1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

‏"عید مردها در افغانستان به پایان رسید"‏

۱۳۹۱ شهریور ۱, چهارشنبه

‏"خدا را شکر که عید به پایان رسید": این شکایت نسیمه دختر23 ساله است که دل خوشی از ماه رمضان و مراسم تجلیل ازعید ندارد. به گفته او، رمضان و ‏عید هم مانند همه چیزهای دیگر دراین کشور صرف برای مردها ساخته شده است.‏

https://p.dw.com/p/15txq

 نسیمه پیاله چای سبزاشرا آهسته به لب نزدیک می کند و بعد از چند پف بالای نوشیدنی داغ اش که تفت گرم از آن بالا می شود، پشت اش را به دیوار اتاق چسپانده و با لبخند غم آلود می گوید: «جانم برآمد.» بعد می افزاید:  "از چند هفته است که ازصبح تا شام به جزء از پاک کردن، دیگ پختن وظرف شستن، دیگرکاری نکرده ام".

نسیمه از دختران جوان شهرمزار شریف است که چند سالی به گفته خودش به مکتب رفته و چند صباحی هم درخانه نزد پدرش سبق خوانده است. او که صاحب دو طفل می باشد با خانواده شوهراش دریکی از محله های مرکزی شهر زندگی می کند.

نسیمه مانند شمار زیادی از دیگر دختران جوان و خانم های افغان روزهای عید را بیشتر در پذیرایی از مهمانان و مردهای خانواده، سپری می کنند. او دربه پاسخ به این پرسش که حالا در روز های عید چه برنامه های داشته است، پاسخ می دهد: «برنامه های ظرف شویی.»

نسیمه با لبخند معنی دار به سخنان اش ادامه می دهد و می گوید که درچند روز گذشته کوه های ازظرف را شسته است و بعد از مدتی با شستن هربشقاب مهمانان شوهراش را نفرین کرده است. «البته نه از آن نفرین های خطرناک، اما بعضی ها را که صبح زود درمی زنند و شام تاریک  منزل را ترک می کنند، خداوند خود اش اصلاح کند و یا دردی  ضعیف نصیب شان بکند  که باعث زحمت دیگران نشوند.»

رسم و رواج های عیدی درمزارشریف به شکلی است که درسه روز اول، مردهای خانواده به دیدن دوستان و اقارب خود می روند و دوستان و اقارب خود را در منزل خود پذیرایی می کنند. دراین میان دختران و خانم های خانواده وظیفه تهیه غذا و کارهای مربوط به آن را دارند.

نسیمه که چای سبزاش به اندازه دلخواه سرد شده است با نوشیدن یک دو قورت، ازاین گله می کند که مردهای خانواده هیچ گونه همکاری با خانم ها ندارند: «شما باور کنید که در روزهای رمضان ما هرروز بهترین غذا ها را ازصبح تا شام برای افطار تهیه می کردیم، درآخر مرد ها بدون این که ازما تشکر کنند می گفتند: ببینید که ازبرکت رمضان دسترخوان چگونه پرشده است. درحالی که این برکت رمضان نه، بلکه جان کنی ما بود که دسترخوان را پرکرده بود.»

نسیمه درحالی که با دو انگشت اش یخن پیراهن سبزرنگ اش را محکم می گیرد و به جلومی کشد، سراش را به سوی آسمان می کند و چند بار آهسته «خدایا توبه، خدایا توبه» می گوید: « شما باورکنید که در پهلوی تهیه غذا های مختلف برای مردها که نیم روز را درخواب و نیم روز را دردفتردرصحبت سپری کرده بودند، کارما این بوده که خانه را پاک کنیم، قالین را بشوییم و هرگوشه و کنار خانه را تمیزکنیم تا آغا صاحبان از ما شکایت نکنند.»

نسیمه بعد از این که بازهم چند بار توبه می گوید، اضافه می کند: « ماه رمضان و روزهای عید می توانند روزهای مبارک و پربرکت باشند، به شرط این که یا درافغانستان زن نباشی و یا این که در کشوری  زندگی کنی که معنی واقعی رمضان درک شده باشد.»

هنوز سخنان نسیمه به پایان نرسیده که دروازه تک تک زده می شود. « وی  خدا باز  کدام سبیل مانده اش آمده»، نسیمه این را گفته و واخ ، واخ گویان از جایش بلند می شود تا راهی آشپزخانه شود.

عید خانم ها و دختران جوان در مزارشریف اکثراً یک هفته بعد ازختم ماه رمضان آغازمی شود. به گفته نسیمه « وقتی که مردهای خانواده با همدیگر دید و وادید کردند، و تمام او(آب) ها ازآسیاب افتید، نوبت به ما می رسد. البته آن هم تنها درصورتی که آغا صاحبان به ما اجازه بدهند که به دیدن اقارب و دوستان خود برویم.»

دید و وادید های خانم ها اغلب تا یک ماه بعد از عید دوام می کند و دراین ایام برای بعضی های امکان یک مقدار تفریح پیدا می شود.

نویسنده: شکیب نیکبین/مزار شریف

ویراستار: سید روح الله یاسر

عبور از قسمت بیشتر در این زمینه

بیشتر در این زمینه