011 به همراهی قطر، گروه های اسلام گرا، سلفی و جهادی را حمایت کرده است. در میان آن ها جبهه النصره نیز بوده که شاخه سوریایی «دولت اسلامی» در آن زمان می باشد. وارد کردن این اتهام بر ترک ها و قطری ها برحق است.

اما به نظر می آید که آن ها از یک و نیم سال پیش به این سو یک شریک دیگر را به طور فزاینده حمایت کنند: «مردان آزاد سوریه» یا به عربی «احرار الشام». آن ها سلفی هایی هستند که بیشتر در صدد دستیابی به اهداف ملی منطقه یی می باشند. به نوعی می توان آن ها را طالبان سوریایی نامید. این که آیا حمایت از نظر سیاسی زیرکانه می باشد، بگذریم. «احرار الشام» در فهرست های تروریستی اروپایی ثبت نشده است که به نظر من این کار باید انجام شود. همچنین ترک ها و قطری ها را باید به پایان دادن این سیاست شان متقاعد ساخت.

سیاست عربستان سعودی در این زمینه متفاوت است. این کشور از سال 2011 توجه اش را بیشتر به اردوی آزاد سوریه معطوف کرده و از آن حمایت می کند. این رویه با سیاست امریکایی ها و آلمانی ها سازگاری کامل دارد. در مورد حمایت حکومت عربستان سعودی از جبهه النصره و یا «دولت اسلامی» هیچ مدرکی وجود ندارد.

بلکه، برعکس عربستان سعودی چندی است که جزو مخالفان جدی گروه های نامبرده می باشد، با اروپایی ها بسیار بسیار خوب همکاری می کند و با آن ها در مورد شکایت های شان از موقف ترکیه همنظر است. به نظر من سرزنش کردن سعودی ها در ارتباط با «دولت اسلامی» کاملا اشتباه است.

سعود الفیصل، وزیر خارجه عربستان سعودی. این کشور ایالات متحده را در جنگ علیه «دولت اسلامی» حمایت می کند.
سعود الفیصل، وزیر خارجه عربستان سعودی. این کشور ایالات متحده را در جنگ علیه «دولت اسلامی» حمایت می کند.عکس: AFP/Getty Images/Brendan Smialowski

دویچه وله: آیا باید دوباره با بشارالاسد، رئیس جمهور سوریه وارد مذاکره شویم؟ آیا باید با او علیه افراط گرایان «دولت اسلامی» متحد شد؟

شتاینبرگ: من فکر می کنم که گفته های علنی امریکایی ها و همچنین اروپایی ها در ماه های گذشته نشان می دهد که آن ها این را پذیرفته اند که اسد در بخشی از کشور به حاکمیت اش ادامه خواهد داد.

من شخصا به این عقیده هستم که ما نباید تا آن جا پیش برویم که بگذاریم او (اسد )دوباره وارد صحنه سیاسی شود و ما با او همکاری کنیم. این اشتباهی است که غرب و از آن جمله اروپایی ها طی سال های متمادی مرتکب شده اند و با دیکتاتورها همکاری نموده اند. توصیه من این است که اگر غرب نمی خواهد وجهه اش را در منطقه از دست دهد، از این کار اجتناب ورزد.

از سوی دیگر به نظر بیشتر کشورها «دولت اسلامی» نسبت به اسد خطر بزرگتری می باشد. من فکر می کنم ما نباید این را فراموش کنیم که اسد مسئول مرگ تقریبا همه 200 هزار تن طی سه سال گذشته می باشد. رژیم اسد و «دولت اسلامی» دشمنان ما هستند و با هر دوی آن ها باید مبارزه شود.

گیدو شتاینبرگ اسلام شناس است و در بنیاد دانش و سیاست در برلین کار می کند. او به تحقیق درباره سیاست شرق نزدیک و میانه در شبه جزیره عربی، اسلام سیاسی و تروریسم اسلامی مشغول است. شتاینبرگ تا اکتبر سال 2005 مسئول رسیدگی به موضوع تروریسم در دفتر صدراعظم آلمان فدرال بود و در فواصل منظم به عنوان کارشناس در محکمه های رسیدگی به اتهام های تروریستی شرکت دارد.