«سروش سولو»، بازتاب مهاجرت در سینمای آلمان
۱۳۹۸ مهر ۳۰, سهشنبهدر سینمای آلمان به ندرت فیلمهایی وجود دارند که به مساله مهاجرت با لحن کمیک اما محتوای جدی پرداخته باشند. فیلم "سروش سولو" (سروش تنها) ساخته مارتین بوزکر مطمئناً یکی از این فیلمهای نادر است.
این فیلم به صورت غمناک آغاز میشود. در یک نقشه مسیر مهاجرت نشان داده میشود که از افغانستان آغاز میگردد و از طریق ترکیه، یونان و کشورهای حوزه بالقان ادامه مییابد و در یک شهر کوچک آلمانی پایان مییابد؛ شهری که سروش، مهاجر ۱۳ ساله افغان با اعضای خانوادهاش به اسثنای پدرش در آن زندگی میکنند. پدرش در مسیر مهاجرت در مجارستان گیر مانده است. سروش آوردن پدرش به آلمان حاضر است دست به هر اقدامی بزند. در این فیلم مرت دینچر نقش سروش را بازی کرده است.
برای سروش یک فرصت غیرمنتظره دست میدهد. او در مییابد که گروه موسیقی کودکان به سرپرستی خانم لیمن در یک مسابقه آوازخوانی در مجارستان اشتراک میکند، آنهم در نزدیکی کمپی که پدرش در آنجا گیر مانده است.
این پسر بسیار معتقد مسلمان حاضر است که خلاف باورهایش شامل این گروه موسیقی مسیحی شود و ترانههای مسیحی مریم و مسیح را در این گروه زمزمه کند تا پدرش را به آلمان بیاورد. او میداند که در غیر آن نمیتواند به مجارستان سفر کرده و به پدرش کمک کند.
موفقیت این فیلم قبل از همه مرهون دو بازیگر است: مرت دینچر در نقش سروش و خانم اندرئا ساوتسکی در نقش لیحمن مسئول گروه موسیقی. مرت دینچر با مهارت نقش پسر مهاجر افغان را با جملات مغرورانه و زنستیزانه بازی میکند و خانم اندرئا ساوتسکی در نقش یک زن مجرد، ناامید و مسن ظاهر میشود. هر دو باهم به مجادله لفظی زهرآگین دست میزنند، اما در ادامه داستان، به رشد و هشیاری هم میرسند. سروش در اقدامی استعداد موسیقاییاش را تبارز میدهد و میآموزد که چگونه قهرش را زیر کنترول درآورد و محیط زندگی جدیدش را به عنوان یک وطن جانشین بپذیرد.
در این فیلم مساله تفاوتهای فرهنگی میان کشور میزبان و کشور مبدا نیز مطرح میشود. مثلاً یک دوست سروش به نام جولیان معلوم به یک اقلیت اجتماعی دیگر تعلق دارد، یعنی همجنسگرا است. در یک صحنه فیلم، سروش به او می گوید: "کسانی مانند تو را در افغانستان از بالای بام می اندازند"!
بعداَ در این فیلم گذشته سروش به تصویر کشیده میشود و نشان میدهد که فرار از افغانستان این پسر ۱۳ ساله را تا چه حدی وحشتزده و دچار فشارهای روانی کرده است.
جای تعجب است که ایده ساختن این فیلم پیش از بحران مهاجرت سال ۲۰۱۵ در ذهن مارتین بوزکر ایجاد شده بود. اما همزمان شدن این فیلم با مساله داغ مهاجرت بیش از هرزمان دیگر تازگی سوژه فیلم را نشان میدهد.
موارد کوچکی در این فیلم قابل نقد است. مثلاً راه سفر به مجارستان دقیقاً به نزدیکی کمپی میانجامد که پدر سروش در آن به سر میبرد و این تا حدی مصنوعی به نظر میرسد. همین طور شماری از تظاهرکنندگان با شعارهای ضد خارجی در فیلم بیجا به نظر میرسد.
این فیلم به تاریخ ۲۴ اکتوبر روی پرده سینماهای آلمان نمایش داده میشود.
kna/af/hm