ادامه بحث روي قضيه حمله هوايي قندوز دربرلين

اين که طي آن 142 انسان جان هاي شان را از دست دادند، در برلين زلزله سياسي اي را باعث گرديد، که در نتيجه آن وزير دفاع وقت استعفا داد و وزير دفاع فعلي تحت فشار قرار گرفت.

همچنان رييس ستاد ارتش نظامي آلمان و معين وزارت دفاع نيز برطرف شده و بسياري متحدان ناتو در افغانستان اظهار عصبانيت کردند، بيش از همه فرمانده کل نيروهاي آيساف، ستنلي مک کريستل.

اين همه نتيجه فرمان دگروال کلاين بوده است. کارل تيودور سو گوتنبرگ، گرچه ازافسرانش پشتيباني مي کند، اما حمله هوايي قندوز را مورد انتقاد قرار مي دهد:

«نه تنها به دگروال کلاين، بلکه به افسراني مي گويم که امروز درينجا حضور دارند. آنچه بدون شک بر اساس عقل و وجدان و همچنان بخاطر حفظ جان سربازانش عمل کرده بود، بنابر طرز ديد واقعبينانه امروزي و با درنظرداشت تمام اسنادي هم که در آن زمان به من ارائه نشده بود، از لحاظ نظامي مناسب نبود.»

نامناسب، مقصد گوتنبرگ از دو بم تقريباً 220 کيلويي مي باشد که آن را دو هواپيماي جت جنگي امريکايي به دستور کلاين، حوالي ساعت يک و پنجاه دقيقه شب فرو ريختند. آنها مرداني را هدف قرار دادند که در اطراف تانکر هايي ايستاد بودند که در نزديکي درياي قندوز درجا گيرمانده بودند. يک مخبر قواي نظامي آلمان اطلاع داده بود که آنها صرف طالبان اند.

بر اساس مقرره هاي آيساف، حمايت فضايي صرف زماني تقاضا شده مي تواند که قواي متحدان در جنگ شامل باشند. اين، در موضوع شب 4 سپتامبر 2009 صدق نمي کند، با آنهم دگروال کلاين، طوري که در راپور تحقيقي آيساف درج است، از «تماس با دشمن» خبر مي دهد. اين که چرا فرمانده قواي نظامي آلمان رويداد واطلاعات غلطي را منعکس ساخته است، حالا بايد آن را کميسيون تحقيقاتي واضح سازد. کلاين همچنان پيشنهاد پيلوت( خلبان) هاي امريکايي را مبني بر اين که بخاطر هشداردادن مجموعه انسان ها، ابتداء بر فراز منطقه پايين پرواز کنند، قبول نکرد. گزارش آنشب بيانگر آنست که او مي خواست طالبان حتماً کشته شوند. به اين ترتيب کلاين نه مقرره هاي عملياتي آيساف را مراعات مي کند و نه آمرش، جنرال يورگ فولمر را در مقر عمومي قواي نظامي آلمان واقع مزارشريف، مطلع مي سازد. چنين يک عمل خودسرانه مشخصه افسران نيروهاي نظامي آلمان که از احتياط زياد کار مي گيرند، نمي باشد.

نیناورکهویزر/ صدیقی

ویراستار: یاسر