1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

مشکل زبان درجشنواره فيلم کابل

۱۳۸۷ تیر ۲۴, دوشنبه

"متآسفانه در شرايطي که کشور هرروز شاهد کشته شدن صد ها نفر است، شاهد از دست رفتن آثار باستانيت، شاهد از دست رفتن فرهنگ اين مملکت است، و در نهايت شاهد تخريب خيلي چيز هاست؛ دغدغه دولتمردان ما " کلمه"است"

https://p.dw.com/p/EcQ7
دیانا ثاقب یکی ازبرگزارکنندگان جشنواره فیلم درکابل
دیانا ثاقب یکی ازبرگزارکنندگان جشنواره فیلم درکابلعکس: DW

هفته اي که گذشت در کنار حوادث ناگوار و ناخوش در افغانستان، همچنان جشنواره بين المللي فيلم هاي داستاني و مستند درکابل برگزار گرديد.

اين سومين باريست که اين چنين جشنواره ي در کابل برگزار مي شود، ولي اينبار بر علاوه ي مسايل ديگربر گزار کنندگان اين رويداد فرهنگي همچنان با دشواري هاي روبرو بوده اند، که يکي هم پخش نکردن اعلان اين جشنواره به زبان دري بود.

يکي از برگزار کنندگان اين جشنواره بانو ديانا ثاقب است، دوشيزه ي بيست و هفت ساله اي که با شور و عشق تمام پس از سالها در هجرت زيستن از حدود يکسال بدينسو مشغول ساختن فيلم است. هنرمندي که در اين رشته تا سطح عالي آموزش ديده و بانوي کار آگاه و فعاليست.

نخستين فيلم ساخته شده به وسيله بانو ديانا ثاقب فيلم يازده دقيقه يي 25 درصد مي باشد که در اين فيلم تلاش گرديده است تصويري از زندگي شش زن عضو مجلس نمايندگان و مشکلات آنان در جامعه آنان به پرده کشيده شود.

دويچه وله : با توجه به اين که شما خودتان يکي از برگزار کنندگان جشنواره بين المللي فيلم بوديد، به نظر شما چرا تبليغات و اعلانات اين جشنواره از طريق تلويزيون ملي ، که خود يکي از همکاران برپايي اين جشنواره بود پخش نگرديد؟

ديانا ثاقب: بله، در مورد جشنواره ي بين المللي فيلم هاي مستند و کوتاه داستاني در کابل، شما اطلاع داريد که امسال براي سومين سال در کابل اين جشنواره برگزارمي شود. دوسال قبل جشنواره به صورتي برگزار گرديد که تقريباً به هفته نمايش فيلم شبيه بود، مخصوصاً سال اول. از سال دوم به اينطرف که باشگاه سينمايي افغانستان يعني دفتري که من و همکارم اقاي ملک شفيعي نيز در اين باشگاه همکاريم،مسووليت برگزاري اين جشنواره را بدوش گرفت.

ما با هم تلاش نموديم تا اين جشنواره را از هفته نمايش فيلم ، واقعاً به يک جشنواره بين المللي تبديل نماييم، و امسال ما از هشت کشور فيلم داشتيم، البته به اضافه افغانستان، و همچنان مهمانهاي ويژه ي از همين هشت کشور.

در مورد تلويزيون ملي افغانستان، بايد بگويم که ما هرسال در عرصه ي رسانه ها ، يا يک روزنامه ، يک راديو و يک تلويزيون را به عنوان Media Supporter (پشتيبان رسانه يي ) انتخاب مي کنيم، که آنها تمام برنامه ها را زير پوشش خود قرار مي دهند و پخش مي کنند. در واقع خواست ما اينست که اين رسانه بعداً اعلانات ما را و در نهايت تمام مسايل را در اختيار مردم قرار بدهند. امسال راديو تلويزيون ملي افغانستان علاقمند شد تا اين کار را انجام بدهد.

ما دو اعلان تبليغاتي براي اطلاع رساني به مردم داشتيم ، يکي به زبان پشتو و دومي هم به زبان دري بود، و طبق قراردادي که بين ما و راديو تلويزيون ملي وجود داشت، بايد اعلان به هردو زبان پخش مي گرديد. ولي از آنجايي که ما در تبليغات فارسي ما از کلمه "دانشگاه" استفاده کرده بوديم، آنها شديداً مخالفت کردند و از ما خواستند تا واژه هاي دانشگاه تعليم و تربيت را به " پوهنتون تعليم و تربيت " تبديل کنيم، ولي ما که معتقديم زبان ما هويت ماست و بهم پيوند دارد ، و نبايد منکر آن شده و آنرا ناديده بگيريم، بناءً آنرا قبول نکرديم و در نهايت آنها مؤافقت نکردند، که اعلان مارا پخش نمايند. به همين دليل هم تبليغات ما فقط به زبان پشتو از راديو تلويزيون ملي پخش گرديد.

دويچه وله : با وجودي که آقاي انجنير لطيف رييس افغان فيلم ، مساله زبان را به عنوان يک معضل سياسي ياد کردند و ايشان گفتند که بهرترتيب آزادي بيان حق مشروع هر فرد است ، و تاکيد کردند که استفاده از واژه هاي زبان مادري، خوب ، حق مسلم هر فرد ي که در افغانستان زندگي مي کند،است؛ باوجود آن شما و ايشان چرا نتوانستيد که مقامات صاحب صلاحييت راديو تلويزيون ملي افغانستان را قانع بسازيد؟

ديانا ثاقب : شما اصلاً اطلاع داريد که وضعيت در افغانستان به چه صورتيست...متأسفانه اين مسأله زماني مطرح شد که خيلي ، خيلي وقت کمي داشتيم ، يعني يکروز به برگزاري جشنواره مانده بودو فرصت ما هم بسيار کم بود. ما امکان بحث و صحبت يا هم صرف نظر از همکاري با تلويزيون ملي را ديگر نداشتيم ، و چون قرار داد بسته شده بود، نميتوانستيم کاري بکنيم.

مسأله دوم هم اينست که فکر ميکنم اين موضوع ، چنانچه آقاي انجنير لطيف هم به آن اشاره کرده بودند، کاملاً يک مسأله سياسي شده است، ووقتي شما ميخواهيد روي اين موضوع صحبت کنيد، ديگران شما را به مصالحه و کنار آمدن تشويق ميکنند ، و ميگويند :"زياد سخت نگيريد و بگذاريد که جنجال برپا نشود." حتي با همکاران و ودوستان ما که در اين جشنواره همکار ما بودند ، صحبت کرديم ، که اين موضوع باييست حل گردد، آنها همگي ما را به سکوت دعوت کردند .

ببينيد ؛ وقتي وزير اطلاعات و فرهنگ ما ميتواند ، کارمند رسمي خودرا از وظيفه خلع کند وويرا اخراج نمايد ، آنهم تنها به دليل استفاده از کلمه "دانشگاه" ، من فکر ميکنم به راحتي راديو تلويزيون ملي افغانستان ميتواند ، به خود اجازه بدهد که تبليغات ما را پخش نکند و من فکر ميکنم که بحث اينست که گوش شنوا بايد وجود داشته باشد ... شما باکي بايد صحبت کنيد، کدام مقام مسوول؟

وقتي با هرکسي که حرف بزنيد ، گناه را به گردن کس ديگري مياندازد. ما با همکاران راديو تلويزيون ملي تماس گرفتيم ، جالب است که خيلي از آنها اصلاً دري زبان ، فارسي زبان هستند، از آنها خواستيم که : " ما را در رابطه به اين مسآله حمايت کنند" گفتند: " نه ؛ ما نميتوانيم موقعيت ما را به خطر بياندازيم ، اين مسأله ايست که وجود دارد ، ما با وزارت درگير ميشويم، شما ميدانيد که حساسيت ها چقدر زياد است ، بايد شما کوتاه بياييد." و در ضمن ما در جشنواره کابل کاملاً مستقل نيستيم ، ما همکاراني داريم که آنها يا طالب مصالحه هستند و يا هم خيلي برايشان فرق نميکند، همکاران خارجي ما شايد نخواهند که درگير اين مسأله شوند، به همين دليل مؤفق نشديم که اين موضوع را بقبولانيم. به عقيده ي من ، متآسفانه با سياست هاي غلط ايکه دولت مردان افغانستان دارند، کم کم جامعه را به سمتي ميبرند، که نه زبان دري و پشتو ، بلکه يک زبان سوم مثل زبان انگليسي يا اردو؛ يا هر زبان ديگري کم کم برجامعه حاکم شود .

دويچه وله : اما بانو ديانا ثاقب ، سرنوشت به کاربرد کلمات زبان فارسي وسياستهاي مقامات رسمي درافغانستان به کجا خواهد انجاميد؟

دياناثاقب : ببينيد،ما از اين جهات مشکلات کمي نداريم، متآسفانه مسوولين و مديران مملکتي ما نه فقط در وزارت اطلاعات و فرهنگ ، بلکه 90 در صد ارکان و نهاد هاي دولتي افغانستان غير قابل تحمل هستند؛ يعني سياست هاي ايشان ، خود ايشان ، شخصيت هاي ايشان ، اطلاعات ايشان ، دانش ايشان ، سواد ايشان ...مسلماً اينرا مردم ميفهمند و هم خودايشان از موضوع اگاه هستند که تحمل آنها براي مردم سخت است، منتها بحث اينست که چه کاري ميتوان کرد؟ يعني من ، به عنوان يک فرد وقتي به عنوان کسيکه فيلم ساز است ، و در برابر جامعه قرار ميگيرد، يک وظيفه ديگر هم دارد. من فکر ميکنم که وظيفه ي من به عنوان شخص همين است که : " تا جاييکه توانستيم با اين مسأله مقابله کرده ام ، مثلاً همان اعلان با صداي خود من ثبت شده بوده و من خودم اعلان را نوشته بودم ، حاضر هم نشدم ، آنرا تغيير بدهم، يعني اينکه حاضر نشدم از زبانم بگذرم بخاطر اينکه اين اعلان نشر شود.ولي وقتي بحث اجتماعي به ميان ميايد ، همين که مخالفت انجام شود، همينکه رسانه ها بدان بپردازند ، من فکر ميکنم بزرگترين کارِ ممکن است.

ما اين امکان را نداريم که بر عليه رژيم انقلاب کنيم، ما اين امکان را نداريم که در شرايط حاضر فضاي متشنج ايجاد کنيم. همگي دعوت ميکنند به اينکه : " شما با اين فضاء و جوي که در افغانستان حاکم است ، مؤظف هستيد که اوضاع را آرام بسازيد."

بسيار خوب! ولي ما ميتوانيم کار هاييرا انجام بدهيم ، يعني اينکه من به عنوان يک فرد ، قطعاً اين امکان را ندارم تا از وزير اطلاعات و فرهنگ بخواهم که استعفا بدهد، و به هر حال خودش را هم خلاص کند و هم افراد ديگري را که دارند قطعاً از حضورش زجر ميکشندو رنج ميبرند. ولي کاري که ميتوانم بکنم ، اينست که اين مسايل را اعلام کنم ، يعني در برابر اينگونه مسايل سکوت نميکنم. شايد به ضرر من تمام شود، شايد موقعيت من به خطر بيافتد، من در اين جامعه زندگي ميکنم ، کار ميکنم ، هر فيلمي که ميسازم بايد از وزارت اطلاعات و فرهنگ مجوز بگيرم و شايد آنها خيلي راحت بتوانند ، در صورت ايکه نخواهند براي من مشکل سازي کنند،ولي مهم نيست ، مهم اينست که حد اقل ما به مردم ، به مردم داخل و خارج از افغانستان نشان بدهيم که مديران ما در چه سطحي هستند.

دغدغه ي مديران ما متأسفانه در شرايطي که کشور هرروز شاهد کشته شدن صد ها نفر است، شاهد از دست رفتن آثار باستانيت، شاهد از دست رفتن فرهنگ اين مملکت است ، و در نهايت شاهد تخريب خيلي چيز هاست؛ دغدغه دولتمردان ما " کلمه " است، و اين خيلي مهم است که کلمه " دانشگاه" بايد جايگزين " پوهنتون " نشود. من متآسف هستم که افراد ايکه در رآس مملکت هستند ، اينقدر حقيرانه فکر ميکنند و اينقدر اوضاع را کوچک ميبينند؛ به همين دليل هم است که وضعيت مملکت ما بهبود نميابد. من فکر ميکنم " سکوت نکردن در شرايط حاضر بزرگترين کارست ، يعني اينکه به هر حال اين شرايط را بايد تحمل نکنيم."

دويچه وله : بانو ديانا ثاقب، ازاينکه حاضر شدبد با راديو صداي آلمان مصاحبه کنيد، ازشما متشکريم .