1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

ساطور سانسور درافغانستان بلند شده است

۱۳۸۶ دی ۲۷, پنجشنبه

" البته اين اظهارات کاملاً ريا کارانه است. من فکرنمي کنم اين موضوع بيشتر جنبه ديني داشته باشد. اين حرف صرفاً درچوکات اخذ امتيازات سياسي ويا خوش نگهداشتن يک حلقه محدود است که نشان بدهند ما چقدر نسبت به دين خود تعهد داريم . حال آنکه مردم افغانستان چه تلويزيون بوده ويا نبوده ، چه راديو بوده ويا نبوده ؛ هميشه به دين مقدس اسلام وفادار بوده اند. اين چيزها وصحنه ها اصلاً نمي توانند افکاراسلامي مردم را به بازي بگيرد ويا ت

https://p.dw.com/p/DH6G
خانم شکریه بارکزی دریک اجلاس ولسی جرگه - صف دوم ازچپ به راست شخص سوم
خانم شکریه بارکزی دریک اجلاس ولسی جرگه - صف دوم ازچپ به راست شخص سومعکس: AP

�ت تاثير خود درآورد."( تبصره خانم شکريه بارکزي نماينده ولسي جرگه درمورد اظهارات آقاي خرم پيرامون نمايش سريالهاي هندي )

دستگيري پرويزکامبخش

دررسانه ها آمده است که آقاي سيد پرويز کامبخش دانشجوي 23 ساله وخبرنگار، به اتهام اينکه مقاله اي را که درآن گفته شده است دراسلام حقوق زنان درنظرگرفته نشده است ، از يکي ازصفحات انترنتي برداشته ودربين دوستان خود توزيع کرده است. اين دانشجو ازسه ماه به اين طرف مفقود الاثر بوده و مدعي العموم وي را متهم به تبليغات عليه دين مقدس اسلام ساخته است. رئيس دانشگاه بلخ گفته است که هم صنفان اين دانشجو گفته اند که وي چنين مقاله اي را تکثير وتوزيع نموده است. مقامامت به مثابه سندي براي تقويت اين اتهام، پيدا شدن کتاب " دين درتاريخ تمدن " ؛ اثرويل دورانت را ذکرکرده اند. درحاليکه به روز شنبه گذشته ژورناليستان ولايت بلخ اين بازداشت سيد پرويز کامبخش را مخالف حقوق بشر دانسته اند. آقاي خالقيار مدعي العموم ولايت چنين ادعايي را غلط دانسته وهرگونه تجديد نظر را درمورد سرنوشت وي ناممکن خوانده است. خالقيار مي گويد:

" کساني که او را حمايت مي کنند؛ درحقيقت کساني اند که بايد به محکمه کشانده شوند. چرا و به چه دليل ازوي حمايت مي گردد؛ درحاليکه اينجا قانون است، سارنوال است ، محکمه است ، پرسان است، سوال است. تا هنوز محاکمه اي صورت نگرفته ، سروصدا بلند شده ، تا هنوز در دوسيه وي کدام تصميم ازطرف محکمه صورت نگرفته که غوغا بلند شده ؛ دليل چيست ؟ درحالي که اينجا کدام تخطي ازحقوق بشر صورت نگرفته ، کدام تخطي رسانه ها صورت نگرفته ..."

درپهلوي مسائل حقوقي درقضيه دستگيري پرويز کامبخش يک مسئله اساسي پوشيده مي ماند وآن عبارت است ازوضع بد تدريس دربسياري دانشگاههاي نوبنياد افغانستان است که ازقلت استادان صاحب صلاحيت ومجرب رنج مي برند.تکثر دانشگاهها درولايات هرگاه ازيک جانب بيانگر علاقه مندي مردم درسرتاسر افغانستان به تحصيل علوم درسطوح اختصاصي وبالايي است، ازجانب ديگر جداً با معاوضه کميت با کيفيت دست وگريبان مي باشد. استاداني که درسطح دانشگاهها به صورت مستقل تدريس مي کنند، قاعدتاً بايد ازآن صلاحيتي برخوردار باشند تا به قناعت جوانان محصل بپردازند. معمولاً دردانشگاههاي برخي ازولايات استادان نمي توانند پاسخهاي قناعت بخش به سوالهاي محصلان جوان بدهند؛ اين استادان که اکثراً با حمايت قدرتمندان محلي به اين سمتها گماشته شده اند، محصلان کنجکاو را به انواع مختلف وادار به سکوت مي سازند، ودرصورتي که اين ترفندها کارگر واقع نشوند؛ ايشان را تهديد به اخراج مي نمايند، وگاهي هم امکان دارد تراژيدي اي چون اتهام بستن بر سيد پرويز کامبخش به وجود آيد.

اينکه دستگيري سيد پرويز کامبخش تا کجا با قوانين نافذ کشوري و قانون رسانه هاي افغانستان خوانايي دارد، خانم شکريه بارکزي زن روشنفکر ونماينده ولسي جرگه افغانستان چنين مي گويد:

" قانون رسانه هاي افغانستان حکم مي کند ؛ قبل ازدستگيري يا مجازات يا محاکمه اي که براي يک ژورناليست داير مي شود، اولاً شوراي رسيدگي به تخطي رسانه ها دراين مورد رسيدگي کند. مثلاً هرکس که عارض است، عريضه خود را به آن شورا تسليم مي دهد وبعداً کسي به اصطلاح رويش عرض شده ، براي او هم فرصت دفاع ازمتن داده مي شود و دريک فضاي کاملاً کارشناسانه مطبوعاتي باهم بحث کرده ونتيجه اين نظرات اعضاي کمسيون باز به سارنوالي مي رود- اين درصورتي است که ازديدگاه اين کمسيون واقعاً جرمي وجود داشته باشد. به اين اساس تا جايي که من خبردارم هيچ گونه تعامل قانوني مطابق به قانون رسانه هايي که فعلاً دردولت افغانستان نافذ است؛ دوسيه آقاي کامبخش برآن مبتني نيست. به خاطر اينکه اين موضوع ازديد ژورنالليستي بررسي نشده وبلاخره کميسيون نظر خود را بيان نکرده است. به اين دليل اين عمل غيرقانوني پنداشته مي شود."

اظهارات خرم درمورد نمايش فيلمهاي هندي

اين درحالي است که آقاي عبدالکريم خرم وزيراطلاعات وفرهنگ افغانستان يک روز پس ازانتقاد شوراي علماي اسلامي از نشرات تلويزيونهاي خصوصي گفته بود که پخش سريالهاي هندي از تلويزيونهاي اين کشور، باعث تبليغ بت پرستي در جامعه مي شود.عبدالکريم خرم پخش اينگونه برنامه ها را مخالف فرهنگ اسلامي خوانده و از مسئولان تلويزيون هاي غيردولتي خواسته است از پخش برنامه ها و سريالهايي که او آنها را "مبتذل" خوانده، خودداري کنند.
خانم شکريه بارکزي درحالي برجوانب منفي ووقت تباه کن وغيرآموزنده برخي ازبرنامه هاي تلويزيوني براي خانواده ها انتقاد مي کند؛ درمورد اينکه آيا درکشوراسلامي اي مانند افغانستان پخش چنين برنامه هايي مي تواند موجب تبليغ وترويج بت پرستي شود ؛ خانم شکريه بارکزي چنين مي گويد:

" فکرنکنم مردم افغانستان تازه به تماشاي فيلمهاي هندي آغاز کرده باشند.ازسالهاي بسيارقبل ؛ ازسالهايي که تلويزيون نبود، مردم افغانستان علاقه مند به ديدن فيلمهاي هندي بودند. درآن زمان اين فيلمها درسينماهاي شهري به نمايش گذاشته مي شدند. يک مورد که براي خودم بسيار تعجب آور است اينکه ؛ چرا ديد مردم افغانستان اينقدر ضعيف وعقيده اسلامي شان به باور بعضي ازمقامات دولتي کمرنگ جلوه مي کند؟ آنها فکر مي کنند که ديدن يک فيلم ويا سريال مي تواند عقيده ديني يک مسلمان ومخصوصاً يک افغان را تغيير بدهد. بت بودا يک اثرتاريخي بود، اما مردم آن راپرستش نمي کردند. يک زمان مردم بودايي بودند، اما وقتي که به دين اسلام مشرف شدند، ديگر هيچگاه تزلزل دراراده شان وجود نداشته است ."

همه قراين نشان مي دهند مي دهند که محدود ساختن ساحه نشرات رسانه ها ومطبوعات به نام قانون ، دين وفرهنگ بيشتر ازآنکه هدفهاي سالم ديني وقانوني را دنبال کنند، ماهيت سانسورگرانه دارند. يعني با اذعان به قانون ودين کوشيده مي شود ، تا اقتدار صاحبان قدرتهاي نامشروع را نگه دارند. خانم شکريه بارکزي دراين مورد مي گويد:

" البته اين اظهارات کاملاً ريا کارانه است. من فکرنمي کنم اين موضوع بيشتر جنبه ديني داشته باشد. اين حرف صرفاً درچوکات اخذ امتيازات سياسي ويا خوش نگهداشتن يک حلقه محدود است که نشان بدهند ما چقدر نسبت به دين خود تعهد داريم . حال آنکه مردم افغانستان چه تلويزيون بوده ويا نبوده ، چه راديو بوده ويا نبوده ؛ هميشه به دين مقدس اسلام وفادار بوده اند. اين چيزها وصحنه ها اصلاً نمي توانند افکاراسلامي مردم را به بازي بگيرد ويا تحت تاثير خود درآورد."

زندان بگرام گوانتاناموي ديگر

درحالکيه جهان شاهد ششمين سال ورود نخستين دسته زندانيان " جامه نارنجي " در پليگاه دريايي ايالات متحده امريکا درگوانتانامو است؛ گروههاي حقوق بشر مي کوشند تا توجه افکار عامه مردم وکمسيون تدقيق کانگرس امريکا را به يک " گوانتاناموي ديگر" درافغانستان يعني به زندان پايگاه هوايي امريکا دربگرام افغانستان جلب نمايند.

اين زندان درشهر تاريخي بگرام که نزديک به ولايت پروان وشهرچاريکاراست واقع شده است. درسال 2001 ، هنگام ايالات متحده امريکا براي سرنگون ساختن طالبان به افغانستان حمله نمود؛ اين زندان به حيث يک مرکز تحقيق موقتي ايجاد گرديد. درحال حاضر دراين زندان 630 نفر يعني قريب سه چند بيشتر ازکساني که درزندان گوانتانامو محبوس مي باشند؛ قرار دارند.

درسال 2005 هنگامي که اسناد موثق از مرگ زندانيان، مفقود شدن آنها و شکنجه شان حکايت مي کردند، ايالات متحده امريکا تلاشهايي را روي دست گرفت که اين زندان را به مقامات افغانستان واگذار شود. اما به دليل يک سلسله اقدامات سوء قانوني ، ديوانسالارانه واداري اين زندان هنوز درکنترول نظاميان امريکايي قرار دارد. درآخرين گزارش خاص ومخفي اي که اخيراً کميته بين المللي صليب سرخ جهاني به مقامات زندان سپرده است؛ از بدرفتاري پيهم با زندانيان شکايت شده است.

درگزارش کميته بين المللي صليب سرخ ، جادادن شمار زياد زندانيان دريک مکان کوچک ، ازشرايط " خشن"، ازفقدان شفافيت درمورد دلايل حقوقي زنداني ساختنها، ازقطع ارتباط زندانيان با خانواده وخويشاوندان آنها، ازسلولهاي انفرادي اي که تاکنون افشا نشده بودند وازاينکه زندانيان رفتارظالمانه صورت گرفته وکنوانسيون ژنف پامال مي گردد؛ سخن به ميان آمده است.

حنا شمسي، از اتحاديه دفاع از آزاديهاي مدني درامريکا مي گويد: " بگرام اگرازگونتانامو بتر نباشد، مانند آن بداست. هنگامي که زنداني اي دريک توقيفگاه امريکايي ودرزيرکنترول امريکا مي باشد، پاي ارزشهاي مان درميان مي باشد وپابندي مان به حاکميت قانون مورد آزمايش قرار مي گيرد."

شمسي توجه را به يک واقعيت ديگر جلب مي نمايد وآن اينکه امکان دارد دربگرام زندانياني نگه داري شوند که درجمله " زندانيان وزارت دفاع " امريکا به شمار نروند. اين زندانيان به جاي آنکه مربوط به وزارت دفاع ايالات متحده امريکا باشند، يا توسط دستگاه استخبارات مرکزي ايالات متحده امريکا " سي. آي. اي " دستگير شده اند ويا توسط ساير دوايرغير نظامي .

شمسي مي گويد:

" ما مي دانيم که سي آي اي ، " زندانيان اشباح" داشته است ، يعني زندانياني که به صورت مخفي دستگيرشده اند وازچشم صليب سرخ پنهان داشته مي شده اند. اين زندانيان درزندانهاي مخفي مانند" سالت پيت" درافغانستان نگه داري مي شده اند."

شمسي به نکته ديگري اشاره مي کند ومي گويد: به نظر مي رسد که آشکارا يک درس ديگر از افتضاح شکنجه ناديده گرفته مي شود و آن عبارت از قوانين مختلف دردواير مختلف وبراي زندانيان مختلف است ، که اين خود دعوت به بدرفتاري با زندانيان است."

درگزارش گفته مي شود که درسايه توجه عامه به آنچه درگوانتامو مي گذرد اوضاع دربگرام اکثراً ناديده گرفته مي شود.