1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

بحث زبان با صالح محمد ريگستاني عضو پارلمان و عضو"کميته تفاهم"

سید روح الله یاسر۱۳۸۷ آبان ۲۹, چهارشنبه

ريگستاني: اساساً اين يک تقابل بين قبيله انديشي وزندگي مدنيست. کساني که با اين امر مخالفت مي کنند،در حقيقت يا خواهان افغانستان درحالت موجود اند، ويا هم طرفدار بازگشت به دوره حجر هستند.

https://p.dw.com/p/FyKu
دانشگاه طبی کابل که به دوزبان پشتو وانگلیسی نوشته شده است.
دانشگاه طبی کابل که به دوزبان پشتو وانگلیسی نوشته شده است.عکس: DW/ Yasir

بایک نگاه کوتاه به گذشته های نه چندان دور افغانستان به سادگی می توان دید که بحث زبان بویژه میان زبان فارسی دری وپشتو یا اگردقیق ترگفته شود، میان نظامهای تمامیت خواه وفرهنگیان آزاد اندیش به یک بحث جدی وگلوگیرمبدل شده است. این که چه زبانی را یک نویسنده ویا یک فرد استفاده کند ومحدودیت های کاری برای بسیاری ازافرادی که تن به این خواسته در نداده اند، مانع رشد فرهنگی جامعه نیزگردیده است .

این مبحث قربانی های آشکار وپنهان فراوان درافغانستان داشته است.اما هنوزپرسش این است که هرگاه فردی یک واژه ی اززبان خودش یا فرض کنیم که ازدیگران را استفاده کندچه تاثیربدی برای دیگران خواهدگذاشت ویاضررطرف دیگرچه خواهدبود که حتا ازخشونت دست نمی کشند.درحالی که درافغانستان بسیاری ازمردم نان خوردن وامنیت برای زندگی کردن ندارند وبا هزاران مشکل اساسی دیگر مواجه اند، شماری با قاطعیت درمورد اندازه ی ریش، استفاده ی کلمات وچگونه پوشیدن لباس ومسایل خنده آور دیگرمشغول اند.

حالا نمایندگان مردم دراین میان چه فکرمی کنند؛ این موضوع را با صالح محمد ریگستانی یکی ازنمایندگان پارلمان افغانستان وعضوکمیته تفاهم حل مشکل مسله زبان درپارلمان افغانستان، درمیان گذاشته ایم:

دويچه وله: آقاي ريگستاني؛ مشکل استفاده از زبان مادري که ريشه ي طولاني در تاريخ افغانستان دارد، نه تنها که با نظام گويا دموکراتيک فروکش نکرده و حل نشده است بلکه روز به روز حاد تر شده،وباعث خشونت ها هم شده و خواهد شد.

اگر گذشته ها را توجيه کنيم، حالا که نظام کنوني دموکراتيک، مردمي، مدافع حقوق بشر...والقاب گوناگون ديگر که داده مي شود،حاکم است. از سوي ديگر هم، نمايندگان مردم در مجلس نمايندگان براي تأمين خواسته هاي مشروع مردم و حقوق مشروع آنهاست؛ حالا در اين نظام ، چرا انسانها به دليل استفاده از زبان مادري، توهين، تحقير و حتي کشته مي شوند؟

ريگستاني : بسم الله الرحمن الرحيم؛ اساساً مخالفت با زبان فارسي ويا لوحه هاي فارسي در حکومت قبيله انديش آقاي کرزي تازگي ندارد، ويکي از دلايلي که حکومت آقاي کرزي با بحران اعتماد ملي مواجه شد، هم اينست که آقاي کرزي و تيم همکارش، اينها به دموکراسي، باور و اعتقاد ندارند، و الي دموکراسي فرهنگي،جزء فرهنگ دموکراتيک وجزء يک نظام دموکراتيک مي باشد.

اين گروه قبلاً لوحه ي "نگارستان ملي" را پايين کردند؛ بعد افرادي را از مأمورين خود دولت که در بخش هاي فرهنگي و رسانه ها مشغول بودند، به جرم استفاده از کلمات "دانشگاه" "دانشکده" يا زبان فارسي دري که زبان رسمي خود دولت ما نيز است، ودر ضمن زبان ميليون ها نفر از باشندگان اين سرزمين و مردم ماست، مورد تهديد و مجازات قرار دادند.

بنابراين من شخصاً معتقد هستم که اين نظام قبيله انديش است، قبيله گراست، ماهيتش براي مردم ما روشن شده است، وبه همين دليل دولت در اقامه دموکراسي و توسعه دموکراسي در بين مردم و مردمسالاري ناکام است.

ومن فکر ميکنم که دست اندرکاران حکومت و اطراف آقاي کرزي بيشتر به نظام "قبيلوي و اربکي" سازي ميانديشند تا به يک نظام مردمسالار.

دويچه وله: آقاي ريگستاني؛ خَب، اگر بحث ديگران را کنار بگذاريم، يا بحث حکومت را کنار بگذاريم، شما نمايندگان يک تعداد مرد هستيد، ومسلماً مردم از شما توقع دارند که از حق ايشان دفاع کنيد.

بالاخره شما نمايندگان برگزيده،چه کارهايي براي تأمين حقوق مؤکلان تان کرده ايد؟

ريگستاني: متأسفانه در داخل پارلمان هم قبيله انديشي وقبيله گرايي حاکميت دارد، ولي هيچ دليل ندارد که نماينده هاي مثلاً پشتو زبان مردم افغانستان به عنوان نماينده هاي ملت افغانستان، با واژه هاي دانشگاه مخالفت بنمايند.

در حالي که زبان فارسي وپشتو، هردو زبان هاي رسمي مملکت ماست ونه تنها دو زبان رسمي در سطح دولت داريم، بلکه نظر به قانون اساسي، ماده شانزدهم در مناطقي که اکثريت مردم به غير از زبان رسمي دولت صحبت مي کنند، اين زبانها در همان مناطق هم زبان رسميست؛ با اتکاء به قانون اساسي.

دويچه وله: آقاي ريگستاني؛ به هر حال شما از مردم راي گرفتيد که شما از حقوق آنها دفاع بکنيد. آيا فکر نمي کنيد که شما در وظيفه ي تان کوتاهي کرده ايد؟

مخالفان واژه ی دانشگاه ،دانشکده وموافقان هردو همزمان اعتراض داشته اند.
مخالفان واژه ی دانشگاه ،دانشکده وموافقان هردو همزمان اعتراض داشته اند.عکس: AP

ريگستاني: با تأسف در پارلمان هم روحيه قومي حاکميت دارد؛ وقتي که ما مي خواستيم که هردو زبان رسمي کشور ما پياده شود ولوايح به هردو زبان باشد، در آنجا نيز نماينده هاي پشتون با واژه ي "دانشگاه" و"دانشکده" مخالفت کردند وگفتند که "پوهنتون" و"پوهنزي" اصطلاحات ملي ما هستند؛ در حالي که دريک کشور که زبان ملي وجود ندارد، وجود اصطلاحات ملي چگونه امکان پذير است؟

در آنجا به خواست ميليون ها نفر از مردم، در گويش به زبان مادري خود ايشان، مخالفت گرديد.

نه تنها که خواست مردم در پارلمان حمايت نگرديد، بلکه حتي پارلمان درگير به يک نوع تشنج گرديد. بالاخره فيصله برآن شد که کميسيون تفاهمي تشکيل گردد، اما متأسفانه در کميسيون تفاهم هم برموضع قومي اصرار گرديد. در اينجا متوجه مي شويم که حتي نماينده هاي ملت هم اين حق را براي مردم خود قايل نيستند که به زبان خود لوحه داشته باشند.

متأسفانه بايد گفت که: جامعه ما هنوز به ملت تبديل نشده وهنوز ما به اقوام تقسيم هستيم، وبعضي از اين اقوام براي اقوام ديگر، حتي حق سخن گفتن به زبان خود ايشان را قايل نيستند.

دويچه وله: اما آقاي ريگستاني؛ تمام نماينده هاي مردم افغانستان از هر قومي که باشند، اينها مؤظف هستند، قانون اساسي را رعايت نمايند؛ با آنکه شما در نوشته ي تان گفته ايد که در قانون اساسي هم تصرفاتي صورت گرفته است. اما با آنهم در قانون اساسي يکي از مواد، رعايت حقوق مساوي ميان شهروندان افغانستان است. پس چگونه مي شود کسي براي کسي ديگر حقي قايل شود؛ زيرا براي هرکسي حقي طبيعي وجود دارد. آيا مخالفت با حقوق ديگران خود برخلاف قانون اساسي نيست؟

ريگستاني: کاملأ، اصلأ صحبت کردن و نوشتن به زبان مادري يا داشتن لوحه ي به زبان مادري که براي همه خوانا باشد،اين بحث تساوي حقوق مساوي با ديگران ، از جمله حقوق اساسي اتباعست که در قانون اساسي ما درج است. مثل حق کار، وحق حيات، حق تامين امنيت وحقوق ديگر... وبه خصوص به هردو زبان در قانون اساسي ما بيان شده است.

لوحه هاي دولت جمهوري اسلامي افغانستان اصلاً دو زبانه هستند. دراکثر وزارت خانه هاي ما دوزبان است.

اما مخالفت با واژه هاي "دانشگاه" و "دانشکده" مبناي قبيله انديشي دارد وهيچ ربطي به قانون ما نمي گيرد.

بلکه اين ازعدم فهم ما و قبيله گرايي ما ست که اجازه داده نمي شود که يک بخش عظيمي از ملت ما به زبان خود شان لوحه داشته باشند.

اين عمل نه تنها هيچ ربطي به قانون اساسي ما ندارد،بلکه اين عمل عدم رعايت قانون اساسيت، بي احترامي به قانون است،واين کنش پشت پا زدن به قانون اساسي افغانستان است،واين نقيصه متوجه پارلمان افغانستان است. متأسفانه در پارلمان فضاي قبيله انديشيست.

دويچه وله: اگر برگرديم به طرف نمايندگان پارلمان؛ به خصوص به عنوان يکي از نمايندگان پارلمان خود شما، مؤکلان شما توقع دارند، وقتي که به حق آنان تعرض صورت مي گيرد،شما چطور نميتوانيد از حق تان و آنان دفاع کنيد؟

ريگستاني: ببينيد؛ وقتي که تظاهرات دانشگاه کابل آغاز شد، من شخصاً به آنجا رفتم واز راه اندازي اين مبارزه ي فرهنگي وقيام فرهنگي ودر نهايت فعاليت فرهنگي دفاع کردم، وبه آنها گفتم که پشتو زبانان حق دارند،"پوهنتون"بگويند وفارسي زبانان حق دارند"دانشگاه "بگويند ولوحه همچنان بايد به دو زبان باشد.

اما رييس جمهور کرزي گفته است که ريگستاني اينها را تحريک مي کند؛ برخلاف اين که دستور نوشتن لوحه را به هردو زبان بدهد به وزير تحصيلات و وزيرداخله امر مي دهد که به هيچ صورت اجازه ندهيد که لوحه را به هردو زبان بالا کرده نصب کنند.

با آنکه وزير تحصيلات براي شاگردان وعده داده بود که تا روز دو شنبه به هردو زبان لوحه ها را نصب مي کند،در غير استعفا خواهد داد، روز بعدي از وعده اش انکار نمود.

بناءً مي توان گفت که ممانعت اصلي از جانب خود حکومت است،اما مبارزه ادامه دارد. من به اين باور هستم که در برابر قبيله انديشي ودر برابر برگشت به دوره ي صيقل سنگ، ما ضرورت به يک مقاومت مدني داريم.

بناءً مبارزاتي که در دانشگاه ها و در جا هاي ديگر صورت مي گيرد، اينها بخشي از مبارزه مدني ومسالمت آميز است.

اما متأسفانه در حکومت آقاي کرزي هيچ توجهي به اين موضوع نيست واز طرف ديگر آنها به اين نوع مبارزه مدني ودموکراسي نه فهمي ونه هم اعتقاد وباوري دارند.

طور نمونه: وزارت اطلاعات و فرهنگ که بهتر است نام آنرا وزارت ضد فرهنگ نامگذاري کنند، يکي از نمونه هاست، زيرا اولين فعاليت هاي ضد فرهنگي از همين وزارت آغاز شد. يعني اين که آنها اولين بار لوحه ها را پايين کردند، کساني را که اصطلاحات فارسي را به کار مي بردند از جانب همين ها مورد تهديد قرار گرفته از کار برکنار شدند.

به هرصورت ما با حوصله مندي پيش مي رويم، اما اطمينان مي دهم که از عمر حکومت قبيله انديش فقط پنج ماهي بيش نمانده است.

پنج ماه بعد همه لوحه هاي دولت جمهوري اسلامي افغانستان به هردو زبان خواهد بود.

ریگستانی:مخالفت با واژه هاي "دانشگاه" و "دانشکده" مبناي قبيله انديشي دارد وهيچ ربطي به قانون ما نمي گيرد.
ریگستانی:مخالفت با واژه هاي "دانشگاه" و "دانشکده" مبناي قبيله انديشي دارد وهيچ ربطي به قانون ما نمي گيرد.عکس: AP

دويچه وله: آقاي ريگستاني؛ وحدت ملي در تأمين حقوق مشروع يک ديگر به وجود مي آيد ويا اين که در از بين بردن حق همديگر؟

ريگستاني: اين سواليست که منهم در پارلمان مطرح کرده ام ، وقتي که کميته تفاهم ساخته شد.

يعني اين که آيا لوحه اگر به هردو زبان باشد، به وحدت ملي بيشتر کمک مي کند ويا اين که به يک زبان باشد، وبراي بخش ديگري از ملت ما حق ندهيدکه به زبان خود لوحه داشته باشند.

فقط آنها هربار اين نکته را مي گفتند که ما مخالف نيستيم،اما "پوهنتون" اصطلاح مليست. اما سوال در اينجاست که در کشوري که زبان ملي وجود ندارد،اصطلاحات ملي چگونه مي تواند وجود داشته باشد؟

با تأسف در حال کنوني حضور عادلانه ي اقوام در مشارکت سياسي وتصميم گيري هاي سياسي در افغانستان محسوس نيست، درتصميم گيريهاي سياسي حضورندارند و هم يک نوع غير عادلانه بودن حضور اقوام وجود دارد. اما اين پروسه اي است که بسيار طولانيست وما بايد با خردمندي مبارزه ي خود را در اين راستا ادامه بدهيم.

دويچه وله: به عنوان آخرين سوال، مي خواستم از شما به عنوان کسي که مي خواهيد اين موضوع با خردمندي حل شود ، بپرسم که حالا ، اين چه ضرري به آن طرف هاي مقابل دارد؟وچه سودي براي کساني که حتي حاضر هستند در اين مبارزه خون ايشان بريزد؟

ريگستاني: اين يک نوع مبارزه بين زندگي وجامعه ي مدني وجامعه قبيلويست.

اساساً اين يک تقابل بين قبيله انديشي وزندگي مدنيست. کساني که با اين امر مخالفت مي کنند،در حقيقت يا خواهان افغانستان درحالت موجود اند، ويا هم طرفدار بازگشت به دوره حجر هستند.اما آناني که مي خواهند زبان فارسي هم در کنار پشتو باشد، معنايش اينست که: ما ملتي داراي زبانهاي مختلف هستيم و براي پيشرفت وساختن ملت، ضرورت است که در کشورما نظام سياسي دموکراتيک واز نظر فرهنگي ، بايد يک دموکراسي فرهنگي وگونه گوني وجود داشته باشد.

ما با حفظ تنوع فرهنگي مي توانيم يک ملت بسازيم، نه با حذف تنوع .

دويچه وله: يک جهان سپاس وتشکرازشما.

ريگستاني: سلامت باشيد.