گوشههایی از میراث فرهنگی ایرانیان در عراق
۱۳۹۲ تیر ۳۱, دوشنبهعراق، بینالنهرین یا میانرودان، از دوران باستان بخشی از قلمرو سیاسی – اجتماعی ایران بوده است. این تسلط با فراز و فرودهایی در دوره اسلامی نیز ادامه یافت. با چیرگی اعراب مسلمان، زبان منطقه به عربی برگشت، اما ساختارهای سیاسی و فرهنگی همچنان زیر نفوذ ایران باقی ماند، که به ویژه در دوره خلافت عباسی به کمال دیده میشود. حتی حمله مغول نیز نتوانست این پیوندهای درونی را درهم بشکند.
از زمان برپایی قدرت شیعی در ایران توسط صفویان و تسلط آنها بر عراق در آغاز قرن شانزدهم میلادی تا امروز، ایرانیان بیشماری به دلایل سیاسی یا اقتصادی، اما بیشتر به انگیزه تحصیل و ترویج مذهب شیعه، به عتبات مهاجرت کردند. آنها حاملان فرهنگ ایران در عراق بودند و اقدامات آنها به ویژه از نظر عمرانی و در عرصه معماری بسیار گسترده است.
ایرانیان در کنار بناهای دینی، مانند مسجد و عبادتگاه، دهها سد و قنات، مدرسه، مسافرخانه و کاروانسرا در عراق ساختند که برخی از آنها تا امروز مورد استفاده است. در ساخت این بناها، معماران، هنرمندان و صنعتگران ایرانی شرکت داشتند. بسیاری از بناها را میتوان ادامه سبک معماری اصفهان یا یزد و کرمان دانست.
شواهد ویرانی
روشن است که بناهای دینی، به خاطر توجه و رسیدگی حوزهها و مراجع دینی، تا حدی از ویرانی در امان ماندهاند، اما به طور کلی تمام بناهایی که یادگار تمدن ایران هستند، در معرض ویرانی و انهدام قرار دارند.
بیشتر بناهای تاریخی در طول زمان رو به فرسودگی نهادهاند، و برخی دیگر در جریان اقدامات عمدی مانند حملات و ایلغارهای ویرانگرانه یا اجرای طرحهای "عمرانی"، مانند نوسازی و گسترش شهرها، ویران شدند.
رژیم وابسته به حزب بعث که از آغاز دهه ۷۰ تا سال ۲۰۰۳ میلادی بر عراق تسلط داشت، با گرایش به ناسیونالیسم عربی، با هرچه رنگ "بیگانه" داشت، مخالف بود. هرآنچه از میراث عمرانی ایرانیان در عراق باقی مانده بود، به دست همین رژیم ویران شد. از جمله در جریان سرکوب قیام شیعیان در شعبان ۱۴۱۲ (پایان ۱۳۶۹ خورشیدی و آغاز ۱۹۹۰ میلادی) بسیاری از بناهای تاریخی هدف حملات ارتش قرار گرفت.
با سرنگونی صدام حسین به دنبال حمله نیروهای امریکایی در آوریل ۲۰۰۳ فضای به نسبت مناسبی برای حفظ و احیای برخی از بناهای تاریخی به وجود آمد. امروزه در بسیاری از مساجد و مدارس طرحهای مرمت و بازسازی جریان دارد.
مدرسه یا اقامتگاه
مدرسه در سنت قدیمی حوزههای علمیه، نوعی اقامتگاه جمعی یا به اصطلاح امروزی "پانسیون" است. در گذشتههای دور شهرهای عتبات مذهبی برای انبوه طلاب جوانی که برای تحصیل به این مناطق میرفتند، منزل یا اقامتگاه مناسب نداشتند. در طول دهها سال علما و مراجع دینی با پشتیبانی افراد دیندار و نیکوکار برای طلاب علوم دینی مدارسی ساختند که بسیاری از آنها هنوز پا برجاست.
مدرسه معمولا سرایی با یک حیاط بزرگ است که گرداگرد آن اتاقها یا حجرههایی برای اقامت طلاب جوان در نظر گرفته میشود. برای طلاب حمام و دستشویی و آشپزخانه مشترک وجود دارد. هر مدرسه معمولا کتابخانهای از کتابهای درسی شرعی دارد و یک یا دو سرسرا یا هشتی به عنوان "مدرس"، که به مثابه کلاس درس و مباحثه است.
در شهرهای نجف و کربلا که فصل تابستان گرم و طولانی است، بیشتر مدارس زیرزمینهای بزرگ و خنکی دارند که طلاب به ویژه ساعتهای داغ بعد ازظهر را در آنجا سپری میکنند.
در شهرهای عتبات مدارس بیشماری وجود داشته که برخی از آنها از بین رفته است، در این گزارش از مدارسی یاد میشود که از آسیب روزگار تا حدی در امان مانده و امروز در دست مرمت و تعمیر هستند.
مدرسه یزدی
این مدرسه در یکی از کوچههای فرعی خیابان "شارع الرسول" در مرکز شهر نجف قرار دارد. ساختمان مدرسه در سال ۱۳۲۵ هجری قمری، به دستور سید محمد کاظم یزدی، مجتهد معروف دوران مشروطه، ساخته شد. مدرسه از یک حیاط بزرگ و دو حیاط کوچک و سه هشتی جادار تشکیل شده است. گرداگرد حیاط حجرههای مدرسه در دو طبقه قرار گرفتهاند.
بر سردر ورودی مدرسه و دالان ورودی آن کتیبههایی زیبا روی کاشیکاری آبی و فیروزهای نقش بسته است. بالای ستونها و راه پلهها با حجاری و گچکاریهای ماهرانه تزیین شده است. در نمای عمومی ساختمان از حیاط پایین تا راهروهای طبقه بالا، آرایههای چوبی با تزیینات شیشهای رنگین به چشم میخورد. سردر و پنجرههای مشبک حجرهها با نقش و نگارهای ظریف پوشیده شدهاند.
"مدرسه یزدی" زمانی زیباترین و آبادترین مدرسه نجف شناخته میشد، اما در سه دهه گذشته رو به ویرانی گذاشت. این مدرسه امروزه در دست بازسازی است و مقامات دینی شهر بر تعمیر و مرمت آن نظارت دارند. گفته میشود که گروهی از معماران و بناکاران و صنعتگران از شهرهایی مانند یزد و اصفهان به دعوت "اوقاف شیعه" به نجف رفتهاند تا رونق و شکوه پیشین "مدرسه یزدی" را به آن برگردانند.
مدرسه آخوند
آخوند ملا محمدکاظم خراسانی، از مراجع نامدار شیعه که از نهضت مشروطه پشتیبانی کرد، در شهر نجف سه مدرسه بنا کرد که بزرگترین آنها "کبری" خوانده میشود، میانی "وسطی" نام گرفته است و کوچکترین آنها "صغری".
مدرسه بزرگ آخوند، در سال ۱۳۲۱ هجری ساخته شد و پس از آن چند بار تعمیر و نوسازی شد و تا دوران حکومت بعث از سکونتگاههای روحانیون و طلاب نجف بود. این مدرسه چند بار از پایه نوسازی شد تا این که در دهههای اخیر متروک و ویران گشت.
مدرسه دو حیاط کوچک و حیاطی بزرگ و چهارگوش دارد که دور آن حجرههایی در سه طبقه قرار گرفتهاند. مدرسه آشپزخانه، کتابخانه و یک مدرس بزرگ دارد.
در زمان تهیه این گزارش بازسازی مدرسه بزرگ آخوند به مراحل نهایی رسیده بود و برخی از اتاقهای آن در اختیار طلاب قرار داشت.
مدرسه وسطای آخوند نیز با کاشیکاری نفیس و گچبریهای زیبا در گذشته رونق و شهرت زیادی داشته که امروزه به حالت مخروبه در آمده است. افرادی که از خیابان "شارع الصادق" گذر دارند، میتوانند از بالای دیواری مخروبه بقایای ستونهای خوشتراش و کاشیهای درخشان آن را ببینند که از زیر آوار گرد و غبار جلوهای غمانگیز دارد.
از مدارس دیگر نجف که همچنان باقی مانده مدرسه صدر است. گذشتگان از زیبایی این مسجد تعریف زیادی میکنند که امروزه اثری از آن باقی نمانده است. بنای کنونی ساختمان آن حیاطی چهارگوش و بزرگ است که دور آن را حجرههای ساده فرا گرفته است.
این مدرسه به سفارش محمدحسین خان علاف اصفهانی، صدراعظم فتحلی شاه قاجار ساخته شده است. صدراعظم در وقفنامه مدرسه قید کرده است که همشهریان اصفهانی او در استفاده از اتاقهای مدرسه اولویت دارند. اما امروزه نه تنها از اصفهان، که از ایران هم کسی در مدرسه ساکن نیست. نسل تازهای از طلاب در مدرسه مقیم هستند، که تبار آنها عراقی است.
در گذشته آرامگاه صدراعظم و برخی از افراد خانواده او در زیرزمین مدرسه جای داشت. در دوران رژیم بعث آرامگاه ویران شد و لوحی که یادآور تأسیس مدرسه بود، درهم شکست. در سالهای اخیر لوح یادبود را از زیر آوار بیرون کشیده، تا حدی مرمت کرده و در گوشهای از حیاط قرار دادهاند. با این که لوح سنگی تا حد زیادی آسیب دیده است، در کتیبه واژههای فارسی قابل تشخیص است.