1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

توجیه شکنجه ونقض حقوق بشردرجریان جنگ

۱۳۸۴ آذر ۲۲, سه‌شنبه

آیا منع عمومی شکنجه در مواقع تروریسم وحالات اضطراری وجنگ محدود می گردد؟ این سوال مرکزی ایست که حال مورد مباحثه قرار داردو البته این امر تنها مربوط به جامعه امریکا نیست.

https://p.dw.com/p/DH7w
با شکنجه یک انسان به منظور کسب اطلاعات از وی، به یک توده درد ،ترس و تحقیر تنزل می یابد.
با شکنجه یک انسان به منظور کسب اطلاعات از وی، به یک توده درد ،ترس و تحقیر تنزل می یابد.عکس: AP

کسیکه نمی خواهد اصول همزیستی انسان وار را مورد سوال قرار دهد می بایست به این مساله یک نه قاطع و روشن بگوید. منع شکنجه که در سال 1948 در اعلامیه عمومی حقوق بشر سازمان ملل متحد انتشار یافته است. جنبه جهان شمول داشته وجای هیچ شک و تردیدی در آن وجود ندارد. حتا اگر بسیاری حقوق بشر در مرز محدودیت قرار گیرد، منع شکنجه امکان ندارد چنین باشد. منع شکنجه یک حکم مطلق است. هرنوع تخطی علیه حقوق بشر به معنای بی احترامی به بشریت است. با شکنجه یک انسان به منظور کسب اطلاعات از وی، به یک توده درد ،ترس و تحقیر تنزل می یابد. و پس از آن تا یک شی برای اعتراف کردن خرد می شود. انسانیت این شخص به تاراج برده می شود. او حس احترام و اعتماد به خود را از دست میدهد. پیامد بعدی اینکار آنست که وی اعتماد اساسی خود را به دیگران و جامعه از دست میدهد. شکنجه تنها این پیامدهای مصیبت بار را برای قربانی اش ندارد، بلکه برای شکنجه گر هم تباه کننده می باشد.

کسیکه یک انسان دیگر را بدین ترتیب سلب حیثیت می نماید و ویرا به شیی مبدل می سازد که تنها به عنوان ابراز وظیفه اجرا نماید، خودش نیز وقار و حیثیت خود را از دست میدهد.

یک دولتی که شکنجه را متحل می کند. یا توجیه می نماید و یا بدان مجال عملی میدهدکرامت انسانی را به مثابه ی بهای آن می پردازد. بدون اقدام به حیثیث خود و حیثیت دیگران تعهدادت اخلاقی و حقوقی که نه بین انسانها بوجود آمده می تواند ونه حفظ می شود.پذیرش توحش و بربریت گامی به عقب از انسانیت است.

آنانیکه در مبارزه علیه دشمنان آزادی اصول حقوق بشر را فراموش می کنند، اعتبار و اعتماد شان را در نزد شهروندان از دست میدهند. شرکت در مسابقه برای اعمال توحش اقتدار و قدرت عمل دولتها را افزایش نمیدهد بلکه در نتیجه آن حقوق بشر پامال می گردد.

نه تنها ایالات متحد امریکا بلکه بویژه اتحادیه اروپا مکلفیت سیاسی، قانونی و اخلاقی در این زمینه دارند. زیرا در اینجا مساله حفاظت از خود نیز مطرح می باشد. کسی که مفکوره شکنجه در زندانهای "سی آی ای" را دارد و یا در آن شرکت می ورزد باید مطابق به قوانین جزایی مورد پیگیرد قرار گیرد.

مطابق به این، همه پارلمانهای همه ی کشورهای اروپایی در قبال این مطلب یک وظیفه روشن دارند و آن اینکه مجال برای تطبیق شکنجه ندهند.