1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

همه‌پرسی در ایرلند

۱۳۸۷ خرداد ۲۳, پنجشنبه

بخشی از تفاسیر مطبوعات اروپا در روز ۱۲ ژوئن (۲۳ خرداد) متوجه همه‌پرسى در ایرلند درباره قرارداد اصلاحات جدید دراتحادیه اروپا بود. پذیرش و یا رد این قرارداد در ایرلند مى‌تواند براى آینده اروپا اهیمتى سرنوشت ساز داشته باشد.

https://p.dw.com/p/EIe3
یکی از رای‌دهندگان در دابلینعکس: AP

روزنامه انگلیسى ”دیلى تگراف“ به همه پرسى در ایرلند پیرامون قرارداد اصلاحات اتحادیه اروپا پرداخته است:

«ایرلند به عنوان تنها کشور عضو اتحادیه اروپا باید در یک همه پرسى درباره قرارداد لیسبون تصمیم بگیرد. با این همه‌پرسى ایرلند راه سختى را برگزیده است که دیگر کشورهاى اروپایى جبونانه از آن سر باز زده‌اند. شش سال پیش کار براى تنظیم قانون اساسى اروپا آغاز شد. این قانون اساسى با این نیت تهیه شده بود که سبب نزدیکى هرچه بیشتر مردم کشورهاى مختلف در اتحادیه اروپا شود. زمانی که در سال ۲۰۰۵ راى دهندگان فرانسوى و هلندى این قانون اساسى را رد کردند، اتحادیه اروپا به مانند عالیجنابى که به وى جسارتى صورت گرفته باشد، جواب منفى را نپذیرفت و در صدد تهیه قرارداد جدیدى با کمى تغییرات برآمد. در این قرارداد جوهر قانون اساسى گذشته حفظ شده و ضرورت برپایى همه‌پرسى‌ها به حداقل رسیده است. برغم این بى‌احترامى مغرورانه نسبت به مخالفان، براى آینده دمکراسى در اروپا ضرورت دارد که مردم ایرلند به این قرارداد راى منفى دهند. این قرارداد، همان قانون اساسى بزک شده سابق است که حال نام دیگرى را برخود حمل مى کند.»

روزنامه اتریشى ”اشتاندارد“ درباره ناکامى احتمالى قرارداد اصلاحات اتحادیه اروپا در ایرلند مى‌نویسد:

« همانند راى‌گیرى درباره قرارداد پیشین "نیس" مردم ایرلند دوباره نقشی محورى در ارتباط با روند وحدت اروپا بر دوش گرفته‌اند. این وضعیت تقریباً به یک طنز مى‌ماند. مردم ایرلند درسال ۲۰۰۱ نخست به قرارداد نیس راى منفى دادند، اما پس از یک سال دوباره آن را تایید کردند. با توجه به معیارهاى فعلى چنین تغییر نظرى امکان پذیر نیست. تنها یک شانس براى قرارداد اصلاحات فعلى وجود دارد که به نوبه خود صحیح هست. در صورت شکست این برنامه، به طور نهایى ثابت خواهد شد که تنها ادغام و هم‌پیوندى برخى از کشورهاى اساسى اروپا عملى مى‌باشد؛ همان گونه که درباره "قرارداد شنگن" و "یورو" تاکنون صورت گرفته است. از این طریق کشورهایى نظیر بریتانیاى کبیر، لهستان و جمهورى چک دیگر نمى‌توانند مانع از ایجاد اروپایى قدرتمند شوند.»

روزنامه آلمانى ”برلینر تسایتونگ“ با اشاره به کنفرانس افغانستان در پاریس درباره ضرورت ادامه کمک‌هاى مالى به افغانستان مى‌نویسد:

«براى آنکه افغانستان زمانى بدون کمک‌هاى بین‌المللى بتواند بر روى پاهاى خود بایستد، باید کمک‌هاى فعلى قاطعانه‌تر صورت پذیرند. یکى از راه‌هاى ممکن افزایش کمک‌هاى مالى و راه دیگر تهیه برنامه‌اى علیه کشت تریاک است. بدین نحو کشاورزى مى‌تواند رونق گیرد. به جاى آنکه درباره تامین امنیت از سوى نیروهاى خود جار و جنجال به راه انداخت و از کم‌کارى کشورهاى دیگر در این زمینه گله کرد، باید براى آموزش نیروهاى نظامى و پلیس، کارشناسان ومربیان کافى به افغانستان گسیل داشت. از آنجایی که در جامعه افغانستان متاسفانه هنوز زور و قدرت حرف آخر را مى زنند، باید همچنین سربازان بین‌المللى بیشترى را به خدمت گرفت. استراتژى عقب نشینى نتایج عکسى به بار خواهد آورد و سبب ایجاد چشم‌اندازى براى بقاى طالبان خواهد شد.»

روزنامه ”فاینانشال تایمز دویچلند“ نگاهى انتقادى به اوضاع افغانستان دارد:

«براى تصحیح سیاست آلمان در افغانستان نمى‌توان تنها به افزایش نیروى نظامى بسنده کرد. بیش از شش سال از ماموریت ارتش آلمان در هندوکوش مى‌گذرد، حال زمان ارائه ترازنامه‌اى موقت و صادقانه فرا رسیده است. گرچه آلمان ترجیح مى‌دهد که تنها درباره موفقیت‌ها سخن بگوید، اما باید اذعان داشت که آلمان نیز در افغانستان مرتکب اشتباهاتى شده و ابعاد ماموریت خود را به شدت دست‌کم گرفته است. تنها زمانى مى‌توان اشتباهات را تصحیح کرد که دست به تحلیلى بى‌امان از اوضاع زد. این مسئله براى دولت آلمان و تمامى نیروهاى ناتو به یک اندازه صادق است. با توجه به شرایط وخیم امنیتى در افغانستان ناامیدى در ناتو افزایش یافته است. اخبار موجود از افغانستان آنچنان اسفبارند که حفظ استراتژى تمجید از شرایط،، مسخره به نظر مى‌رسد.»