1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

وحدت : درکابينه جديد ترکيب فوق العاده نامتجانس ديده مي شود

۱۳۸۵ فروردین ۱۷, پنجشنبه

تشويش وجود دارد که نتواند اين کابينه نه تنها اين که وظايف خود را پيش ببرد بلکه امکان اين که ميان سه قوه ي ثلاثه هم يک نوع همکاري وجود نداشته باشد.

https://p.dw.com/p/DEzu
سیدنظام الدین وحدت
سیدنظام الدین وحدتعکس: DW

گفتگویی با سیدنظام الدین وحدت تحلیگرامورسیاسی .

دويچه ويله : آقاي وحدت چندي پيش هم باشما گفت وگويي درارتباط کابينه جديد داشتيم که هنوزفهرست آن اعلام نشده بود. شما هم ملاحظاتي داشتيد؛ اسامي کابينه حالا اعلام شده ، کابينه کنوني را چگونه مي بينيد؟

وحدت : بله،همانطورکه شما فرموديد ليست کامل کابينه ارايه شده وظاهراً هنوزپارلمان برسرچگونگي رسيدگي يا دادن راي اعتماد به کابينه درحال مباحثه هستند . اولاً بايد عرض بکنم که کابينه جديد طوري که توقع مي رفت با توجه به اينکه حرف همه ي افغانها يعني اکثرافغانها منظورم است ، وجامعه بين المللي اين بود که دولتي که بعدازکنفرانس بن تشکيل شد بايد مرحله به مرحله تکامل مي کردوبه جلومي رفت وبرخي ازموانعي راکه درجريان بحران وجنگ ايجاد شده بود، بصورت تدريجي ازمسيربرمي داشت وقدم به قدم به طرف يک اداره ي مدرن واداره ي کارآمد حرکت مي کرد. اما مجموعاً وقتي ديده شد درآخرين کابينه گويا اين اهداف به فراموشي سپرده شده ويا بسيارکم رنگ به نظرمي خورند وگويا قدمي به جلو ديده نمي شود وآن توقعات وانتظارات که مي رفت، برآورده نه شده اند.

اگربخواهيم کابينه رابصورت يک تيم ارزيابي کنيم ، نه بصورت جزئي که وارد هرعضوکابينه شويم ؛ بايد عرض بکنم که مشکل ما درافغانستان اين هست که اصولاً هنوزقدرت يا به اصطلاح توزيع قدرت سياسي، برمبناي يک سلسله معيارهاي غيراساسي يامعيارهاي غيردمکراتيک يا معيارهاي غيرمدني است . مشارکت سياسي تحت تاثيرمناسبات عقب مانده ي قومي تباري مذهبي ومحلي است . اين نوع روش واين نوع بينش واين نوع عملکرد همانطورکه درگذشته نتيجه نداده حال هم نتيجه نمي دهد.

دويچه ويله : مي شوددرهمين کابينه جديد مشخصاً مثال بگوييد ؟

وحدت : ببينيد،درکابينه جديد ترکيب فوق العاده نامتجانس ديده مي شود؛ نه تنها تجانس فکري وانديشوي که به هرحال مي تواند قابل قبول باشد- درهمه کابينه ها ، درهمه کشورها همينطوراند. اما ازنظراينکه اينها ازنظريک مرکزواقعاً بتوانند هدايت بشونديا رهبري بشوند، به مشکل به نظرمي رسد که اين کابينه يک کابينه بسيارمتحد وهمبسته باشد. تشويش اين وجود دارد که فريکسون(جناح ) هاي دردرون کابينه به وجود بيايد ومراکزکاذب قدرت ايجاد بشود. براي اينکه يک ساختارنامتجانس معمولاً درهرجاي دنيا همين مشکلات را دربرخواهد داشت.

دويچه ويله : يعني شما فکرمي کنيد که درتشکيل اين کابينه هم زد وبند هاي سياسي وجود داشته ؟

وحدت: بدون شک ، بدون شک ؛ البته ما منکر اين مساله نيستيم که افغانستان کشوري هست که ازيک بحران خارج مي شود ومعمولاً درجهان دولت ها درسه شرايط قراردارند. يا درشرايط ثبات هستند يا درشرايط گذارهستند ويا درشرايط بحران هستند. افغانستان ازکشورهاي است که هنوزدرشرايط گذاراست ؛ گذارازبحران به ثبات؛ البته نه به آن محتواي محدود ومفهوم که دوره گذار را درگذشته درافغانستان فورموله کرده بودند ، به محتواي وسيع کلمه ما درهمه ي عرصه ها درحال گذارهستيم.

شرايط گذارشرايطي خيلي سختي است . انبوهي يا بگويم کوهي ازمشکلات دربرابرملت ودولت افغانستان قراردارد وما ازاين امرغافل نيستيم آنچه که مار ناراض مي سازد اينست که ثبات بدون تغييرقابل قبول نيست . اين ثبات نسبي را باتغييرمي شود تحکيم وتثبيت کرد. ازطرف ديگرمصلحت بدون عدالت هم خوشايند نيست . مصلحت توام با عدالت باشد. يعني ما هرروز که مي گذرد ،هرکابينه جديدي که مي آيد بايد قدمي به جلو او را ببينيم . اما بعضي وقت ها مي بينيم که عقب گردهاي وجود دارد که توجيه عملي با توجه به وضع موجوده افغانستان ندارد . با توجه به امکانات دست داشته شرايط موجود آمادگي ذهني ورواني مردم وجامعه ي بين المللي توقعات ما با همين معياروهمين محک مطرح مي شود. اين طورنيست که بگوييم که چرا همه چيزدرست نيست ، ما اين انتظاررا نداريم ما مشکلات کشورخودرا مي فهميم ولي آنچه که انتظارش هست ،بايد درست شود . توقع ما هم همين است.

دويچه ويله : اما دراين کابينه جديد چهره هاي جديدي معرفي شده وخيلي چهره هاي که فکرمي شد که جايگزيني آنها ممکن نيست ، حالا تغييرآمده ، فکرنمي کنيد که اين تغييرات ، تغييراتي دروضعيت ودرروند حرکت سياسي افغانستان بوجود بياورد؟

وحدت : ببينيد، اعتقاد من اينست که درمسايل ازقبيل تشکيل يک کابينه ،آدم بايد يک مساله عمده را درنظربگيرد .

کليت کابينه يک بحث است اما افراد وعناصرخوب ولايق ومديروشايسته هم درکابينه هستند ، دراين شکي نيست. درپهلوي اينکه افرادي هم هستند که يا شايسته نيستند يا تخصص ندارند يا تعهد شان نسبت به منافع ملي قبلاً محک وآزمايش شده ، بناءً يک ترکيب همانطورکه اول عرض کردم ، يک ترکيب نامتجانس ناهماهنگ ازنظرروحي ، ذهني وآمادگي براي پيشبرد وظايف بزرگي که دراين شرايط حساس دربرابرافغانستان ودولت افغانستان قراردارد فکرمي کنم که اين کليت کابينه نمي تواند اين اهداف را برآورده بسازد.

مشکل ديگردرترکيب کابينه جديد يادرکليت کابينه جديد اينست که عدم هماهنگي وعدم تجانس وسازگاري بين قوت هاي ثلاثه راهم مي شود ديد. مثلاً شما ببينيد؛ترکيب کابينه ،ترکيب قوه ي قضاييه ويا ترکيب پارلمان را ، با آن که پارلمان را مردم انتخاب کرده اند. يعني خود همين سه قوه هم باهمديگردريک نوع تعامل نيستند . طبيعي است که تشويش وجود دارد که نتواند اين کابينه نه تنها اين که وظايف خود را پيش ببرد بلکه امکان اين که ميان سه قوه ي ثلاثه هم يک نوع همکاري وجود نداشته باشد. يا يک نوع تعامل وجود نداشته باشد. خود اين يک مشکل ديگريست که مي شود ازآن نگران بود.

دويچه ويله : آقاي کرزي دراين کابينه جديد جاي برخي از وزرا را عوض کرده است . شما فکرمي کنيد که آقاکرزي به اشتباه قبلي اش پي برده که جاي وزرا را عوض کرده يا اينکه برخي وزرا بودن شان حتمي بوده وبايد هميشه بايد باشند؟

وحدت : هردوعامل است . اين مساله را دردوبحث مختلف بايد ديد . يکي دربحث لياقت ،کارداني وتخصص که شايد آقاي کرزي برخي ازوزرا را به همين دليل که درگذشته نتوانسته دروظايف قبلي خوب بدرخشند ودرعين حال بازازنظرسياسي ومصالح که وجود دارد نمي توانست آنها را ازکابينه کناربگذارد. درچنين حالتي چنين جابجايي ها صورت مي گيرد. و الي يک وزيري که درگذشته دريک پست موفق نبوده کم توقع مي رود که بتواند باز درکابينه جديد موفق باشد. البته يک بحث بسيارمهمي است که دربين افغانها مطرح مي شود ،که آيا تخصص بسيارمطرح ومهم است يا تعهد ، که بايد گفت هردويش فوق العاده مهم است .

اما درپهلوي اين دوگپ مساله عمده اينست که يک وزيربايد درکنارتخصص خاصي که دارد داري به اصطلاح قدرت سازماندهي بلند باشد . يابه اصطلاح منجمت (مديريت ) را بصورت دقيق بفهمد وازنظرسياسي هم توانايي رهبري يک مجموعه را داشته باشد.يعني درپهلوي دومميزه ديگرمي تواند يک وزيرمتخصص باشد ، دکترا دريک رشته داشته باشد اما ازنظرمديريت توان مديريت يک مديريت عادي را نداشته باشد. يا ازنظررهبري ، يعني ازنظرداشتن صلاحيت هاي لازم سياسي که بتواند يک کلکتيف (مجموعه ) بزرگ را رهبري بکند، شايد بسيارضعف ها داشته باشد. اما يک موقع است که يک نفرتخصص بسياربالا ندارد ولي قدرت فوق العاده مديريتي ورهبري کننده دارد. اين ملاک هارا بايد درکنارهم گذاشت تابتوان ازاين مجموعه ملاک ها به يک تشخيص وبه يک تثبيت مشخصي رسيد.

دويچه ويله : اگريک نتيجه گيري کنيم نقطه قوت يا نکات مثبت که دراين کابينه ودراين چهره هاي جديد ويا درمجموع اين کابينه شما مي بينيد ، چيست. چه نکاتي را به عنوان ويژگي هاي اين کابينه شما مي توانيد نام ببريد؟

وحدت : البته ازنظرسياسي اين بارسروصداي کمتري ايجادمي کند البته من هميشه درمصاحبه هاي خودعرض کردم که به تقسيم قومي قدرت شديداً مخالف هستم. اين شيوه يک شيوه اي بدوي وکهنه است. نه اينکه به وحدت ملي کمک نمي کند بلکه عدم وحدت ويا به اصطلاح اختلاف را تشديد ونهادينه مي کند. اما ازنظرترکيب سياسي اش ازنظرترکيب فکري اش يک مقدارازکابينه هاي پيشتر،چندتا آدم تازه اي وارد شده اند، يک مقداربهتربه نظرمي رسد. بعضي شخصيت هاي خوبي هستند که مبارزات روشنفکري وسياسي هم داشته اند ، البته اين به اين معنا نيست که همه چيزشان خوب است . به هرحال مي توان مشارکت سياسي را يک مقداردراين کابينه پررنگتر ديد.

دويچه ويله : آقاي وحدت تشکرازشما.