پایان چهارسال زندان برای یهودی سالخورده
۱۳۸۷ مرداد ۲۲, سهشنبهسرگذشت یعقوب خضری، مرد سالمندی که پس از چهارسال زندان و ۹۹ ضربه شلاق اکنون به دشواری قادر به راه رفتن است ، یکی از نمونههایی است که طرز اجرای عدالت را در حکومت اسلامی ایران به نمایش میگذارد.
یعقوب خضری سی سال پیش در آستانهء انقلاب اسلامی به اتفاق خانوادهاش ایران را ترک کرد و به ایالات متحده رفت. سرانجام پس از گذشت یک ربع قرن، آقای خضری در سن هشتاد و یک سالگی با انگیزه بازپس گرفتن بخشی از مایملک قدیمیاش و نیز به خاطر دلتنگی شدید به وطن تصمیم میگیرد به ایران سفرکند. برخی از آشنایان اطمینان داده بودند که خطری او را تهدید نمی کند.
اتهامات خضری
بنا به گزارش روزنامهء نیویورک تایمز (۱۱ اوت/۲۱ مرداد)، کابوس آقای خضری به محض پاگذاشتن به خاک کشورش آغاز شد.
مقامات امنیتی او را دستگیر می کنند و از او می خواهند در مورد جاسوسی برای اسرائیل توضیح دهد، جرمی که بالقوه خطر مجازات مرگ را در پی دارد. در دادگاه این اتهام تغییر میکند و در تاریخ هفتم آوریل ۲۰۰۵ این مرد سالخورده به اتهام های "خانم بازی" و "اعمال خلاف اخلاق" محکوم میشود.
حکومت اسلامی ایران همواره اعلام کرده است که با یهودیان مشکلی ندارد و تنها نسبت به "صهیونیستها" حساسیت نشان میدهد. در سال ۱۹۹۹ در شهر شیراز ۱۳ تن از ایرانیان یهودی، از جمله یک جوان ۱۶ساله دستگیر و متهم به جاسوسی شدند.
کریستا اریکسون، یکی از آشنایان خانوادهء خضری که خبرنگار و سازندهء فیلمهای مستند است و سابقهی کار در ایران را دارد به خبرنگاران گفت: «این مرد شرایطی جهنمی را از سرگذرانده است. عدهای میگویند آدم باید نادان باشد که بخواهد به ایران برگردد، اما انسانها دلشان برای وطنشان تنگ میشود و می خواهند هرطور شده دوباره بروند و کشورشان را ببینند.»
زندان و شلاق
طبق گفتهی اعضای خانوادهی خضری، طی جلسات بازجویی، مقامات دولتی او را متهم به حمایت از آمریکا و جاسوسی برای اسرائیل میکنند که طی دادگاه این اتهام به "اعمال خلاف اخلاق" تغییر پیدا میکند. بلافاصله پس از محکومیت، حکم شلاق به اجرا گذاشته میشود. خانم اریکسون میگوید: «هر ۹۹ ضربه را در یک وعده وارد میکنند. اول کف پاها را تازیانه میزنند، بعد پشت بدن و گردن و پاها و دستها. سپس او را برمیگردانند و از جلو به او شلاق می زنند.»
به گفتهی خانوادهء خضری، متهم پس از شلاق، به مدت یک سال در حبس انفرادی نگه داشته میشود. قمر خضری، همسر ۷۶ سالهی او می گوید: «پس از پایان دوران محکومیت نیز خروج او از ایران به سادگی میسر نبود زیرا مهلت کارت سبز او منقضی شده و عملاً تبدیل به انسانی بدون تابعیت و بی وطن شده بود».
سرانجام با پرداخت رشوههای فراوان امکان خروج او به کشور سوئیس فراهم میشود و با تلاش خانم اریکسون، وزارت امور خارجهی آمریکا موافقت میکند به آقای خضری ویزا داده شود. او این هفته به میان خانوادهاش باز خواهد گشت، در شرایطی که به گفتهی بیژن خضری، فرزند او، به سختی میتواند راه برود.