یورش نظامیان پاکستان به مسجد سرخ
۱۳۸۶ تیر ۱۹, سهشنبه۱۰ ژوئیه: هشت روز پس از اشغال مسجد لعل (که به آن مسجد سرخ هم میگویند و در زبان محلی "لال مسجد" خوانده میشود) از سوی طلبههای بنیادگرا، ارتش پاکستان حمله به این مسجد را آغاز کرد. پیش از آن، گفتگو با اشغال کنندگان متعصب مسجد با شکست روبرو شده بود. بر اساس گزارشها در این درگیری حداقل ۷۰ تن کشته شدهاند. مقامات نظامی شمار کشته شدگان را ۴۳ نفر اعلام کرده اند.
نیروهای امنیتی پاکستان، بلافاصله پس از شکست مذاکرات، پیش از آن که سپیده بدمد، به مسجد سرخ که تحت اشغال طلبههای مسلح بود، حمله بردند. واحدهای نظامی در این یورش، ابتدا این مرکز اسلامی را از همه سو محاصره کردند، سپس مسجد سرخ و بعد محل برگزاری "تدریس قرآن" را تخلیه کردند. طلبههای مسلح در این مرکز، به سوی نیروهای نظامی آتش گشودند و به سختی از خود مقاومت نشان دادند. به گفتهی یک سخنگوی نظامی دولت پاکستان، آنان در این نبرد مسلسل و اسلحههای سنگین بکار بردند. بر اساس گزارشها دود غلیظ سفیدی، پیرامون مرکز دیده میشد. صدای شلیک و انفجار در تمام شهر به گوش میرسید. در خیابانهای شهر یک دوجین آمبولانس در حال رفت و آمد بودند.
شورشی یا قربانی؟
حدس زده میشود که شمار افراد حاضر در مسجد، چند صد نفر باشد. چند تن از طلاب پس از آغاز حمله موفق به فرار شدند. سخنگوی ارتش پاکستان، واحد ارشد، امروز صبح گفت: «ما باید تمام مرکز را تخلیه کنیم. ولی آنها مسلحاند و چند تن را به گروگان گرفتهاند. آنها را از هم تشخیص دادن بسیار دشوار است. وقتی کسی به ما شلیک کند، ما با او به عنوان شورشی رفتار میکنیم. ولی ما میکوشیم شمار قربانیان را در سطح حداقلی نگهداریم.»
موافق گزارش خبرگزاریها، افکار عمومی پاکستان دربارهی این درگیری، نظرات دوگانهای دارد. بسیاری از برخورد طلبههای مسجد سرخ به شدت انتقاد کردهاند، ولی خواهان یافتن راهحلی برای پایان دادن به بحران، بدون خونریزی شدهاند. برخی معتقدند که باید شدت عمل طلب نشان داد. امیر ضیا، خبرنگار پاکستانی، میگوید: «این آدمها باید به محاکمه کشیده شوند، مهم نیست که به چه قیمتی. اگر ما به این چیزها تن بدهیم، آنوقت پایانی نخواهد داشت.»
"ملای محبوب" بنیادگرا
مسجد لعل از روز سهشنبه، سوم ژوئیه، در اشغال طلبههای مدارس مذهبی پاکستان است. این طلبهها که عقایدی رادیکال و بنیادگرایانه دارند، خواهان اجرای قوانین شریعت اسلام در سراسر این کشور هستند. رهبر آنان، عبدالرشید غازی، حاضر به تسلیم نیست و میگوید او و طرفدارانش، شهادت را ترجیح میدهند. موافق گزارش روزنامهی "فرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ"، عبدالرشید غازی مدت طولانیای "ملای محبوب" خبرنگاران غربی بود. چون او همواره آماده بود، خبرنگاران را بپذیرد و به آنها نشان دهد که "بنیادگرایی اسلامی و مدرنیته، با هم سر سازگاری دارند."
بر اساس خبر این روزنامه که در فرانکفورت منتشر میشود، برادر جوان عبدالرشید غازی، مولانا عبدالعزیز، که در مسجد بخش "تدریس قرآن" را به عهده داشته، کمتر به خبرنگاران روی خوش نشان میداده است. او به عنوان "قدرت پشت پردهی" بنیادگران اسلامی معروف است. گفته میشود که مولانا عبدالعزیز، هفتهی پیش کوشیده بود، با پوشیدن یک برقع از مسجد سرخ فرار کند، ولی دستگیر شده است.
روز دوم یورش به مسجد
۱۱ ژوئیه: هنوز مسجد به تصرف کامل نظامیان در نیامده است. تعداد کشتهشدگان مشخص نیست. گفته میشود که عبدالرشید غازی کشته شده است. منابع حکومت پاکستان میگویند وی زخمی شده بوده و قصد داشته خود را تسلیم کند، ولی کسانی از پیروان خود وی که با تسلیم مخالفاند، وی را کشتهاند.
ب. ا.