1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

دیدگاه: اختلافات درونی طالبان چه اندازه واقعی و جدی است؟

Michael Kugelman
مایکل کوگلمن
۱۴۰۰ مهر ۱, پنجشنبه

طالبان در هفته‌های پیش رو با چالش حکومت‌داری و فشارهای زیادی مواجه خواهند شد. مایکل کوگلمن، نویسنده مهمان، در این مقاله می‌نویسد که این فشارها می‌تواند تنش‌های داخلی تازه‌ای در میان طالبان ایجاد کند.

https://p.dw.com/p/40guz
ملا برادر با دو تن دیگر از اعضای رهبری طالبان
ملا برادر با دو تن دیگر از اعضای رهبری طالبانعکس: Alexander Zemlianichenko/REUTERS

گزارش هایی در مورد اختلافات درونی در میان رهبری طالبان افزایش یافته است، به خصوص تشکیل کابینه سرپرست تندرو و غیرفراگیر ظاهراً یکی از دلیل‌های آن است. گمان می‌رود این کابینه سرپرست مورد انتقاد شاخه‌های میانه رو طالبان قرار گرفته باشد، زیرا در آن هیچ نماینده دیگر گروه‌های قومی و افراد خارج از گروه طالبان وجود ندارد.

چندین مرجع جزئیات جالب از مناقشه فزیکی میان رهبران میانه رو و تندرو طالبان در ماه گذشته نشر کردند. گفته می‌شود در این مناقشه ملا برادر، معاون نخست رئیس الوزرای طالبان و خلیل الرحمن حقانی یکی از رهبران شبکه حقانی و وزیر جدید وزارت مهاجرین شامل بوده اند.

بنا به گزارش‌ها حقانی از چوکی خود برخاسته با مشت به روی ملا برادر کوبیده است که این عمل وی باعث درگیری محافظان دو جناح گردیده و در نتیجه چندین تن جان شان را از دست داده اند. گفته شده که آنها "فرنیچر و ترموزهای چای سبز" را بالای یکدیگر پرتاب کردند.

اگر گزارش ها در مورد تنش‌های داخلی دقیق باشند، این اختلافات در هفته‌های آینده افزایش خواهند یافت. زیرا طالبان تحت فشار قرار دارند، آن هم در زمانی که در تلاش تحکیم قدرت، کسب مشروعیت ملی و بین المللی، حل بحران اقتصادی و دفع تهدیدهای گروه رقیب (دولت اسلامی خراسان) اند.

هنوز متحد

در همین حال نباید در مورد ایجاد شکاف در درون گروه طالبان اغراق کرد. شواهد قطعی در مورد این مشاجره ها موجود نیست. لازم است در این مورد محتاط بود، زیرا در گذشته مخالفت‌های داخلی در این گروه قبل از این که به تهدید جدی مبدل شود، به صورت بی رحمانه سرکوب شده است. بر علاوه آن، تنش های داخلی در ۲۰ سال اخیر مانع موفق شدن این گروه در اهداف تعیین شده شان نشده است.

مایکل کوگلمن از مرکز تحقیقاتی وودرو ویلسون در واشنگتن
مایکل کوگلمن از مرکز تحقیقاتی وودرو ویلسون در واشنگتنعکس: C. David Owen Hawxhurst / WWICS

اندریو واتکینس، کارشناس افغانستان در ۲۰۱۹ خاطر نشان کرده بود که "هر اختلاف داخلی میان طالبان که به عنوان تهدید تلقی می شد، در یک دهه اخیر شدیدا و حتی بیرحمانه سرکوب شده است". او همچنین اظهار داشته است که مخالف های داخلی طالبان پس از آغاز رهبری ملا هبت‌الله آخندزاده در ۲۰۱۶ کاهش یافته است.

در واقع نشانه های قوی از وحدت در صفوف نظامی و سیاسی طالبان دیده می شود. در چند سال گذشته هر زمانی که طالبان اعلام آتش بس کردند، جنگجویان طالب بدون هیچ اعتراضی سلاح را به زمین گذاشتند. سپس هنگامی که طالبان تصمیم مذاکره با حکومت ترامپ و به مدت کوتاهی با حکومت پیشین افغانستان را گرفتند، با هیچ مخالفتی از اعضای تندرو این گروه مواجه نشدند.

رهبری یک دولت

اگر اختلافاتی در درون طالبان هم وجود داشته باشد، این گروه را تضعیف نمی کند. در طول سال ها طالبان حملات خود را افزایش دادند تا آنکه یک شورش محلی را به یک عملیات سراسری مبدل کردند. این گروه بخش بی سابقه قلمرو افغانستان را تصرف کرده و توافق خروج نیروهای امریکایی با امریکا را بدون زحمت زیاد امضا کردند. طالبان بدون شلیک یک گلوله به کابل آمدند و دشمن شان اشرف غنی را به فرار وادار کردند، قدرت سیاسی را به دست آوردند، با آخرین سرباز امریکایی در حال خروج خداحافظی کردند، و یک کابینه سرپرست اعلام کردند که شامل قدرتمندترین و ترسناک ترین رهبران این گروه است.

اختلاف نظرهای جدید در مورد نحوه واکنش به اعتراضات صلح آمیز مردم، حق شمولیت رهبران غیر طالب در دولت، و شیوه حل بحران اقتصادی به میان آمده است.

اگر شبیه گذشته باشد، قبل از ایجاد شکاف های عمده در گروه طالبان این اختلافات تازه رفع خواهد شد. اما این گروه با چالش های پیچیده تری در رهبری یک دولت نسبت به راه اندازی شورش روبرو خواهد شد. به این معنی که اختلافات داخلی ماننده گذشته به سادگی قابل حل نخواهند بود.

تهدید شاخه خراسان گروه داعش

علاوه بر این، یک پیامد احتمالی تداوم این اختلافات بالقوه داخلی که نادیده گرفته می شود، پیوستن جنگجویان این گروه به شاخه خراسان گروه داعش است. شماری از جنگجویان طالبان از پایان جنگ ابراز ناامیدی کردند که نمی توانند به جهاد شان ادامه دهند. بسیاری از آنها در تلاش گذار به یک زندگی غیرنظامی و تامین معیشت جدید در جریان این بحران اقتصادی هستند. این وضعیت برای آنها ناامید کننده و خسته کن خواهد بود.

در گذشته شماری از جنگجویان ناراضی طالبان حمایت خود را از شاخه خراسان گروه داعش که عمدتا متشکل از جنگجویان سابق طالبان افغان و پاکستانی است، اعلام کردند. ممکن است موج های تازه پیوستن به داعش در ماه های آینده اتفاق بیافتد.

این قابل تعجب نیست که شاخه خراسان گروه داعش اکنون بزرگترین چالش امنیتی در برابر گروه طالبان است. حمله وحشتناک در نزدیکی میدان هوایی کابل به تاریخ ۲۶ آگست احتمالا آغاز عملیات شاخه خراسان گروه داعش برای تضعیف طالبان بود. حملات اخیر علیه موترهای حامل طالبان در ننگرهار، ولایتی که در آن گروه داعش شکست زیادی متحمل شده است، خطر این گروه را برای طالبان ثابت می کند.

شاخه خراسان گروه داعش با جنگجویان کمتر، و ساحه تحت تصرف کمتر، خطر مستقیمی برای بقای سیاسی طالبان نیست. اما حملات خشونت آمیز این گروه می تواند مانع تلاش های طالبان برای تحکیم قدرت و کسب مشروعیت ملی شود.

یکی از پیام های اساسی طالبان برای مردم افغانستان برقراری صلح پس از ۴۰ سال جنگ است. اما دست‌آورد و مشروعیتی که طالبان در پی حصول آن هستند با موج جدید خشونت های تروریستی از سوی شاخه خراسان گروه دعش تضعیف می شود.

صحبت های زیادی در مورد تنش ها میان رهبران مختلف طالبان صورت گرفته است. اما جنگجویان طالبان در مورد پایان جنگ ناامید هستند و ترجیح می دهند به مبارزه ادامه دهند. این می تواند نشانه ای از اختلاف‌ها در داخل گروه طالبان و پیامدهای ناگوار احتمالی آن باشد.

مایکل کوگلمن، معاون رئيس بخش آسیای مرکز تحقیقاتی «وودرو ویلسون» در واشنگتن است.

 

Michael Kugelman
مایکل کوگلمن مایکل کوگلمن، معاون رئيس بخش آسیا در مرکز تحقیقاتی «وودرو ویلسون»