1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

برندگان و بازندگان اصلي انتخابات کي ها اند؟

۱۳۸۹ مهر ۲۸, چهارشنبه

پس از حدود پنج هفته نتايج ابتدايي انتخابات پارلماني افغانستان اعلان شد. هرچند نتايج اعلان شده ابتدايي است و تا نهايي شدن ممکن است تغييرات جزيي در آن رونما شود، اما همين نتايج برنده و بازنده را نشان ميدهد.

https://p.dw.com/p/Pj9k
رتبيل شامل آهنگ، سردبير بخش افغانستان دويچه وله
رتبيل شامل آهنگ، سردبير بخش افغانستان دويچه ولهعکس: DW

رتبيل شامل آهنگ، سردبير بخش افغانستان دويچه وله در اين زمينه تبصرهاي دارد.

رازي که در حقيقت از اول آشکار بود، اکنون افشا شد: رهبران تنظيم هاي جهادي پنج سال ديگر نيز در ولسي جرگه نقش عمده را به عهده خواهند داشت. طوري که حالا ديده مي شود رهبران جهادي و افراد وابسته به آنها تقريبا در بيشتر حوزه هاي انتخاباتي پيروزي را از آن خود کرده اند. حتا در کابل، شهري که ويرانيهايش هنوز خاطرات جنگهاي دهه 90 گروههاي جهادي را زنده ميکنند.

نتايج انتخابات افغانستان شايد براي مردم تعجبآور نبوده باشد. زيرا پيش از انتخابات بسياريها از بياعتمادي خود به کميسيون مستقل انتخابات سخن ميگفتند. اين که بخشي از مردم افغانستان در انتخابات شرکت کردند، دلايل ديگري نيز داشتند. آنها خواستند نشان بدهند که دست کم دموکراسي را جدي ميگيرند. مردم افغانستان به مراکز رايدهي رفتند تا به جهانيان بگويند "ما افغانها به جنگ، طالبان و افراط گرايي راي مخالف ميدهيم". شايد بسياري افغانها هنوز هم ندانند که دموکراسي چه مفهومي دارد و پارلمان چه وظيفهاي، اما اين را به خوبي ميدانند که مبارزه صلح آميز براي قدرت، بهتر از جنگ است.

کمتر کسي معتقد است که راياش تغييري در وضعيت کشور آورده ميتواند. مردم افغانستان در نه سال گذشته در سه انتخابات شرکت کردند، اما تغييري بنيادي در زندگي خود و وضعيت کشور احساس نميکنند. برخلاف انتظار، طالبان روزبهروز نيرومندتر شده اند و حکومت پيوسته ضعيفتر شده است. بنابراين، مردم باور ندارند که پارلمان جديد بتواند در بهتر شدن وضعيت کشور کاري از پيش ببرد.

تجربه نشان داده است که رهبران جهادي هرچند در تصميمگيريها حضور ملموس داشته باشند، براي تامين امنيت دوامدار و اصلاحات دموکراتيک نخواهند کوشيد. در پارلمان کنوني، مردم حداقل در دو مورد اتفاق نظر رهبران جهادي و افراد وابسته به آنها را آشکارا ديدند: تصويب قانون مصالحه ملي و قانون احوال شخصيه اهل تشيع (که بعدا بر اثر فشارهاي جهاني تعديل گرديد). هيچ کدام از اين دو مورد، خواست مردم افغانستان نبود. تنها هدفي که رهبران تنظيم ها پيگيري ميکنند، تقويت مواضع قدرت شان است. البته به هر پيمانهاي که جامعه جهاني از افغانستان عقبنشيني کند، پايههاي قدرت آنها مستحکمتر ميشود.

برخي ناظران معتقد اند که اکنون شرايط براي حامد کرزي دشوارتر ميشود زيرا رهبران جهادي با قدرت بيشتر با حکومت برخورد خواهند کرد. اما اين طرز ديد شايد زياد دقيق نباشد. کرزي از مدتها بدينسو است که رهبران جهادي را دوباره وارد ميدان بازيهاي سياسي افغانستان ساخته است. او سال گذشته با وجود انتقادهاي ملي و بين المللي هر دو معاونش را از ميان رهبران جهادي انتخاب کرد.

حامد کرزي اگر نتوانسته باشد جبههاي متمايل به خود را به پارلمان بفرستد، بازنده اصلي نيز نيست. بازنده اصلي اين انتخابات گروههاي دموکراتيک پراکنده و نامنسجم افغانستان ميباشند. دليل اين امر نيز واضح است: مجموعه افراد و تيمهايي که اصلاحات دموکراتيک و تامين عدالت را شعار ميدهند، در نه سال گذشته نتوانستند در مورد چند هدف مشترک به توافق برسند. به جاي آن احزاب سياسي بيشماري را تاسيس کردند که در مبارزه قدرت وزنه ناچيزي دارند. اين احزاب در انتخابات صدها نامزد داشتند، و به همين دليل هم نتوانستند به پيروزي دست يابند.

بازنده ديگر اين انتخابات، جامعه بينالمللي و آن کشورهاي غربي ميباشند که به مردم افغانستان وعده دموکراسي و صلح داده بودند، و با پول ماليه دهندگان خود بودجه انتخابات را مهيا کردند. واما پس از يک دهه مبارزه براي دمکراسي و جنگ عليه دهشت افگني، باز هم از برگشت طالبان سخن گفته ميشود و کساني بر سکوي تصميمگيري در مورد سرنوشت افغانها مينشينند که روزگاري از نظر جامعه جهاني، بخشي از مشکل بودند. پيامد چنين وضعيتي، هرچه باشد، نويد خوبي براي افغانستان، منطقه و جهان نيست.

رتبيل شامل آهنگ

ويراستار: عارف فرهمند