1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

یک "خبر خوش هسته‌ای" • تفسیر

جمشید فاروقی۱۳۹۴ فروردین ۱۴, جمعه

توافق٬ آری یا نه! دوازده سال تمام این پرسش روی میز مذاکره‌کنندگان جا خوش کرده بود. این بار نیز نگاه جهان به لوزان دوخته شده بود؛ جایی که امید و نگرانی پهلو به پهلوی هم می‌زدند و سرنوشت موفقیت یا شکست به مویی بند بود.

https://p.dw.com/p/1F2ND
شادی در تهران در پی قرائت بیانیه مشترک لوزان
شادی در تهران در پی قرائت بیانیه مشترک لوزان

سرانجام "خبر خوش هسته‌ای" از راه رسید. خبری خوب؛ آن‌هم از منطقه‌ای که به زرادخانه اخبار بد بدل شده است. خبر خوشی که از چنین روزی روزی تاریخی می‌سازد. خوش بودن این خبر تنها به مرزهای جغرافیایی ایران محدود نمی‌شود؛ خبری است که آوازه نیک‌اش گوش خردمندان و صلح‌طلبان در این منطقه آشوب‌زده و در پهنای جامعه جهانی را می‌نوازد.

اما ساده‌باوری است که در سایه این "خبر خوش هسته‌ای" بیاساییم؛ چه در جهانی چند پاره و پر تنش کم نیستند کسانی که همه هم و غم‌شان بر هم زدن این توافق و پراکندن تخم قهر و آشوب است.

پوکر هسته‌ای با پیامدهایی سرنوشت‌ساز

این دور از مذاکرات هسته‌ای را به درستی پوکر هسته‌ای نامیده‌اند. روی میز مذاکره دو کارت برای انتخاب وجود داشت: کارت "راه حل برد-برد" و کارت "فاجعه باخت-باخت". این بار اما خرد سیاسی بر ماجراجویی هسته‌ای چیره شد.

موضوع بر سر برد و باخت در یک بازی سرنوشت‌ساز بود؛ بازی‌ای که فرجامش می‌توانست تأثیری ناروشن بر سرنوشت و سیاست جهانی بنهد. و اینکه مقتدرترین و مهم‌ترین سیاستمداران جهان این‌چنین بر سر مذاکره نشستند و این‌چنین روزها با صبر و حوصله پیرامون این "توافق" گفت‌وگو کردند٬ خود نشان از اهمیت این دور از مذاکرات داشت.

بیشتر بخوانید: صفحه ویژه برنامه هسته‌ای ایران

پوکر هسته‌ای که شروع شد، دو سیاستمدار به خوبی می‌دانستند که بازگشت با دستان خالی به معنای ورشکستگی سیاسی‌شان است. ماموریت جان کری و محمد جواد ظریف از همان ابتدا روشن بود: ادامه مذاکرات تا دستیابی به توافق.

اکنون توافق به دست آمده است. آیا براستی این همان چیزی بود که سال‌ها منتظر آن بودیم؟ گرچه توافق همیشه فرزند زمان خویش است و از ویژگی‌های زمانه خود نقش و نگار می‌گیرد٬ اما باید فاش بگوییم که آری! این همان چیزی بود که در انتظارش بودیم.

اینکه این پیروزی بزرگ تاریخی فرجام خوش همکاری آمریکا و جمهوری اسلامی در مذاکرات هسته‌ای است، حکایت از آن دارد که خرد سیاسی با نگاه ایدئولوژیک و آرمان‌گرایی توهم‌زده همخوانی ندارد.

این توافق برای ایران از اهمیتی حیاتی برخوردار بود. اقتصاد کشور در سایه تحریم‌ها از تاب و توان افتاده بود٬ تحریم‌ها سامانه بانکی و مالی کشور را مختل کرده بودند و تورم لگام‌گسیخته توان خرید مردم را ناتوان ساخته بود. اژدهای بیکاری نیز بر کل جامعه جوان کشور سایه مخرب خود را پهن کرده بود. و فراتر از همه این‌ها٬ ائتلاف ضد ایرانی‌ای که پیرامون عربستان سعودی گرد آمده است٬ و نخستین آثار آن را در حملات هوایی به یمن شاهد هستیم، برای بازگویی حساسیت سیاسی لحظه کفایت می‌کنند. این چنین است که سیاستمداران و شریعتمداران ایران دست از لجاجت زیانبار خود برداشتند و به توافق هسته‌ای پاسخ مثبت دادند.

اوضاع حاکم بر منطقه بسیار حساس است. مشارکت پاکستان و افغانستان نیز در ائتلاف ضد ایرانی نشان از تنگ شدن حلقه محاصره سیاسی ایران دارد. یمن تنها رزمگاه کوچکی از یک جنگ گسترده است؛ رزمگاهی کوچک که همچون تلی از باروت به جرقه‌ای می‌تواند کل منطقه را به آتش بکشد. پذیرش توافق از سوی ایران پاسخی خردمندانه به چالشی سیاسی است که اکنون دهان باز کرده است و آیت‌الله خامنه‌ای به درستی از هزینه‌های هنگفت شکست دگرباره این مذاکرات آگاه بود.

اما کار اصلی تازه شروع شده است.

دشمنان و مخالفین این توافق را نمی‌باید دست کم گرفت. آن‌ها از همان زمان اعلام رسمی این توافق دست به کار شده‌اند. سه ماه فرصت دارند تا همه رشته‌ها را دگر بار پنبه کنند.

در صدر مخالفان دولت اسرائیل و نتانیاهو قرار دارند. نتانیاهو همه توان خود را به کار خواهد گرفت تا مانع از قطعی شدن این توافق شود. و همان‌گونه که نیک می‌دانیم٬ او در پیشبرد این سیاست تنها نیست. استقبال گرم بخش بزرگی از نمایندگان کنگره آمریکا و تشویق‌های مکررشان را به هنگام سخنرانی آتشین او در کنگره آمریکا از یاد نبرده‌ایم. همچنین نامه ۴۷ سناتور آمریکایی به دولتمردان ایران را نیز به خاطر داریم و تهدیدشان مبنی بر اینکه تاریخ اعتبار این توافق حداکثرطول عمری به اندازه عمر زمامداری اوباما دارد.

قدرت‌های منطقه‌ای نظیر عربستان٬ ترکیه و مصر نیز در شمار مخالفان جدی این توافق هستند. بسیاری از شیخ‌نشینان حوزه خلیج فارس نیز از منظر اقتصادی این توافق را به سود خود نمی‌بینند. و دست آخر نمی‌بایست از یاد ببریم که دلواپسان وطنی و شماری از محافظه‌کاران ایران نیز در این کنسرت نامیمون با تندروهای اسرائیلی٬ آمریکایی و عرب خود همنوایی می‌کنند.

از این روست که توافق کسب شده به معنی پایان مذاکرات نیست؛ آغاز راهی است دشوار و به همین دلیل به جای سرمستی از رایحه موفقیت باید دست به کار شد و از خرد سیاسی در برابر یورش‌ها دفاع کرد.

دکتر جمشید فاروقی، رئیس بخش فارسی دویچه وله
دکتر جمشید فاروقی، رئیس بخش فارسی دویچه ولهعکس: DW/P. Henriksen