وضعیت آموزش و پرورش در آلمان
۱۳۹۱ خرداد ۵, جمعهنتایج این تحقیق مسوولان سیاست آموزشی را به تغییر در شیوه های درسی واداشت. اما با وجود اصلاحات در نظام و شیوه های درسی، از داشتن شانس مساوی در عرصۀ آموزش در آلمان هنوز نمی توان سخن گفت.
مانفرید پرینسل، محقق عرصۀ آموزش و پرورش و مشاور حکومت آلمان در این زمینه، گاهی هم قاصد پیام های ناخوشایند است. طور مثال او در آغاز ماه مارچ سال روان در کمیسیون آموزش و پرورش پارلمان آلمان گفت: "ما در آلمان مشکل عظیم بی عدالتی داریم، زیرا شاگردان، با درنظرداشت این که در کدام ایالت به سر می برند، به گونۀ متفاوت حمایت می شوند".
به گفتۀ وی مثلاً شاگردان ایالت های بریمن و یا شلیزویگ هولشتاین به تناسب ایالت های بایرن و یا زاکسن از مزایای کمتری برخوردار اند.
نظام آموزش و پرورش در جمهوری فدرالی آلمان یک مسألۀ داخلی هر ایالت است. ایالت ها، با درنظرداشت امکانات مالی خود، تصمیم می گیرند که سیستم درسی در مکاتب را چگونه تنظیم کنند.
افزون بر آن این که شاگرد از کدام مکتب فارغ شده است و از چه خانواده ای است، نیز نقش بزرگی در این زمینه دارد. در یک تحقیق مؤسسۀ پژوهشی "برتیلزمن" تحت عنوان "آیینۀ شانس ها"، که به تازگی به نشر رسیده است، یک بار دیگر بر این مسأله تأکید شده است. این تحقیق نشان داده است کودکان خانواده های کم سواد و یا با ریشۀ مهاجرت، نسبت به کودکان خانواده های تحصیل یافته و با یک زندگی متوسط، به وضاحت شانس کمتر برای کسب نتایج خوب در مکتب دارند. این نتیجه گیری افتضاح آمیز و جنجال برانگیز سبب شده است که از ده سال به این طرف با پیاده کردن اصلاحات در سراسر آلمان برای رفع این نقیصه تلاش صورت گیرد.
نتیجۀ آزمون "پیزا"؛ ضربه ای کوبنده
نظام درسی آلمان سالیان درازی بسیار نیرومند و کارا پنداشته می شد. تدریس به شیوۀ مباحثه و تقسیم بندی زودهنگام شاگردان پس از دورۀ ابتداییه به دوره های متوسطه و عالی، که در نهایت به دانشگاه می انجامد، هیچ گاهی مورد تردید و سوال قرار نداشت. همان بود که در سال 2001 اولین برنامۀ بین المللی ارزیابی توانایی های شاگردان، زیر نام "آزمون پیزا"، از سوی سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه راه اندازی شد. نتایج این ارزیابی برای آلمانی ها بسیار تکان دهنده و غیرمترقبه بود.
براساس نتایج این ارزیابی، شاگردان 15 سالۀ آلمانی در این آزمون بین المللی در همه بخش ها، مثل ریاضی و علوم طبیعی، در مقایسه با کشورهای پیشگام صنعتی نتایج خرابتری به دست آوردند. به ویژه یک نکته بسیار هشدار دهنده بود که در هیچ کشور دیگری، به جزء آلمان، منشای اجتماعی در توانایی یا ضعف شاگردان تا این حد نقش نداشت. در آزمون پیزا آلمان یگانه کشوری بود که شاگردان خارجی تبار آن ضعیف ترین نتایج را داشتند. از داشتن شانس مساوی شاگردان در آلمان نمی توان سخن گفت.
از آن زمان به بعد در همه ایالت های آلمان تلاش صورت می گیرد که کم و بیش اصلاحاتی را در نظام درسی خود پیاده کنند. هدف مشترک این است که توانایی شاگردان، صرف نظر از این که منشای اجتماعی شان چگونه است، باید تا حد امکان یکسان بلند برده شود، و جوانان هرچه بیشتر بتوانند به دانشگاه بروند. این اصلاحات سبب شده است که طور مثال شاگردان 15 سالۀ مکاتب آلمانی در آزمون های بعدی پیزا به وضاحت نتایج خوبتری به دست بیاورند.
با آنهم نظام درسی و شیوه های تدریس، چه در سطح مکاتب و چه در مقایسۀ ایالت ها، از هم متفاوت است، و در رابطه با داشتن شانس مساوی هنوز هم تغییری پدید نیامده است.
سیلکه برتلیک/ صفی الله ابراهیم خیل
ویراستار: عارف فرهمند