۱۰۰ هزار فوتی کرونا در آلمان
۱۴۰۰ آذر ۴, پنجشنبهکرستین ب. (نام تغییر یافته) در مورد آخرین وداع با پدرش که در اثر ابتلا به کرونا درگذشت، به دویچه وله گفت: «من مطمئن هستم که او متوجه حضور ما در آن جا شده بود. در حالی که من فقط توانستم با دستکش پلاستیکی پیشانیاش را نوازش کنم». او پس از گفتن این حرفها به گریه میافتد. تقریبا یک سال از زمانی که پدر ۸۳ ساله اش در یکی از کلینیکهای برلین فوت کرد، گذشته است. حالا که کرستین در این باره صحبت میکند، خاطرات گذشته دوباره در ذهناش زنده میشود. دوره بیماری طولانی و رنج و مصیبتی که پدرش متحمل شد.
کرستین در دوسلدورف زندگی میکند، والدینش در برلین. زمانی که از شفاخانه با خانواده تماس گرفتند و گفتند که پدر به زودی میمیرد و با وجود بیماری کرونا امکان آخرین دیدار از او وجود دارد، دخترش کرستین با تصمیم دشواری مواجه شد.
او گفت: «برای من دیگر هیچ چیز مهم نبود. میخواستم دست کم از پدرم خداحافظی کنم». او شام آن روز با شفاخانه تماس گرفت و سوار موتر شد. بعد با پسرش مسافت ۶۰۰ کیلومتری از دوسلدورف تا برلین را پشت سر گذاشت. هر دو اجازه یافتند که به مدت کمتر از ده دقیقه به سر تخت پدر بروند. او میگوید: «ما کاملاً در پلاستیک پوشانده شده بودیم. با روپوش، دستکش، پوشش سر و عینک محافظ. یک روز بعد او از دنیا رفت.»
هوس بادرنگ شور
پدرش به خاطر بیماری سل یا توبرکولوز به شفاخانه رفته بود و هنوز به ویروس مبتلا نشده بود. کرستین میگوید: «احتمالا بیماری کرونا از یک داکتر در کلینیک به او سرایت کرده بود.»
این مرد ۸۳ ساله یکی از ۱۰۰ هزار قربانی کرونا در آلمان از اوائل ماه مارچ سال ۲۰۲۰ تا به حال است.
وقتی که کرستین درباره پدرش صحبت میکند، احساس درد را دوباره از نو تجربه میکند. اما در گفتههایش عشق پدرش به زندگی نیز نمایان میشود. برخی اوقات این زن ۵۸ ساله به گریه میافتد و بعد میخندد وقتی به یاد این میافتد که پدرش در آخرین دیداری که در پارک آسایشگاه داشتند، هوس بادرنگ شور کرده بود.
این ویروس اهریمنی است. مردم به خاطر بیاحتیاطی یا به صورت تصادفی به آن مبتلا میشوند، در هنگام دیدار از هم و در لحظاتی که به یکدیگر نزدیک میشوند. اما هرکس به تنهایی میمیرد. تعداد این قربانیان تا به حال به ۱۰۰ هزار تن رسیده است.
پدر کرستین تا زمان مرگ مسیر طولانی و پردرد و رنجی را پشت سر گذاشت. در ماه دسمبر سال ۲۰۱۹ او به یک آسایشگاه در برلین انتقال داده شد، چون همسرش دیگر نمیتوانست از او پرستاری کند. سه ماه بعد بازدید از این آسایشگاه دیگر ممکن نبود و باشندگان آن زندگی «مانند سلول انفرادی» بدون ارتباط با ساکنان دیگر آسایشگاه را تجربه میکردند. به گفته کرستین یک «شرایط پرمصیبت... غیرانسانی و مغایر با کرامت انسانی.»
۱۰۰ هزار انسان
پدر کرستین سرنوشت مشترکی را با ۱۰۰ هزار قربانی دیگر کرونا داشته است؛ تعدادی به اندازه جمعیت شهرهای کتبوس یا هیلدسهایم. اما فقط مساله جمعیت یک شهر مطرح نیست. یک کشور ۱۰۰ هزار تن را از دست داده است.
قبلاً یک مراسم مرکزی برای یادبود از قربانیان کرونا برگزار شده است. در اواسط ماه اپریل سال ۲۰۲۱ فرانک والتر اشتاینمایر، رئیس جمهور آلمان فدرال در سالن کنسرتی در برلین در این باره سخنرانی کرد. سالن تقریبا خالی بود.
اشتاینمایر در این مراسم گفت: «ما از تحمل بار همه گیر کرونا خسته شده ایم و در مجادله بر سر راه مناسب (در این مبارزه) زخم خورده ایم. به این خاطر هم باید لحظهای مکث کنیم». او از «تراژیدی انسانی همه گیری کرونا» صحبت کرد.
برای کرستین و خانوادهاش دوران دردناک پس از مرگ پدر و روزهای نخست سوگواری به این زودی به پایان نرسید. آنها برای سوختاندن جسد پدر و خاکسپاری خاکستر او میعادی در ماه جنوری دریافت کردند. اما به گفته کرستین «در آن صورت تمام خانواده نمیتوانست با او وداع کند». در نهایت این میعاد تا ماه می به تعویق انداخته شد.
پترا باهر، اسقف محلی پروتستانت در شهر هانوفر است. برای او هر مرگی «یک قصه است، یک مسیر زندگی که متوقف شده است». باهر در گفتگو با دویچه وله شمار رو به افزایش قربانیان کرونا را «بسیار وحشتناک» خواند و گفت: «ما تقریبا به این عادت کردیم که با خونسردی این اطلاعات را به ذهن بسپاریم». اما به گفته او آگاهی مهم است، «این که (متوجه باشیم) این ارقام نیستند که جان باخته اند، بلکه پیوسته انسان ها هستند» که حالا تعداد شان در آلمان به صد هزار تن رسیده است.
«تحملکردن اش دشوار است»
به گفته خانم باهر، برخلاف موج نخست که مرگ هرکدام از بیماران کرونا بسیار مورد توجه قرار میگرفت، حالا «زنان حامله میمیرند، نوزادان، مادران و پدران جوان جان میسپارند. اصولا به نظر می آید توجه ما به مرگ پیوسته کمتر می شود و این مرگ، تاثیرات و پیامدهایی به دنبال دارد، رنج و مشکلات بیشتری و مسیرهای زندگی که ویران شده اند.»
کرستین در ادامه گفتگو با دویچه وله به یاد یک ضرب المثل آلمانی می افتد که والدینش برخی اوقات تکرار میکردند: «Unter jedem Dach ein Ach» (زیر هر سقفی مشکلی وجود دارد). او که هنوز سوگوار پدرش است، میگوید: «این (قصه) هنوز به پایان نرسیده است. حتی وقتی که سیاستمداران اینگونه تصمیم گرفته باشند. این ویروس هنوز به حرف آنها گوش نکرده است».
کریستوف اشتراک/م. ا.