وضعیت حقوق بشر در چین در آستانه بازیهای المپیک
۱۳۸۶ مرداد ۱۷, چهارشنبهدرست یک سال به روزی مانده، که قرار است بازیهای المپیک شروع شود. هنوز به نظر نمیرسد که شرطی که برای چین گذاشته بودند، برآورده شده باشد. البته وضعیت کاری گزارشگران خارجی در این کشور کمی بهتر شده است. اما خبرنگاران چینی همچون گذشته با سانسور روبرو هستند و ۲۹ روزنامهنگار این کشور در زنداناند – دو تن از آنان حتی حدود یک ربع قرن است که در بندند و این رکورد جهانیای است بس غمانگیز.
و تصویری مشابه را میتوان در رابطه با حقوق بشر و حقوق مدنی مشاهده کرد: کسی که با صدای بلند از اوضاع نابسامان در چین انتقاد کند، با این خطر مواجه میشود که به زندان بیافتد، در خانه حبس شود و خشونت ببیند. اینکه تهدید به مرگ شود، جزو کوچکترین خطرهاست. سران حزب کمونیست در ولایتهای مختلف چین گروههای فشار خود را به سراغ منتقدان میفرستند تا با کتک آنها را به سکوت وادارند. حتی اگر انتقاد ربطی به حاکمیت حزب کمونیست نداشته باشد، حتی اگر منتقدان تنها مسائلی را مثل حفاظت از محیط زیست مطرح کرده و از دولت خواسته باشند که بهبودی در آن زمینه حاصل کند: شهروندان باشهامت مدام با همان واکنشهای سرکوبگرانه همیشگی روبرو میشوند. به نظر میرسد که ترس حاکمان از گسترش جنبش مردمی بسیار بزرگ باشد، جنبشی که غیرسیاسی شروع شود، اما زمانی به جنبشی کاملا سیاسی تبدیل گردد.
کسی که حس دوستی به چین دارد، با هر خبری که در مورد نقض حقوق بشر در این کشور میشنود، دوست دارد فریاد بزند که مگر نمیفهمید که با این روشها نمیشود به آن جامعه متعادلی رسید که دست یابی به آن را هدف خود قرار دادهاید؟
شکوههای از سر بیچارگی بسیاری از چینیها در باره بیعدالتی، فساد و بیحقوقی اندوهبرانگیز است. شاید تنها نهادی که دولت چین در حال حاضر به آن گوش میدهد، کمیته بینالمللی المپیک باشد.
تنها میتوان امیدوار بود که رییس این کمیته فقط و فقط به پول فراوانی نیاندیشد که بازیهای المپیک در چین روانه صندوق این سازمان میکند. تنها میتوان امیدوار بود که گردانندگان این کمیته با همه شور و شوق خود برای ایجاد تاسیسات ورزشی درخشان در پکن، روی دیگر سکه را نادیده نگیرند. تنها میتوان امیدوار بود که مسؤولان المپیک در دیدار خود با سازمانهای حقوق بشر به پیشنهادهایی که برای مذاکراتشان با سیاستمداران چینی میشود توجه نشان بدهند.
یک سال به بازیهای المپیک مانده است و همه این مسائل ناروشن است. سازمانهای حقوق بشر در هنگ کنگ دست کم نور امیدی را میبینند: اینجا و آنجا در اسناد رسمی چین مواضع فعالان حقوق مدنی نیز ذکر شده و گویا این مواضع برخی از کادرهای بالای حزب کمونیست چین را به فکر واداشته است. کسی نمیداند که آیا این بتواند آغازی برای ایجاد جامعهای باز در چین باشد.
بسیار پیش آمده که چین یک گام به پیش و دو گام به پس برداشته است. شاید چین که مایل به توسعه و ترقی است بتواند از همسایه خود کره جنوبی یاد بگیرد که گشایش میتواند به معنای رفاه و ثبات بیشتر هم باشد. و البته رشد و پیشرفت کره جنوبی موتور مهمی هم داشت که همانا بازیهای المپیک سال ۱۹۸۸ در سئول بود.
آسترید فرایآیزن (Astrid Freyeisen)