1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

الغاي مجازات مرگ درجهان وافغانستان

رسول رحیم۱۳۸۶ آذر ۱, پنجشنبه

به روز پانزدهم نومبر امسال سازمان ملل متحد يک فيصله نامه غيرالزام آور را درمورد الغاي مجازات مرگ درسطح جهان به تصويب رسانيد. کميسيون حقوق بشر مجمع عمومي سازمان ملل متحد با 99 راي موافق، 52 راي مخالف و 33 راي مستنکف اين فيصله نامه را تصويب نمودند. دانستن ديدگاههاي موافقان ومخالفان لغو مجازات مرگ درحاليکه پس ازيک وقفه کوتاه درافغانستان باز اعدامها به مثابه اشد مجازات روي دست گرفته شده اند ايجاب ارزيابيهاي بيشتر را

https://p.dw.com/p/DH6N
شرکت در پروسه اعدام انسانها را دچارقساوت قلبی وخشونتگرایی می سازد
شرکت در پروسه اعدام انسانها را دچارقساوت قلبی وخشونتگرایی می سازدعکس: AP

مي نمايد.

درملل متحد چگونه به لغو مجازات مرگ راي داده شد؟

هشت سال را دربر گرفت تا بالاخره علامتي برضد مجازات مرگ درملل متحد خود را نشان داد. با اينهم يک فيصله غيرالزام آور نمي تواند بيانگرتوافق همه اعضا باشد. درحاليکه 99 کشور عليه مجازات مرگ به مثابه اشد مجازات راي داده اند، 85 کشور ديگر عليه مجازات مرگ موضع مخالف ابرازنکرده اند. درحقيقت ما دراينجا شاهد سيماي واقعي جامعه جهاني مي باشيم که دراين موضوع بسيارمهم دربين خود اختلاف دارند.

قبل ازهمه کشورهاي اسلامي با ايالات متحده امريکا عليه لغو مجازات مرگ همدست گرديدند. برعلاوه ايالات متحده امريکا وکشورهاي اسلامي ، هند وچين نيز به لغو مجازات مرگ؛ " نه" گفته اند.

همه مباحثاتي که پيرامون لغو مجازات مرگ به مثابه اشد مجازات درطي هشت سال گذشته صورت گرفته اند، درطبقه زيرزميني ساختمان ملل متحد بوده اند. مجمع عمومي سازمان ملل متحد نيز آن شير بي دنداني است که گاهي کشورهاي عضو به تصاويبش گردن نمي گذارند. وضع دشوار سازمان ملل متحد را پيرامون اين موضوع مهم را مي توان اززبان يکي ازدپلوماتها به خوبي دريافت . نماينده سنت کيتس ونيوس مي گويد:

" اين موسسه دربين خود اختلاف دارد. دراينجا تفاهم ، زمان ويک آشنايي با همديگر لازم است ، نه راي گيري "

حرف اين دپلومات کاملاً با واقعيت اوضاع وفق دارد مثلاً با وجود فيصله اکثريت به سود لغو مجازات مرگ ، نماينده بوتسوانا مي گويد:

" ما نه آمادگي داريم ونه درموقعيتي مي باشيم که اطمينان بدهيم که مي توانيم يک جنايتکار خطرناک را براي همه ي زندگي اش درمحلي جا بدهيم وازپول ماليه دهندگان درسراسرزندگي اش وي را اعاشه بکنيم ."

لاکن نماينده ايالات متحده امريکا خواست به اين موضوع بعد تازه تري بخشيده وآن را به حراست از زندگي کساني که هنوز به دنيا نيآمده اند پيوند بدهد. روبرت هاگان نماينده ايالات متحده امريکا گفت :

" زندگي کساني که هنوز به دنيا نيآمده اند ايجاب حفاظت زيادي را مي نمايد وما معتقديم ؛ آن کشورهايي که خواهان لغو مجازات مرگ اند، مي بايست دست کم به عين ترتيب متوجه زندگي اين موجودات بي گناه باشند."

مخالفت با لغو مجازات اعدام به همين جا پايان نيافت وکساني مانند فانو گوپالا مينو به آن جنبه فرهنگي داده ومدعي گرديد که اروپا، برخلاف انديشه هاي ملل متحد مي خواهد همه ي جهان را به قبول ارزشهاي خودش مجبورگرداند. فانو گوپالا مينو چنين به سخنانش ادامه داد:

" درمنشورسازمان ملل متحد چيزي به جانبداري از منع مجازات مرگ نيامده است. اما يک فقره وجود دارد که مانع مداخله ازبيرون درقانون گذاري داخلي ملل متحد مي شود. شايد روزي فرا برسد که اين کشورها بخواهند همه منشورسازمان ملل متحد را مطابق به مذاق خود قرائت بکنند."

طرفداران لغو مجازات مرگ چه دلايلي دارند؟

طرفداران لغو مجازات مرگ براين نظراند که تجربه نشان مي دهد اجراي اعدامها درهمه نقاط جهان موجب برانگيختن خشونت وبيرحمي درکساني مي گردد که دراين پروسه شرکت مي ورزند. آنها همچنين براين باور اند که درهيچ نقطه ي جهان ديده نه شده است که اجراي مجازات مرگ توانسته باشد جرايم وخشونتهاي سياسي را کاهش بدهد. ازنظر آنها ازکشوري تا کشور ديگر اجراي مجازات مرگ به طور نا متناسب آن عليه فقرا و اقليتهاي قومي ونژادي به کارگرفته مي شوند. همچنان مجازات مرگ براي سرکوبهاي سياسي نيز به صورت خود سرانه مورد سوء استفاده قرارمي گيرد. درعين زمان مجازات مرگ يک مجازات برگشت نا پذيرمي باشد، درنتيجه مي تواند به طوراجتناب نا پذيري به کشته شدن فردي منجر گردد که هيچگونه گناهي مرتکب نشده باشد. ازجانب ديگر مجازات مرگ ناقض حق حيات مي باشد که ازجمله حقوق اساسي انسانها به شمار مي رود.

تجربه ده سال گذشته نشان مي دهد که هرسال سه کشور مجازات اعدام را لغو قرار مي دهند واين ناشي ازاحترام به کرامت انساني مي باشد. با اينهم بسياري ازکشورها معتقد اند که با اعدام شماراندک ويا زياد زندانيان شان مي توانند معضلات اجتماعي وسياسي عاجل شان را حل وفصل بکنند. بسياري مردم درکشورهاي مختلف هنوز نمي دانند که مجازات مرگ براي جوامع آنها امنيت ومصئوونيت بيشترنه؛ بلکه بيرحمي وخشونت زيادتر بارمي آورد. با اين تجربه ها ديده مي شود که الغاي مجازات مرگ درکشورهاي مختلف ريشه گرفته است ، لاکن اين ريشه گرفتن هنوز کافي نمي باشد.

مادامي که شصت سال پيش ملل جهان گردهم آمده وملل متحد را بنيادگذاري نمودند، کمترنياز بدان بود تا بدانها تذکارشود هرگاه دولتي فکر بکند که هيچگونه محدوديتي براعمالش وجود ندارد، چه روزگاري بربشريت مي آيد. اعلاميه جهاني حقوق بشردرسال 1948 پس ازخودکامگيهاي بيسابقه دولتهاي فاشيستي وپيامدهاي خونين وفاجعه بار آن براي بشريت تصويب گرديد. اعلاميه جهاني حقوق بشر ؛ حق حيات را يک حق بشري مي داند. قطع نظر ازدلايلي که دولتها ارائه مي کنند وهمچنان قطع نظر ازاينکه با چه شيوه هايي دولتها انسانها را معدوم مي سازند، مجازات مرگ نمي تواند ازحقوق بشر مجزا دانسته شود. همين طور جنبش براي الغاي مجازات مرگ نمي تواند ازجنبش براي انفاذ واجراي حقوق بشر مجزا باشد. درموارد معيني مثلاً به هنگام جنگها شايد به منظوردفاع ازخود ويا براي جلو گيري ازتخريباتي که با استعمال قوا توسط ديگران به وجود مي آيد، شايد دفاع خودي توجيه گردد. درهمين موارد نيز همه برخورد ها درچهارچوب قوانين بين المللي تنظيم مي شوند.

تجديد مجازات مرگ درافغانستان

درماه اکتوبر سال جاري پانزده تن که ازجانب محاکم افغانستان به خاطر آدم ربايي ، تجاوز، غارتگري وقطاع الطريقي مجرم شناخته شده بودند ، محکوم به اعدام گرديدند. گفته مي شود که بيش از 50 تن ديگرکه ازجانب محکمه محکوم به اعدام مي باشند وانتظارسرنوشت شان را مي کشند. روزنامه مشهور "8 صبح " با تذکار ضرب المثل مشهور" پيرمري آسان است اما رخنه مرگ بازمي شود" با دقت وظرافت به خطرات اين اقدام دولت افغانستان توجه کرده است. افغانستان که طي سي سال گذشته غرق درانواع جنگ وخشونت بوده وسلسله خشونتها تا سطح انتخاب حملات انتحاري به مثابه تاکتيک اصلي ارتقا يافته است، بيش ازهروقت ديگر به خشونت زدايي نيازمند است. همين اکنون جرئت اعتراف به جنايات ضد بشري ازبيم اعدام درنزد بسياري ازمتهمان سلب شده است. همين اکنون بخش مهم مخالفان مسلح دولت افغانستان کساني اند که ازبيم همکاريهاي گذشته شان با طالبان والقاعده وترس ازشکنجه درگوانتانامو واعدام هنوز هم مجبوراند خود را درچترحفاظتي مخالفان مسلح دولت قراردهند. بنابراين پذيرش اصل الغاي مجازات مرگ درافغانستان مي تواند گامي استواري در جهت کاهش تدريجي خشونت وخشونتگرايي دراين کشور جنگزده باشد.