1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

گردهم آيي نهاد هاي جامعه مدنی افغانستان در كابل

۱۳۸۸ آذر ۲۳, دوشنبه

نهادهای جامعه مدنی از کابل و ولایتهای کشور امروز گردهم آمده اند تا استراتژی کاری ملی تدوین نمایند.

https://p.dw.com/p/L1ya
عزیز رفیعی، رییس مجتمع جامعه مدنی افغانستان
عزیز رفیعی، رییس مجتمع جامعه مدنی افغانستانعکس: DW

هشت سال از شکلگیری و فعالیت نهادهای جامعه مدنی میگذرد، اما هنوز استراتژی کاری تعریفشدهای ندارند و این نهادها به صورت جداگانه و در عرصههای گوناگون فعالیت مینمایند. در کشوری مانند افغانستان که دموکراسی در آن نه براساس یک خواست شعوری- فرهنگی جامعه، بلکه با حمایت جامعه جهانی مطرح شده است، نهادهای مدنی از پایهگذاران و ستونهای اصلی نهادینه سازی دموکراسی و ارزشهای آن به شمار میروند. اما نهادهای مدنی در افغانستان، در ایفای این نقش مهم، تاثیرگذاری چندانی نداشته و از کاستیهای زیادی رنج میبرند.

عزیز رفیعی، رییس مجتمع جامعه مدنی افغانستان و از برگزار کنندگان کنفرانس نهایی سازی استراتژی کاری ملی، به این باور است که در هشت سال گذشته، نهادهای مدنی بیشتر از آن که در عرصهی کاری خودشان فعالیت نمایند، در عرصههای تامین خدمات اجتماعی در سطوح پایین، کار کرده اند. اومیگوید:

"خدمات اجتماعیای که توسط موسسات مدنی فعلا تهیه میشود، قسماً ناقص است. به خاطری که چند عنصر بسیار جدی اجتماعی را در خود ندارد. یکی آگاهیهای لازمی را که از این خدمات به صورت دقیق استفاده شود. دوم بخش دادخواهی را که مبتنی بر نیاز مردم افغانستان باشد".

جامعه مدنی در افغانستان روند طبیعی رشد و تشکل خودش را نداشته است. بعد از کنفرانس بن، بر اثر تلاشها و حمایتهای جامعه جهانی نهادهای جامعه مدنی در افغانستان شکل گرفتند. به این دلیل، از یک طرف نهادهای جامعه مدنی به صورتی که باید، در درون مردم نیستند، از سوی دیگر، بسیاری از پروژههای کاری نهادهای مدنی، براساس خواست تمویل کنندگان است تا نیاز مردم.

رفیعی میگوید:

"متاسفانه بیشترین پروژههایی که در افغانستان تطبیق میشود، براساس خواست دونرها در افغانستان تطبیق میشود، نه براساس نیاز مردم افغانستان".

اما این تنها مشکل نهادهای مدنی در کشور نیست، بلکه بسیاری این نهادها، توانایی طرح پروژههای مورد نیاز مردم را دارا نمیباشند. همچنان بسیاری نهادهای مدنی در درون شهرها متمرکز اند.

با این هم، رفیعی میگوید نهادهای مدنی در کشور بیشترین ارتباطها را با مردم داشته اند، طوری که حتا در مناطقی که طالبان حضور دارند، نیز این نهادها فعالیت کرده اند.

مردم به بسیاری نهادهای مدنی در کشور به صفت ”ان جی او” مینگرند. به دلیل این که این نهادها نتوانسته اند توجه و حمايت مردم را به خود جلب نمايند. هرچند جامعه مدنی در مواردی از دولت افغانستان انتقاد کرده و از آنها خواستهای مشخصی را مطرح کرده، اما تاهنوز یک صدای جمعیای که از این نهادها و مردم نمایندگی کند، برنخاسته است.

به این دلیل، فعالان مدنی میگویند نهادهای جامعه مدنی در افغانستان در هشت سال گذشته تجربهای تلخ دارند و فرصتهای خوبی را از دست داده اند. عزیز رفیعی میگوید:

"حدود هشت سال گذشته، برای ما، برای مردم افغانستان و برای تمام نهادهای مدنی افغانستان، تجربهای بسیار تلخ است. ما در هشت سال گذشته مکرراً فرصتهای بسیار خوب و مساعدی را که برای رشد جامعه مدنی افغانستان، برای نهادینه شدن دموکراسی در افغانستان و برای مشارکت عملی مردم افغانستان مساعد بود، از دست دادیم".

مشکل دیگر، استفاده ابزاری از عنوان جامعه مدنی است. در زمان انتخابات، تحت عنوان "نهادهای مدنی"، به صورت مشخص از برخی نامزدان حمایت یا با آنها مخالفت میشد. اما، اصل مساله که روند انتخابات و شفافیت آن بود، کمتر مورد توجه قرار میگرفت.

در همین حال، برخیها به این باور اند که با وجود تمام کاستیها، جامعه مدنی افغانستان دستآوردهایی خوبی نیز داشته است. ثریا صبحرنگ، کمیشنر در کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان میگوید، تلاشهای نهادهای مدنی در تصویب قوانینی در راستای محو خشونت علیه زنان و اعادهی حقوق آنها، نقش داشته اند.

صبحرنگ با اشاره به قانون محو خشونت علیه زنان که از سوی حکومت برای تصویب به پارلمان فرستاده شده است، ابراز نگرانی میکند که پارلمان در برخی مادههای این قانون، مداخله نماید. زیرا، به باور مدافعین حقوق زن، تصویب قانون احوال شخصیه اهل تشیع به شکلی که نقضکنندهی حقوق زنان بود، بیان کنندهی نوع نگاه پارلمان کشور به زنان و حقوق شان میباشد. او در مورد قانون محو خشونت علیه زنان میگوید:

"جامعه مدنی بسیار کار کرده، ولی بالاخره امروز یک تعداد زنستیزها در داخل پارلمان میخواهند تغییری در این قانون به وجود بیاورند که در این قسمت هم، این یک تشویش و یک نگرانی برای جامعه مدنی است".

در همین حال، با آنکه تعداد زیادی از نهادها زیر چتر جامعه مدنی فعالیت میکنند، اما دیده میشود که هنوز نه تنها در درون حاکمیت و در سطح اجتماع، بلکه در درون برخی از این نهادهای مدنی نیز فرهنگ مدنی و ارزشهای آن جایگاه چندانی ندارد.

عزیر رفیعی در پاسخ به این سوال که آیا عدم باور به فرهنگ و ارزشهای مدنی در درون برخی نهادهای جامعه مدنی خود یکی از ضعفها و چالشها نیست، میگوید:

"دقیقا که تشویش ما از همین ناحیه هم زیاد است. ما آرزو داریم که در کنفرانس امروز ما بتوانیم یک نوع ممیزهها و همچنان یک نوع شاخصههایی را به وجود آوریم تا تفکیک شود بین بیشترین نهادهایی که در راستای نهادینه شدن دموکراسی و فرهنگ مدنی در افغانستان کار میکنند، و همچنان نهادهایی که آنها خود شان دارای یک فرهنگ مدنی نیستند و میخواهند به نام نهادهای مدنی کار بکنند".

از سوی دیگر، فعالان جامعه مدنی میگویند دولت توجه چندانی به خواستها و صداهای جامعه مدنی ندارد. به باور تحلیلگران، سطح پایین آگاهی مردم و مسوولان، و نیز نبود فرهنگ پذیرش خواستهای مدنی، دلیلی است که باعث شده جامعه مدنی افغانستان نقش موثری نداشته باشد. سیف الدین سیحون، استاد دانشگاه کابل میگوید:

"من معتقد هستم که جامعه مدنی مدرن، مدنی، روشنبین و روشنگر که در برابر نارساییهای دولت عکسالعمل نشان بدهد، حضور مطرح داشته باشد، در برابر چالشها بالاخره یک بازدارندگی مدنی را ارایه کند، این مربوط میشود به درجهی آگاهیای که نه توسط موسسات و نهادهای بینالمللی بلکه آگاهیای است که از درون جامعه برمیخیزد. این آگاهی، مربوط است به آگاهیهای اجتماعی و فرهنگی".

این چهارمین و دور نهایی کنفرانس تدوین استراتژی کاری نهادهای جامعه مدنی است تا بتوانند برنامههای کاری خود را موثر و تقویت کنند.

عارف فرهمند

ويراستار:مبلغ