نقش خانواده های قربانیان در محکمه «ان اس یو»

از جمع بازماندگان یکی هم اسمعیل یوزگات می باشد. او در ماه مارچ سال روان میلادی در محاکمه «ان اس یو» توضیحات اش را اینگونه آغاز کرد: « من اسمعیل یوزگات هستم، پدر حالد یوزگات پسر 21 ساله ایکه در آلمان بیگناه کشته شد».

فرزندش به روز ششم ماه اپریل سال 2006 در آغوشش جان باخت، حادثه ایکه او پیش از این در محکمه نیز جریان آنرا با چشمان پر از اشک تمثیل کرده بود.

در آنزمان فرزند یوزگات در کافه انترنت خویش در شهر کسل آلمان با شلیک دو گلوله در سرش، به قتل رسید. این قتل زمانی صورت گرفت که اندریاس ت، یکی از کارمندان اداره استخبارات داخلی آلمان نیز از انترنت مغازه وی استفاده می نمود. حالد یوزگات نهمین و جوانترین قربانی از جمع ده نفری بود که توسط افراد گروه زیر زمینی سوسیالیست های ملی گرای آلمان به قتل رسید.

اکنون در جریان محاکمه بیاته شیپه و چهار متهم دیگر، والدین او در محکمه برای روشن شدن چگونگی قتل پسرشان پافشاری دارند و خواهان توضیحات مفصلی در این زمینه اند.

خانواده یوزگات و قربانیان دیگر قبل از شناسایی عاملین اصلی قتل ها، خود مورد ظن قرار گرفته بودند و مجبور به تحمل بازپرسی های طاقت فرسا و اتهامات دیگر گشتند. اکنون آنها خواهان توضیحات روشنی در مورد دوسیه های این حادثه هستند؛ چنانچه مادر یوزگات نیز در خزان سال گذشته هشدار داد: «همانگونه که ما (در محکمه) شهادت دادیم، می خواهیم که همه دوسیه ها تحویل داده شوند».

یکی از مواردیکه این خانواده ها و وکلای آنان تقاضا دارند، اینست که باید تمام اوراق مربوط به اندریاس ت، کارمند اداره محافظت از قانون اساسی یا استخبارات داخلی آلمان نیز درج دوسیه های این مسآله گردند.

پس از قتل حالد یوزگات، اندریاس ت که در صحنه حاضر بود، خودش را به عنوان شاهد به پولیس معرفی نکرده بود و پولیس نیز اورا زمان طولانی به ظن دست داشتن در این قتل تحت نظر و مراقبت گرفته بود؛ در این زمینه اسنادی نیز وجود دارند.

در اول محاکمه آلمان جمع آوری تمام دوسیه ها رد کرده بود. بنابرین خانواده های قربانیها و وکلای آنان به شهر کارلسروهه آلمان رفتند و تمام دوسیه ها را توسط توماس بلیویر یکی از وکلای شهر هامبورگ آلمان مورد بررسی قرار داده و شاهدان بیشتری را به محکمه فراخواندند.

این مسآله برای وکیل این روند نیز نشان می دهد که تا چه حدی جریان محاکمه گروه زیر زمینی نازی ها اهمیت دارد. به گفته بیلویر محکمه عالی فدرال آلمان نمی خواهد تا به تمام جزئیات این مسآله پرداخته و آنرا روشن سازد و به با این عمل ادارات رسمی را محافظت می کند.

به همین دلیل هم بیش از سی تن از وکلای شاکیان خصوصی با هم یکجا ماه فبروری سال روان ورقه مشترکی را تدوین کردند و انتقاد های خویش را مطرح نمودند.

شاکیان استدلال می کنند که این روند یک کمیسیون تحقیقاتی نمی باشد و خواست آن ها اینست که تقصیر متهمین روشن گردد، جریان این محاکمه به درازا نکشد و یا هم به مخاطره روبرو نگردد.

این استدلال باعث قناعت خانواده یوزگات و وکلای آنان نگردیده و به گفته بیلیویر وکیل آنان: «باید دیده شود که استخبارات داخلی آلمان تا چه حدی در این مساله دخیل می باشد تا به این ترتیب این مساله برای قربانیان نیز از نظر حقوقی حل شود. به گفته او: «حتی اگر متهمین نیز از هر اتهامی مبرا گردند، مخالفتی وجود ندارد، مهم اینست که باید این قضیه روشن گردیده و توضیحات لازم ارائه گردند.»

داشتن نقش فعال در این محاکمه

در رابطه به خواست خانواده یوزگات وکیل آنان بیلیویر گفت: « برای پدر، مادر، خواهر و برادر یوزگات این مهم نیست که محاکمه به سرعت پایان یابد و یا هم به متهمین سنگین ترین جزا داده شود، و در نهایت اصلآ مسآله انتقام جویی مطرح نیست، بلکه آنها در جریان این محاکمه حضور دارند تا بدانند که دقیقآ چه اتفاقی افتاده بود.»

در همین ظاهرا مانفرد گوتسل، قاضی اصلی این محکمه با استدلال های خانواده یوزگات تفاهم نشان داده و تقاضاهای آن ها را پذیرفته است. بنابرین قرار است چندین تن از کارمندان اداره محافظت از قانون اساسی یا استخبارات داخلی آلمان از هسن به مونشن فراخوانده شوند.

اسمعیل یوزگات درست چندی پس از گذشت هشتمین سال از وفات پسرش در ماه اپریل سال روان میلادی، توانست از اندریاس ت را که آنزمان در مغازه پسرش حضور داشت، در محکمه درباره تناقض های متعدد سوال کند. مثلآ؛ یوزگات از اندریاس ت سوال کرد که چگونه او که قد تقریبآ دو متر دارد، فرزند مقتول اورا که خون آلود به زمین افتاده بود ندیده است؟ و گفت که من اصلآ به گفته های او باور نمی کنم.

بیلیویر وکیل این خانواده در مورد شرکت خانواده یوزگات در محکمه گفت که داشتن نقش فعال در محکمه خیلی برای آنها رضایت بخش است. اسمعیل یوزگات به تاریخ سیزدهم ماه مارچ در محکمه گفت؛ «در آنزمان من بار بار گفتم که قاتلان پسرم با خارجی ها دشمن هستند، اما پولیس به حرفهای من باور نکرد.»

بلکه برعکس در پی کشته شدن این افراد، اعضای خانواده های آنان به اتهام دست داشتن به مسایل جنایی و تبادله مواد مخدر مورد بازجویی پولیس قرار گرفتند. آنچه که در اولین مورد این قتل های زنجیره یی، پس از قتل اینور سیمسیک گل فروش در نهم سپتامبر 2000 در شهر نورنبرگ آلمان انجام شد.

شنیدن این که سوظن علیه پدر اشتباه بوده است

پس از کشته شدن سیمسیک نیز در سال 2000 خانواده او مورد بازجویی قرار گرفت و شخص مقتول متهم به دست داشتن به فروش مواد مخدر گردید.

اماپس از سالها و بعد ازافشای گروه زیر زمینی نازی های آلمان «ان اس یو» که قاتل این افراد بودند، بلاخره سیمیه سیمسیک دختر مقتول در مراسم یادبود از قربانیان این رویداد در سال 2012 گفت: «ما اجازه نداشتیم که حتی قربانی باشیم.» این دختر جوان پیش از آغاز محاکمه این افراد در زمینه خاطره ها و تجربه های تلخ خانواده خود پس از قتل پدر کتابی نوشت.

به گفته ینس رابه، وکیل این خانواده، هنگامی که او (سیمیه سیمسیک) در محکمه نشسته بود و از بازجویان شنید که همه اتهام ها نادرست بوده اند، برای این دختر بهترین لحظه بوده و او نفس راحتی کشیده است.

اکنون خانواده های قربانیان این قتل های زنجیره یی و هردو خانواده مذکور امیدوار اند که بیاته شیپه زنی که در این قتل ها نقش کلیدی داشته است، سرانجام دهن باز کند و جریان را بیان دارد. حتی اگر او در محکمه شهادت ندهد، مدعی های خصوصی و وکلای آن ها به مبارزه شان برای روشن شدن این قتل ها ادامه می دهند.