گسترش مفهوم حقوق بشر
۱۳۸۶ خرداد ۱۰, پنجشنبهحقوق بشر نیز مفهومى است كه گستردهتر شده است. در گذشته حقوق بشر بیش از هر چیز به معناى حقوق سیاسى و شهروندى كلاسیك بود، از جمله حق مصونیت جسمى یا حق آزادى عقیده و بیان، اما امروزه این مفهوم گسترش یافته است و دربرگیرنده حقوق اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى نیز هست و بدین ترتیب در پیوندى محكمتر با موضوع توسعه و مبارزه با فقر قرار دارد.
اگر چه عهدنامه بینالمللى در باره حقوق اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى از سال ۱۹۷۶ به مرحله اجرا درآمده است، اما بحث در باره این حقوق تازه مدت كوتاهى است كه جریان یافته است. برخى از سازمانهاى غیردولتى هم كه هنوز به طور سنتى در زمینه حقوق بشر كار مىكنند، مجبورند طرز تفكر خود را تغییر دهند. از جمله این سازمانها سازمان عفو بینالملل است.
سازمان غیردولتى عفو بینالملل كه در سال ۱۹۶۱ توسط وكیل انگلیسى پتر بننسون بنیان گذاشته شد، به عنوان سازمانى براى كمك به زندانیان سیاسى شناخته شده است. براى چند دهه اعضاى این سازمان هدف اصلى خود را تلاش براى آزاد كردن زندانیان سیاسى و مبارزه با شكنجه و مجازات اعدام مىدانستند. اما در این میان دامنه كار سازمان عفو بینالملل هم گسترش پیدا كرده است.
حقوق اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى، براى نمونه حق مسكن، حق كار، حق برخوردارى از درآمد عادلانه، حق حمایت در ماههاى نخست پس از زایمان و حق داشتن سندیكاى كارگرى، هم اكنون براى سازمان عفو بینالملل نقش مهمترى نسبت به گذشته پیدا كردهاند.
رناته مولر وولرمان Renate Müller-Wollermann، دانشآموخته رشته مصرشناسى است و با سازمان عفو بینالملل به عنوان كارشناس آسیا همكارى مىكند. او از اعضاى مؤسس گروهى است وابسته به سازمان عفو بینالملل، كه موضوع كار آن حقوق اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى است.
رناته مولر وولرمان در پاسخ به این پرسش كه چرا سازمان عفو بینالملل زمینه كار حقوق بشرى خود را گسترش داده است، مىگوید: «این مسأله بخاطر تحولاتى است كه در عرصه سیاست بوجود آمده است. آن زندانیان خاصى كه سالها حبس مىكشیدند، كه در گذشته در اتحاد جماهیر شوروى یا چین ۲۰ سال در بند بودند، خدا را شكر، دیگر امروزه كمتر وجود دارند. در دوره ما انواع دیگر نقض حقوق بشر وجود دارد و درست در دوره اخیر نقض حقوق اقتصادى و اجتماعى انسانهاست كه بطور وحشتناكى بیشتر شده است. و بدین خاطر در حقیقت سازمان عفو بینالملل خود را مجبور دید كه در مورد این نكات هم كار كند و به این مسائل بیشتر بپردازد.»
یك نكته مهم هم در آن میان این بود كه در درك سنتى از حقوق بشر، بیش از هر چیز باید با سوء استفاده از قدرت حكومت مقابله كرد. اما پدیده جهانى شدن باعث شده است كه شمار اشخاص و نهادهاى خصوصىاى كه حقوق بشر را زیر پا مىگذارند افزایش كند. براى نمونه كنسرنهاى فراملیتى هم به گروه ناقضان حقوق بشر پیوستهاند. البته تغییر طرز تفكر در سازمان عفو بینالملل به صورت كاملا داوطلبانه انجام نگرفت: از جمله نمایندگان این سازمان در كشورهاى صنعتى بزرگ اغلب ترجیح مىدادند كه همان مفهوم قدیم حقوق بشر را بكار ببرند. چون به كار گرفتن مفهوم گسترده حقوق بشر باعث بوجود آمدن مشكلهایى هم مىشود.
تحقیق در باره اینكه در كجاى جهان به چه صورت حق داشتن مسكن مناسب یا حق داشتن كار مناسب نقض مىشود، بسیار مشكلتر است از تحقیق در باره وضعیت زندانیان سیاسى كشورهاى گوناگون، یعنى كارى كه همیشه سازمان عفو بینالملل به طور سنتى در زمینه حقوق بشر انجام مىداده است. براى همین مسؤولان سازمان عفو بینالملل مىگویند كه هنوز در آغاز راهى هستند كه باید طى شود تا بتوانند موضعى جدید در كارشان اختیار كنند. اما از هم اكنون روشن است كه سازمان عفو بینالملل بیش از هر چیز نقض سازمانیافته و ساختارى حقوق انسانى گروههاى حاشیهاى جامعه را ثبت و افشا خواهد كرد، براى نمونه نقض حقوق انسانى اقلیتهاى بومى كشورها و زنان و كودكان را.
به گفته رناته مولر وولرمان براى نمونه بناى یك سد در منطقهاى مسكونى نیز مىتواند موجب نقض حقوق بشر بشود. مولر وولرمان مىگوید: «اگر دولت ترتیبى ندهد كه در ازاى خسارتى كه به مردم بر اثر ساختن سد وارد آمده، پول و خانه جدید به آنها داده شود، وقتى به این مردم تكه زمینى داده نشود كه بتوانند بكارند، كاملا روشن است كه حقوق انسانى آنها ضایع شده است. موارد دیگرى هست مثل بیرون راندن گروهى از مردم از یك منطقه، مردمى كه خودشان نمىخواهند به طور داوطبانه از آن منطقه خارج شوند، چون چشماندازى براى خودشان نمىبینند. بعد نیروى پلیس را دخالت مىدهند، ماموران پلیس با باتون به جان مردم مىافتند و آنهایى كه از خودشان مقاومت نشان مىدهند را دستگیر مىكنند.»
سازمان عفو بینالملل از جمله انتقاد مىكند به اینكه گاه به دولتهایى كمك یا وام داده مىشود، كه روشن نیست با كمكهاى داده شده چه مىكنند. پیش آمده است كه دریافتكنندگان كمكهاى بینالمللى فاسد بوده و موجب نقض حقوق بشر در مفهوم گسترده آن شدهاند.
مولر وولرمان كره شمالى را مثال مىآورد: «در مورد كره شمالى این طور بود كه دولت آن ادعا مىكرد تولید محصول خوب نبوده و براى همین نمىشود مردم را سیر كرد. بعد، مقامات دولت كره شمالى همه كمكهایى را كه از خارج گرفتند در اختیار كسانى گذاشتند كه وابسته به دولت بودند و چیزى نصیب مردمى كه واقعا در مضیقه بودند، نشد.» سازمان عفو بینالملل در مورد كره شمالى درخواست كرد كه سازمانهاى بینالمللى بیش از پیش بر تقسیم كمكهایى كه این دولت از خارج مىگرفت نظارت داشته باشند.
سازمان عفو بینالملل امیدوار است كه شوراى حقوق بشر سازمان ملل متحد كه بتازگى جاى كمیسیون حقوق بشر این سازمان را گرفته است، تحرك بیشترى به كار حقوق بشر در سراسر جهان ببخشد. شوراى حقوق بشر در مقایسه با كمیسیون حقوق بشر نشستهاى بیشترى برگزار خواهد كرد . بنابراین مىتواند سریعتر و مستقیمتر به موارد عینى نقض حقوق بشر واكنش نشان دهد. افزون بر این، اعضاى سازمان عفو امیدوارند كه در شوراى حقوق بشر، برخلاف كمیسیون حقوق بشر، بحثهاى طولانى بیهوده و با انگیزه سیاسى جایى نداشته باشند و به جاى آن تلاش شود كه واقعا در زمینه بهبود وضعیت حقوق بشر در جهان كارى مؤثر انجام گیرد.
یكى دیگر از آرزوهاى فعالان حقوق بشر در آلمان این است كه بتوانند روى دولت آلمان نیز تأثیر بگذارند، بطورى كه دولت آلمان به حقوق اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى به عنوان حقوق دسته دوم نگاه نكند، یعنى حقوقى كه در عرصه حقوق بشر از اولویت برخوردار نیستند. البته سازمان عفو بینالملل نمىخواهد كه دولت آلمان اعلام كند كه شرط پرداخت كمكهاى مالىاش به كشورهاى در حال توسعه تحقق این حقوق است. اما به هر حال دولت آلمان بایست به دولتهاى دیگر فشار بیاورد تا بیش از پیش تلاش كنند تا مردم كشورهایشان از چنین حقوقى بهرهمند باشند.
رناته مولر وولرمان مىگوید: «درخواست ما این نیست كه همه باید هم الان شغلى داشته باشند. چون چنین درخواستى در حقیقت تنها در موقعیتى ایدآل امكانپذیر است، یعنى حالتى كه همه تأمین باشند. در ضمن باید وضعیت اقتصادى هر یك از كشورها را در نظر داشت تا بتوان گفت كه در هر مورد دارد نقض حقوق بشر صورت مىگیرد یا نه. برخى از كشورها هم واقعا سعى خود را مىكنند، اما روشن است كه كشورهاى فقیر نمىتوانند از امروز به فردا همه این حقوق را برآورده كنند.»
و سرانجام اینكه در سازمان عفو بینالملل مىدانند كه مفهوم گسترشیافته حقوق بشر این خطر را در بردارد كه زمانى برسد كه هر كمبودى را به عنوان نقض حقوق بشر بفهمند و بدین ترتیب مشكلهاى اصلى را نادیده بگیرند. براى همین این سازمان قصد دارد كه فعالیت خود را بر روى اشكال واقعا حاد نقض حقوق بشر متمركز كند. بدین خاطر براى مثال كسى كه در آلمان بیكار است و معتقد است كه حقش براى داشتن اشتغال نقض شده است، اما از سوى دیگر دولت به او كمك مالى مىكند، نمىتواند انتظار داشته باشد كه سازمان عفو بینالملل به او به عنوان فردى بنگرد كه حق بشرىاش به شدت پایمال شده است.