1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

سالون بولینگ، مکانی برای تفریح در کابل

ساندرا پیترزمن/ رسول رحیم۱۳۹۱ آذر ۳, جمعه

مینه رحمانی خانم 28 ساله ای است که بخش طولانی زندگی اش را مهاجر بوده است. سال گذشته او دوباره به افغانستان برگشت و بعد از سال ها، نخستین سالون "بولینگ" را در کابل افتتاح کرد.

https://p.dw.com/p/16oV3

در نگاه نخست، دروازه سیاه رنگ سنگین و ضدگلوله به چشم می خورد و برای امنیت بیشتر، دیوارها نیز با بوجی های ریگ و سیم خاردار مجهز شده است. در پشت این حصار و دروازه آهنین، دنیایی برای تفریح و آرامش وجود دارد.

رحمانی نیاز کشورش را خوب درک کرده است. او می گوید: «تفریح در هر کشوری بسیار مهم است. تفریح نقش بزرگی در ایجاد صلح در یک کشور دارد. شما با تفریح، ذهن مردم را از مسایل جنگی و مشکلات روزمره آنها پاک می کنید».

آلبوم عکس را اینجا تماشا کنید.

خانم رحمانی هشت ساله بود که همراه با خانواده به دلیل جنگ های داخلی، افغانستان را ترک کرد. او 14 سال در پاکستان و چهار سال دیگر در کانادا زندگی کرد. پس از آن، آرزوی برگشت به وطن در دل اش زنده شد.

رحمانی می گوید: «در سال 2010 که به شهر کابل آمدم، حدود یک ماه اینجا ماندم. من واقعاً خیلی خسته شده بودم و در بخش تفریح و سرگرمی، هیچ چیزی در اینجا نیافتم. من دوباره به کانادا رفتم و در آنجا، در همسایگی خانه به یک مرکز بولینگ می رفتم. می خواستم کاری در بخش تفریح در افغانستان انجام دهم، اما وقتی کانادا رفتم، فکر سالون بولینگ به ذهنم خطور کرد. فکر می کردم، این می تواند گزینه خوبی باشد».

خانم رحمانی والدین اش را قناعت داد که زمین شان را در کابل بفروشند تا پول مورد ضرورت تهیه شود. والدین مینا رحمانی زندگی مرفه دارند. پدرش داکتر و مادرش استاد دانشگاه است. خانواده آنها یک میلیون دالر را در سالون بولینگ با 12 قطار کاملاً اتوماتیک اش سرمایه گذاری کرد که در عین زمان دارای یک رستورانت است.

خانم رحمانی ادامه می دهد: «من دیدم که پوتانسیلی وجود دارد. کشور به سمت توسعه حرکت می کند. افغانستان خانه من است. این سالون بولینگ یک بخش بسیار زیبای زندگی من است. من بسیار خوشحال هستم».

با وجود خشونت جاری در افغانستان، سالون بولینگ در سال اول، تجارت موفقانه ای داشت. یک قطار برای شش توپ انداز بولینگ، برای یک ساعت 30 دالر هزینه دارد. مینا رحمانی از یک جانب خوش است، اما از سوی دیگر نگران است زیرا سایر پولداران افغان به این فکر اند که چطور خود را از افغانستان بیرون کنند.

او می گوید: «من تاریخی برای برگشتم تعیین نکرده ام. هر روزی که به این سالون می آیم، خوش می شوم و به خود می گویم: این را تو برای مردم کشورت ساخته ای».

مینه رحمانی پس از 18 سال مهاجرت دوباره به افغانستان آمده است. جنگ داخلی پدر و مادرش را در سال 1992 مجبور به ترک وطن کرد. هنوز معلوم نیست تا چه زمانی او در افغانستان می ماند. او می گوید: «جنگ برایت مجال ماندن را نمی دهد».