هنر مهندسی انتخابات!
۱۳۸۶ اسفند ۲۷, دوشنبهگفتگویی با عیسی سحرخیز در باره انتخابات اخیر و چشماندازی که اصلاح طلبان در دور دوم و انتخابات ریاست جمهوری پیش رو دارند.
دویچهوله: این دوسه روزه، خیلی صحبت از "مهندسی نتایج" میشود. معنای این اصطلاح چیست؟
عیسی سحرخیز: مهندسی را از ابتدای این انتخابات مطرح میکردند. معنای آن اینست که جریان اقتدارگرا که در انتخابات ریاست جمهوری با روشهای پادگانی وارد کار شد، این بار نیز جوانب را سنجیده، حرکات طرفهای مقابل و نیروهای خودشان را ارزیابی کرده و به وسیلهی روشهای قانونی و غیرقانونی، به گونهای عمل کرده که برنده انتخابات از قبل مشخص باشد. به این میگویند«انتخابات مهندسیشده» که ساختمان باب میل معمار از آب درآید.
حالا شخص مهندس کیست؟
مشخص است! کسی که دنبال حکومت است و کشور در اختیارش هست، اوست که طراح اصلی و سرمهندس این جریان است.
از قرار به اندازه کافی در جلسهها و تحلیلهای اصلاح طلبان در باره این "مهندسی" صحبت شده. تعجبآور نیست که آنها متقابلا تدبیری نیندیشیده بودند؟ آیا آنها هم محاسبات مهندسی داشتند؟
این مسابقهای نابرابر بود. یکطرف با دست کاملا باز شرکت داشت و طرف دیگر نه. مسابقهای را در نظر بگیرید که یک تیم نباید با نفرات اصلی شرکت کند، نفرات اصلی باید روی نیمکت مینشستند. بعد از روی نیمکت هم حذفشان کردند. سرداور و داورکنار و داور رزرو هم همگی بازیگران تیم اول بودند. خود این بازی، دیگر آزاد و دوجانبه نیست...
با توجه به همین توضیحات، آیا اصلاح طلبها، با شعار حضور در عرصههای رقابتی، عملا ماجرای بدیهی برنده شدن اصولگرایان را مبدل به یک پیروزی رقابتی نکردند؟ یعنی یک هدیه بزرگ به آنها ندادند؟
نه، اینطور نبود. اینکه گفتند در برخی حوزهها نیستیم، یعنی برنده معلوم است. بعد گفتند هرجا که کمترین امکان رقابت هست، ما شرکت میکنیم و نشان میدهیم که با نیروهای اصلیمان، نتیجهی مسابقه چه خواهد بود. خب شما نگاه بکنید، اصلاحطلبها و اردوگاه آقای خاتمی، من آقای کروبی و اینها را الان صحبت نمیکنم، ۱۰۲ نفر در مجموع داشتند، اگر شما ۳۰ نفر تهران را کنار بگذارید، چه چیز حاصل شده است؟ از اینها ۳۸ نفر در مرحلهی اول توانستهاند وارد مجلس بشوند. ۲۰ نفر به مرحلهی دوم رسیدهاند که در عمل ۱۰ نفر دیگر پیروز میشوند. خارج از آن ۱۶ ۱۵ نفری که در تهران به مرحلهی دوم میرسند، ۷۰ ۶۰درصد اینجا پیروز آمدهاند بیرون. این تازه نتیجه موقعیتی است که دست نیروها بسته بوده. به نظر من این انتخابات، با توجه به اینکه ناظر و خبرنگار را از حوزهها بیرون کردند و همه عالم و آدم دیدند که مشارکت هواداران اصلاحطلبها چقدر بود، از نظر تبلیغاتی و ابراز وجود، یک پیروزی برای اصلاح طلبان بود.
اینک صحبت از راهکارهای مناسب اصلاح طلبان در انتخابات دور دوم است. آدم از خود میپرسد مگر قرار است چه اتفاقی تا اردیبهشت در جامعهی ما بیفتد تا ابزارهای لازم برای مواجهه با تاکتیکها و روشهای اقتدارگرایان فراهم شود؟ مگر همین اتفاق در انتخابات شورای شهر نیفتاد و همه به فشار اصولگرایان تن ندادند؟
درست است. در انتخابات شورای شهر تهران صحبت از ورود ۸ تا ۱۰ نفر از اصلاح طلبان بود که در نهایت ۴ نفر رفتند. امکان دارد در دور دوم نیز حتی یکی دو نفر اصلاح طلب را هم نگذارند وارد مجلس شوند، ولی بهرحال این پروسهی انتخابات هست. در جاهایی که این امکان هست، باید عمل کرد. شما میدانید سختترین تصمیمگیری در تهران صورت گرفت. اغلب جریانهایی که حداقل همفکری نزدیک با اصلاحطلبان را داشتند، فکر میکردند تهران هم باید مانند خراسان، مانند اصفهان و شهرهای دیگر جزو تحریمیها باشد. میگفتند با نیرویی که ما داریم و بازیای که آنها در پایتخت میکنند، جایی برای ما نمیگذارند. ولی بهرحال اینجا هم یک آزمایش بود و طبیعتا در هر آزمایشی تجربهای هست. ما وقتی نگاهمان به آینده هست، به مرحلهی دوم انتخابات نیست. مرحلهی دوم ارزش این را ندارد. نگاه ما به بازی دوم انتخابات است. من از ابتدا هم گفتم، انتخابات ریاست جمهوری و مجلس را باید یک "پکیج" دید و برای آنها باهم و همزمان باید عمل کرد. الان بحث اردیبهشت و مرحلهی دوم تهران یا شهرستانها نیست. بحث ما بحث انتخابات ریاست جمهوری است. اگر آقای خاتمی بیاید، آنموقع باید تکلیف را روشن کنند. یعنی اگر آقای خاتمی و یا احیانا آقای کروبی را هم رد صلاحیت کنند، با نتایجی که در شهرستانها دیدند، باید تصور کنند که در سطوح ملی، در انتخابات ریاست جمهوری چه اتفاقی خواهد افتاد.
مصاحبهگر: مهیندخت مصباح