1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

آيا ترکيه مي تواند براي افغانستان يک سرمشق باشد؟

۱۳۸۴ دی ۱۹, دوشنبه

ترکيه درآغاز سده بيستم براي روشنفکران ورهبران سياسي افغانستان بعد ازاستقلال، حيثيت يک سرمشق والگو را داشته است .درمورد روابط تاريخي افغانستان وترکيه واينکه آيا ترکيه هنوزهم مي تواند براي افغانستان امروز وفردا يک الگو باشد، مصاحبه اي با دوکتوراکرم عثمان نويسنده سرشناس وپژوهشگرتاريخ مشروطيت افغانستان داريم.

https://p.dw.com/p/DF07
کمال اتا ترک
کمال اتا ترکعکس: AP

دويچه ويله :آقاي داکتراکرم عثمان، روابط نزديک افغانستان با ترکيه اززمان شاه امان الله خان آغاز مي شود؛ بنابرکدام دلايل حکومت آن وقت افغانستان خواهان روابط نزديک با ترکيه بوده است؟

اکرم عثمان: روابط افغانستان با ترکيه قدمت ديرينه دارد، به اين معنا که اززمان احمدشاه بابا مکاتبات بين دولت افغانستان با امپراتوروقت عثماني صورت گرفته بود، اما به فکرقاصر من، درسال 1915 هنگاميکه هيئت مشترک آلمان وترکيه به افغانستان اعزام مي شود؛ اين درواقع آغازروابط حسنه است. هيئتي به سرکردگي نيدرماير ازآلمان راهي افغانستان مي شود ودرترکيب خود جمال پاشا وکاظم بيگ را با خود داشت. درترکيب اين هيئت همچنان مولانا برکت الله ازآزادي خواهان مسلمان هند، و يکي ازشهزاده هاي هندي (مهند را پرتاب )هم داخل مي باشند.اما شخص اميرحبيب الله خان ازاحتياط کارمي گيرد وسعي مي کند که هيئت را سرگرم نموده وبا تقاضا هاي امکان ناپذيرافغانستان مواجه سازد وبالاخره آنان را دست خالي راهي کشورشان سازد.

دويچه ويله : قسميکه شما گفتيد، اميرحبيب الله خان خواست ترکيه وآلمان را مبني براشتراک درجنگ جهاني اول رد مي کند، اما شاه امان الله خان با ترکيه روابط نزديک قايم مي کند، دليل اين تغيير سياست چه بوده است؟

اکرم عثمان: عرض مي کنم که آن دو صاحب منصب معروف ترکي – جمال پاشا وکاظم بيگ – هردو درافغانستان باقي مي مانند. همچنان مولانا برکت الله وشهزاده هندي مقيم کابل مي شوند.امان الله خان وقتي به پادشاهي مي رسد، جمال پاشا که مرد نظامي بود وکاظم بيگ که مرد سياسي بود، درخدمت اميرقرار مي گيرند.جمال پاشا درعرصه هاي بسيارمختلف با حکومت افغانستان مساعدت مي کند وجمال پاشا که رئيس حزب ترقي ترکيه درآن زمان بود، هم مدرنيزه کردن اردوي افغانستان را ذمه مي زند، وهم درتدوين قوانين ونظامنامه ها مساعي به خرج مي دهد.والبته اين را بايد تذکربدهيم که جمال پاشا شماري ازقانون نامه هاي ترکي را با خود آورده بود واينها را درکابل به همت افغانهايي که ترکي بلد بودند، ترجمه مي کند ودراختيارپادشاه قرار مي دهد. بسياري ازنظامنامه هاي آن زمان درحقيقت کارجمال پاشا بود.

دويچه ويله : قسميکه شما گفتيد، نه تنها ترکها که ازترکيه به افغانستان آمده بودند، دراين کشورنقش داشتند، بلکه خانواده هاي افغاني اي که سالهاي قبل تبعيد شده بودند؛ مانند خانواده طرزي ، دوباره به وطن برگشته بودند

اکرم عثمان : محمود طرزي که بخشي ازعمرخود را درترکيه گذرانيده بود، پدرش تبعيدي اميرعبدالرحمان خان بود ودرآنجا محمود طرزي ترکي فراگرفت وهم مدت زماني درمحضرسيد جمال الدين افغان ، به عنوان شاگرد ، هفت هشت ماهي را سپري نموده بود.

محمود طرزي با دونظربسيارمتفاوت باهم به وطن برگشته بود؛ يکي پان اسلاميزم وديگري مدرنيزم. محمود طرزي هردو عقيده را باخود به افغانستان مي آورد ودرزمان الله خان ازنظرانديشه اي ، درواقع محمود طرزي نظريه پرداز وايدئولوگ سياست حکومت اماني بود، و با انديشه وفکرخود درافغانستان ، سهم بسيارموثرداشت.

دويچه ويله : برمي گرديم به مطلب قبلي ؛ نقش ترکيه در ايجاد دانشگاه ها ودربخش دانشگاهي درکل چگونه بوده است؟

اکرم عثمان: درزمان نادرشاه ، با وجودي که اين پادشاه سختگيربود وبعضي اصلاحات را که شاه امان الله خان درعرصه هاي مختلف مانند: تاسيس شورا ونظامنامه ها ايجاد کرده بود ، اوازآغاز به شکل سمبوليک نگاه مي کند؛ يعني يک نظام متمرکز با صلابت را درافغانستان قايم مي کند. اما درعرصه هاي ديگر سعي مي کند که دوران اماني متوقف نه شود. مکاتب ومدارسي را که درزمان شاه حبيب الله کلکاني منحل شده بود، دوباره تاسيس مي کند. مدارس وفاکولته هاي ديگر تاسيس مي کند، هم درتاسيس وهم درسامان دادن اين موسسات استادان ترکي سهيم مي باشند ، واينها دراين بخش براي افغانستان خدمات بسياربزرگ را انجام مي دهند.

اززمان نادرشاه تا ظاهرشاه، داکترهاي طب درافغانستان به عنوان استادان درپوهنتون وبه عنوان داکتران درشفاخانه ها فعال مي باشند، واينها استند که ادامه دهنده طب جديد ومعارف جديد درافغانستان مي باشند.

درزمان ظاهرشاه اردوي افغانستان تامدت زمان زياد تحت نظرترکها سازماندهي مي شود، وافسران ترکي درتربيه افسران افغانستان مطابق به معيارهايي که در ترکيه وقت جاري بود، سعي بليغ به خرج مي دهند.

دويچه ويله : شاه امان الله خان به ترکيه به چشم يک الگو وسرمشق نگاه مي کند؛ آيا ترکيه امروزي مي تواند ، براي افغانستان امروز وفردا همچنان يک سرمشق باشد؟

اکرم عثمان : ببينيد ؛ اين سوال پيچيده اي است، به اين معنا که متاسفانه شاه امان الله خان آن قدرت ودسپلين اداري را که کمال اتا ترک، ويا آن ظرفيت اداري را که رضا شاه درزمان خود داشت، وي کمترازاين امتيازات بهره مند بود. متاسفانه تفکرجامعه ودرجه شعور اجتماعي درافغانستان به اندازه ترکيه وايران بالا نبود. شايد اينهم مانع بزرگي براي پيروزي امان الله خان باشد. اما ترکيه بسياروقتها براي شاه هاي افغانستان سرمشق بوده است.

ترکيه موجود حکومت لائيک است وبه جدايي دين ازدولت معتقد است. ازاين لحاظ مي تواند درافغانستان الگو باشد – حتا براي روشنفکران افغانستان . اما اينرا بايد تذکربدهم که نوعي ازنظاميگري درنظام حاضر ترکيه دخيل است؛ به اين معنا که لائيسيته درترکيه به زورنظاميان برقراراست واين خود مي رساند که هنوز دموکراسي به معناي رايج درغرب درترکيه ريشه نگرفته است والبته درافغانستان ما اميدوار هستيم که که نقش نظاميان در تامين دموکراسي وحکومت لائيک ناچيز باشد.