1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

ترازنامه منفي مبارزه عليه گرسنگي درافغانستان وجهان

۱۳۸۵ آبان ۱۱, پنجشنبه

کارشناسان اموراقتصادي افغانستان براين نظراند که تاکنون همه تلاشها در راه رساندن کمکهاي عاجل وکمکهاي بشردوستانه بوده است. کدام اقدام ضروري براي بهبود وضع زراعت وکدام برنامه اساسي براي فقرزدايي دراين کشورروي دست گرفته نه شده است.

https://p.dw.com/p/DH7C
کوفی عنان دبیرکل ملل متحد درکنفرانس تغذی جهانی منعقده روم
کوفی عنان دبیرکل ملل متحد درکنفرانس تغذی جهانی منعقده رومعکس: AP

درافغانستان مليونها نفرتهديد به گرسنگي مي شوند

بند اول ماده يازدهم ميثاق بين المللي حقوق اقتصادي – اجتماعي وفرهنگي مشعراست که :

" دولتهاي طرف اين ميثاق حق هرکس را به داشتن سطح زندگي کافي براي خود وخانواده اش ؛ شامل خوراک ، پوشاک ومسکن کافي همچنين بهبود مداوم شرايط زندگي به رسميت مي شناسد. دولتهاي طرف اين ميثاق به منظورتامين تحقق اين تين ؛ تدابيرمقتضي اتخاذ خواهند کرد وازاين لحاظ اهميت اساسي همکاري بين المللي براساس رضايت آزاد را قبول دارند."

افغانستان کشورفقيري است که با کمبود زمين زراعتي ومنابع آبي دست وگريبان است. آفت جنگ قريب سي ساله براين مشکل افزوده مي شود. درآستانه سرنگوني رژيم طالبان درسال 2001 ميلادي بنابرارزيابي موسسه CARE - مواظبت ازگرسنگان - حدود 7.5 مليون انسان افغان به کمکهاي غذايي نيازداشتند. تازه ترين ارقام نشان مي دهند که درافغانستان حدود دونيم مليون انسان گرسنگي مي کشند وحدود 6مليون انسان ديگرتهديد به گرسنگي مي شوند. يعني يک سوم جمعيت افغانستان با گرسنگي ويا تهديد گرسنگي دست وگريبان اند.

تجارب درسطح جهاني نشان مي دهند که گرسنگي بيشتردامنگير جمعيت زارع ودهقانان ومردم روستا ودهات مي گردد. برنهارد والترازموسسه امدادي " نان براي جهان "Brot für die Welt مي گويد:

" 80% گرسنگان درروستاها زندگي مي کنند.آناني که خود به امورزراعتي مي پردازند ، اکثراً گرسنه مي باشند. ازاين جمله فقرا 50 % آنان دهقانان فقيروبه حاشيه رانده شده مي باشند. دراينجا معولاً خانواده هاي داخل اند که معيشت آنان را زنان تامين مي کنند، 22 % را جمعيت بي زمين دهات مي سازند که به قسم کارگرزراعتي کارمي کنند ويا کارهاي دستي را دردهات پيش مي برند.8% آنان ماهيگران ، چوپانان، کوچيها وکسان ديگري مي باشند که ازمنابع طبيعي استفاده مي کنند."

اين واقعيت تلخ درسطح جهاني درافغانستان به شکل زنده آن وجود دارد. موسسه " کرستين ايد" ضمن تحقيقاتي که در66 قريه واقع درشمال غرب وغرب افغانستان انجام داده است ونتايج آن را درماه سپتمبرامسال اعلام نموده است مي گويد:

" دراين مناطق دهقانان صددرصد حاصلات شان را بنا به عدم بارندگيها درزمستان وبهارازدست داده اند. .. گرسنگي مالداران را مجبورساخته است تا حيوانات شان را بفروشند ويا اين حيوانات را به مناطق ديگردرجستجوي علف وآب ببرند.... کودکان ، زنان حامله ، خانواده هاي بي زمين وپيران ازاين ناحيه به علت قلت مواد غذايي با معضلات صحي روبرواند."

دريک تحقيقاتي که دو دانشمند دردانشگاه اوهايو پيرامون گرسنگي در53 کشوردرحال توسعه که افغانستان نيزدرآن شامل مي باشد انجام داده اند، گفته مي شود که " کمکهاي غذايي يک مسئله اساسي درکم ساختن گرسنگي نمي باشند." پروفيسور کريگ جنکنس يکي ازاين محققان براين نظراست که " گرسنگي اکثراً يک مسئله سياسي است."

ازنظروي " تبعيضات سياسي وجنگهاي داخلي عليه اقليتها عامل کليدي تداوم وافزايش گرسنگي دربين کودکان مي باشد."

بسياري محققان نظردارند که وارد کردن کمکهاي غذايي ازکشورهاي پيشرفته ، ولو با هرقصد ونيتي که باشد، براي کشورهاي کشورهاي فقيرخطرناک اند وآنها را وابسته به کمکهاي خارجي مي سازند.

کارشناسان اموراقتصادي افغانستان براين نظراند که تاکنون همه تلاشها در راه رساندن کمکهاي عاجل وکمکهاي بشردوستانه بوده است. کدام اقدام ضروري براي بهبود وضع زراعت وکدام برنامه اساسي براي فقرزدايي دراين کشورروي دست گرفته نه شده است. با همه سروصداهايي که درمورد کشت وتجارت خشخاش درافغانستان وعايدات اين ماده زهرناک وجود دارد، آنها براين نظراند که خود موجوديت حدود8.5 مليون افغاني که درمعرض فقرقراردارند ؛ نشان ميدهد که عايدات ناشي ازفروش ترياک به دهقانان نمي رسد. همچنان اين کارشناسان بديلهاي پيشنهاد شده براي کشت ترياک – مانند زعفران ويا گل ميخک – را خيالپردازانه ، غيراقتصادي وحتا مضربراي توسعه ورشد اقتصادي افغانستان مي دانند وبه جاي آن تاکيد مي ورزند که بايد زراعت افغانستان درگام نخست به توليد " سبد غذايي " مورد نيازافغانها يعني آن غله جات ، حبوبات وسبزيجاتي توجه نمايد که مردم به آن عادت دارند. ازنظراينها وارد نمودن مواد غذايي چه درشکل امدادي يا تجارتي آن تابع شرايط دشواري است که هرگاه کشورفقيري مانند افغانستان داراي آن نباشد، قحطي ناشي ازآن مي تواند موجب مرگ وميرمليونها انسان گردد. ازاينرو خود کفا شدن زراعتي افغانستان ازنظرآنها اولويت دارد. ديدگاه هاي آنها با توجه به نتايج منفي کار دهساله همايش سران جهان براي غذا ؛ تائيد مي گردد.

علاوه برآن کارشناساني مانند آرمين پاش ازسازمان " فيان " يا سازمان حقوق بشربراي تغذي خودي " با توجه به افزايش توليدات زراعتي وکاهش گرسنگي درکشورهايي مانند چين وهند ، عوامل ديگري را براي ازميان بردن گرسنگي تعيين کننده مي دانند. پاش مي گويد:

" درچين وبخشهايي ازهند مانند کرالا، يک توزيع مجدد موثروجامع زمين به صورت چندين مرحله يي گرفته است.من فکرمي کنم بين کارشناسان امورتوسعه يک توافق نظروجود دارد که اصلاحات ارضي و قبل ازهمه سرمايه گذاري دربخش اقتصاد زراعتي ازجمله عوامل تعيين کننده دراين راه بوده اند. دراين کشورها اعتبارات ، امتيازات اضافي ، وخدمات براي زيرساخت اقتصاد زراعتي اختصاص يافته بود. به نظرمي رسد که اينها عوامل تعيين کننده اند."

ترازنامه منفي مبارزه عليه گرسنگي درسطح جهاني

سازمانهاي امدادي جامعه ي بين المللي را به خاطرترازنامه منفي مبارزه عليه گرسنگي مورد انتقاد قراردادند.

ده سال ازروزي مي گذرد که سران حکومتهاي جهان ، درکنفرانس عالي روم براي تغذي جهاني وعده نموده بودند که تا سال 2015 شمارکساني را که مبتلا به سوء تغذي مزمن اند، به نصف آن برسانند.به روزدوشنبه 30 ام ماه اکتوبر سارمانهاي توسعه آلماني يک ترازنامه خراب ازتلاشهاي جامعه بين المللي براي مبارزه عليه گرسنگي بيرون داده اند. دريک کنفرانس خاص بدين مناسبت که چندين روز تا تاريخ شنبه چهارم ماه نومبرادامه مي يابد وازجانب سازمان غذايي جهان درروم برگذارشده است. دراين کنفرانس "موسسه محيط زيست و توسعه "، همراه با " جرمن واچ " ، " موسسه نان براي جهان " وسازمان حقوق بشر" فيان " تحقيقي را درمورد " ضعف ترازنامه کاررده ساله کنفرانس عالي تغذي جهان " انجام مي دهند. همکارمان زبينه ري پرگر؛ دراين زمينه گزارشي دارد:

با آنکه ده سال ازکنفرانس عالي تغذي جهان سپري مي شود ، هنوزهم درسطح جهاني 854 مليون انسان ازگرسنگي رنج مي برند.هدفي که درکنفرانس ده سال پيش تعيين شده بود ومي خواست تا شمارگرسنگان را به نصف کاهش دهد، هنوزبسياردوربه نظرمي رسد.

ازنظربرنهارد والترنماينده سازمان " غذا براي جهان "برنامه عمل براي ازبين بردن گرسنگي درجهان اقدام نيکي بود، اما کمترخودرا روي گرسنگان متمرکزساخت اما به جاي اينکه يک چهارچوب سياسي واقتصادي رابراي بهبود محيط روستا ها ؛ يعني جايي که گرسنگان بتوانند خود براي خود شان کمک کنند؛ به افزايش توليدات زراعتي توجه نمود.

توبياس رايشرت ازموسسه " جرمن واچ " انتقاد نمود که کشورهاي صنعتي با صادرات شان به کشورهاي درحال توسعه ، بازارهاي محلي را نابود مي کنند.

والترازموسسه " غذا براي جهان " منطقه جنوب صحراي افريقا را ازاين ناحيه بسيارپرچالش مي داند. اومي گويد:

" يک سلسله استثنائاتي وجود دارند، به طورمثال غنا وموزامبيک ، طبعاً اين کشورها نيز بسيارشکست خورده اند. به طورنمونه درموزامبيک يک جنگ طولاني داخلي حاکم بوده است. درغنا درسالهاي 80 وضع ازآنهم خرابتربوده است. اکنون پيشرفتهايي به نظرمي خورند.اما درمجموع اوضاع افريقا چندان درخشان به نظرنمي رسد."

يک نمونه دلچسپ موفقيت درمبارزه با گرسنگي را آرمين پاش ازموسسه " فيان " فلي پين مي داند که درآن جا پروژه جمهوري فدرالي آلمان درکاراست. پاش مي گويد:

" آلمان درآنجا ازپروژه سازماندهي جماعت حمايت مي کند. درآنجا موسسه همکاريهاي تخنيکي آلمان به دهقانان بيزمين کمک مي نمايد تاخود شان به خود کمک کنند."

بااينهم سازمانهاي آلماني براي توسعه حکومت آلمان فدرال را به غفلت درمبارزه عليه گرسنگي متهم مي سازند. لاکن خانم هيده ماري ويسورک سيول وزيرهمکاريهاي آلمان براي توسعه ؛ اين انتقاد را رد نموده وگفته است که آلمان ازطريق اين وزارت به برنامه هاي 30 کشور جهت توسعه روستاها حدود 300 مليون يورو کمک نموده است.