1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

"پيشگامي پاکستان براي مصالحه با طالبان؛ تلاش براي بهره برداري"

۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه

در راستاي مصالحه با طالبان، اينبار پاکستان نيز علاقمندي نشان داده و مقامهاي پاکستاني گفته اند که مذاکره با طالبان را ابتدا بايد پاکستان شروع کند.

https://p.dw.com/p/LrBG

به باور تحليلگران، پاکستان همانگونه که در تجهيز و تمويل طالبان نقش اساسي دارد، در حل مشکل طالبان نيز ميتواند چنين نقشي داشته باشد. زيرا، به تعبير عمر شريفي، کارشناس مسايل منطقهاي اگر عربستان "دروازهي" گفتگو با طالبان تعبير ميشود، پاکستان ميتواند "کليد" آن باشد.

باوجود انتقادهاي زياد از پاکستان به دليل تجهيز و تمويل طالبان، اظهارات مقامهاي پاکستان تازهترين نشانههاي اقدام پاکستان در پذيرفتن نقش تاثيرگذارش بر طالبان و مصالحه با اين گروه قلمداد ميشود.

به باور تحليلگران، پاکستان به طالبان به عنوان يک سرمايهي استراتژيک مينگرد و از اين جهت است که تلاشها و مبارزه با طالبان در افغانستان به تنهايي نتيجهبخش نيست.

عمرشریفی، کارشناس مسایل منطقه
عمرشریفی، کارشناس مسایل منطقهعکس: DW / Shamel

با اين هم، اظهارات مقامهاي پاکستاني همواره در افغانستان به ديدهي شک و ترديد نگريسته ميشود. زيرا براي آگاهان افغانستان اين نکته مسلم است که پاکستان، طالبان را وسيلهاي براي اعمال سياستهاي خود و جلوگيري از شکلگيري يک حکومت مقتدر در افغانستان ميبيند.

اما چه چيزي باعث شده است که پاکستان اين بار از پيشگامي خود در مصالحه با طالبان صحبت کند؟

عمر شريفي، پژوهشگر و تحليلگر مسايل منطقهاي در گفتگويي با صداي آلمان ميگويد: "امروز سروصداي خروج از افغانستان مطرح است، يک. و بعضي کسان در داخل پاکستان، مخصوصا در داخل ارتش پاکستان به اين فکر افتاده اند که خروج [پيش از وقت] قواي غرب از افغانستان، مطمينا يک اغتشاش بسيار بزرگي را به وجود خواهد آورد، يک بحران را ايجاد ميکند؛ و اين بحران مطمينا تاثير زياد بر پاکستان خواهد داشت".

اين تلاشها در حالي است که افکار عمومي کشورهاي عضو ناتو به صورت کل عليه جنگ در افغانستان است و ظاهرا مصالحه با طالبان، موثرترين راهحل پنداشته ميشود، همانطور که در کنفرانس لندن، اين مساله مورد تاييد جامعه جهاني نيز قرار گرفت.

اين نکته نيز تاثيري در تلاشهاي پاکستان براي سهمگيري در مصالحه با طالبان ميتواند داشته باشد.

Pakistan Afghanistan Treffen der Präsidenten und Ministerpräsidenten
عکس: Abdul Sabooh

شريفي ميگويد: "خروج قواي بين المللي، اينطور تصور ميشود، که ممکن است کدام خلايي را ايجاد کند. بنابراين، پاکستان فکر ميکند، پيشنهاد پاکستان به خاطر اين که بايد دست بالاتر در گفتگو با طالبان داشته باشد يا از طريق پاکستان با طالبان گفتگو شود، بيشتر به اين (دليل) است که پاکستان فکر ميکند در صورت خروج نيروهاي بينالمللي، از خلا استفاده کرده، بيشترين بهره برداري را بکنند".

وضعيت داخلي افغانستان به گونهاي است که هر کشور ميتواند در حل مشکلها، نقش و تاثيرگزاري دارند. در اين ميان، هراس پاکستان همواره شکلگيري يک دولت مقتدر و نيز استفاده دشمن سنتي اين کشور، هندوستان از افغانستان بوده است؛ چنانچه اين نکته نيز به نحوي مطرح شده است که جنگ در افغانستان، جنگي ميان پاکستان و هندوستان است.

بنابراين، به باور شريفي، شکننده بودن اوضاع پاکستان و نيز فشاري که طالبان پاکستاني بر اين کشور وارد ميکند، در کنار اين که ممکن است ديگر کشورهاي منطقهاي نقش بيشتري در افغانستان بازي کنند، پاکستان را واداشته است که در مذاکره با طالبان، از خود پيشدستي نشان بدهد تا بتواند از نفوذ کشورهاي رقيب خود در افغانستان، جلوگيري کند.

شريفي ميافزايد: "حلقات تصميمگيري در داخل پاکستان اينطور فکر ميکنند که بايد ما دست بالاتر را در صحبت با طالبان (داشته باشيم)؛ يعني اين مرحلهي استفاده از سرمايهي استراتژيک ماست. تا در حقيقت از يک طرف مهار کرده باشيم نفوذ احتمالي کشورهاي ديگر منطقهاي را در افغانستان، و يا اين که نگذاريم که کشورهاي ديگر از اين فرصت، استفادهي بيشتر کنند".

حامد کرزی، رییس جمهورافغانستان با شهزاده مشعل بن مجید بن عبدالعزیز، والی جده
حامد کرزی، رییس جمهورافغانستان با شهزاده مشعل بن مجید بن عبدالعزیز، والی جدهعکس: AP

هرچند پاکستان يکي از حاميان اصلي طالبان بوده و طالبان نيز به صورت مستقيم تمثيلکنندهي سياستهاي سازمان استخباراتي پاکستان خوانده ميشوند، اما به باور تحليلگران افغان، تصور پيروزي طالبان در افغانستان، ديگر براي پاکستان نيز يک امر غيرممکن است.

به گفتهي شريفي، "اين را هم پاکستان دقيقا درک کرده، افغانستاني که کاملا در تسلط طالبان باشد، امکاناش خيلي به دور است"؛ و "هرگونه عمق استراتژيک پاکستان در صورتي که جنگ داخلي در افغانستان از سر گرفته شود، به عمق استراتژيک نه بلکه به بحران استراتژيک پاکستان مبدل خواهد شد". زيرا، اقتصاد و ساختارهاي حکومتي و اداري اين کشور، تحمل چنين وضعيتي را ندارد.

با وجود اين، به باور شريفي نحوهي نگاه پاکستان به افغانستان به عنوان عمق استراتژيک تغيير خواهد کرد، ولي اصل مساله، همچنان پايبرجاي خواهد ماند: "افغانستان همکار با پاکستان هميشه مطرح بوده، ولي نحوهي آن فرق خواهد کرد. ممکن بعضي کسان در داخل ارتش پاکستان به همان شکل کلاسيکاش به اين معتقد باشند، ولي در بازياي که در منطقه روان است و بالاخره مسالهي اجماع منطقهاي زماني که مطرح ميشود، من فکر ميکنم که نحوهي برخورد با اين مساله يعني عمق استراتژيک فرق خواهد کرد ولي در کل هدف اين خواهد بود تا از يک دولتي در افغانستان که خصومت جدي با پاکستان داشته باشد، جلوگيري شود".

هرچند با توجه به نفوذ عربستان سعودي و پاکستان بر طالبان، به اين دو کشور به عنوام عوامل کليدي منطقهاي نگاه ميشود، اما به باور تحليلگران، هرگاه ديگر کشورها و قدرتهاي منطقهاي به نفع پاکستان ناديده گرفته شوند، در درازمدت براي کشور مشکلساز ميباشد.

عارف فرهمند، کابل

ویراستار: یاسر