1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

نسل جوان هنرمندان ایرانی در جشنواره‌ی ‌کلن

مصاحبه‌گر: فهیمه فرسایی ۱۳۸۷ اسفند ۲۷, سه‌شنبه

در جشنواره‌ی "تصاویر زنان"، شش هنرمند زن جوان ایرانی، با برپایی جلسات داستان خوانی، نمایشگاه عکس و چیدمان، تصویر دیگری از ایران به‌دست می‌دهند. گفت‌وگوی ما را با گلبرگ توکلیان، یکی از این هنرمندان، بخوانید.

https://p.dw.com/p/HEHf
لوگوی تشکیلات "غرب، شرق، هنر، فرهنگ و دیالوگ" در شهر کلن که برگزارکننده‌ی جشنواره‌ی "تصاویر زنان" است
لوگوی تشکیلات "غرب، شرق، هنر، فرهنگ و دیالوگ" در شهر کلن که برگزارکننده‌ی جشنواره‌ی "تصاویر زنان" استعکس: www.ookkdk.com

سومین دوره‌ی جشنواره‌ی "تصاویر زنان" با موضوع محوری ایران‌، روز جمعه (۱۳ مارس) در شهر کلن گشایش یافت. در این جشنواره که تا روز ۲۱ مارس ادامه دارد، ۳۹ زن هنرمند از ۱۳ ملیت شرکت دارند و علاوه بر مراسم داستان خوانی و نمایشگاه عکس، نقاشی، چیدمان هنری، فیلم و ... جلسات بحث وگفت‌وگو نیز برپا می‌کنند.

تصویری دیگر از ایران

روز افتتاح این نمایشگاه، مسئول فرهنگی شهر کلن، یوهانس بونک، نیز حضور داشت و اظهار امیدواری کرد که بازدیدکنندگان از این جشنواره، تصویر دیگری از ایران، «این سرزمین هنر و ادب و تمدن که به غلط به کشور "برنامه‌ی هسته‌ای" معروف شده است»، به‌دست ‌آورند.

در میان هنرمندان شرکت‌کننده در این جشنواره، شش نقاش، نویسنده، کارگردان و طراح ایرانی نیز حضور دارند؛ از جمله لیلا صادقی، نویسنده‌ی آوانگاردی که در ایران زندگی می‌کند. او در شب گشایش، چند داستان کوتاه از کتاب جدید خود، با عنوان "خاطرات برعکس" را معرفی کرد.

بخش فیلم‌های سینمایی و کوتاه

در جشنواره‌ی "تصاویر زنان"، چندین فیلم از سینماگران و فیلم‌سازان زن ایرانی نیز نشان داده می‌شود. فیلم مستند خانم افسر سونیا شافعی که در سوئیس زندگی می‌کند، در شب پانزدهم مارس به نمایش در آمد. شافعی در این فیلم، به ماجراهای بازگشت خود به ایران، پس از ۲۵ سال زندگی در تبعید، پرداخته است. فیلم کوتاه "میان دنیاها" از پریسا کریمی نیز در همین روز نشان داده شد. ازسپیده فارسی، کارگردانی که در ایران و فرانسه زندگی می‌کند، فیلم سینمایی "نگاه" به نمایش در می‌آید. فیلم‌های کوتاه نوشین کیانی با عنوان‌های "سنگ جادویی" و "ساخت.."، از دیگر برنامه‌های این جشنواره را تشکیل می‌دهند.

سخنرانی درباره‌ی "تقاطع فرهنگی"

نمایشگاه عکس، چیدمان و سخنرانی هنرمند و طراح جوان ایرانی، گلبرگ توکلیان با عنوان "تقاطع فرهنگی، درهم‌آمیزی، انتگراسیون و هویت"، یکی از بخش‌های اصلی برنامه‌ی گشایش این جشنواره بود. توکلیان در سخنرانی خود نتایج پژوهش‌هایش را درباره‌ی "تأثیر فرهنگ غربی بر شکل و شیوه‌ی زندگی ایرانی و اشکال حفظ فرهنگ سنتی ایرانی درجامعه‌ی آلمان" عنوان کرد. این پژوهش بخشی از پروژه‌ی پایان تحصیلی توکلیان را تشکیل می‌دهد که دو بخش را شامل می‌شود. بخش دوم به چیدمانی به نام "تشنگی" اختصاص دارد که عناصر سنتی و مدرن "چای‌خوری" را در برمی‌گیرد. در این چیدمان، به‌ویژه رومیزی‌ای که در بافت آن، سیم‌های حرارتی برای گرم نگهداشتن وسایل چای، به‌کار رفته، قدرت ابتکار و تازگی طرح او را برجسته می‌کند. او برای ساخت عناصر چیدمان خود از شیشه و چینی که نشانه‌ی شفافیت و اصالت است، سود جسته است.

برای آشنایی بیشتر با پروژه‌ی "تقاطع فرهنگی ..." گلبرگ توکلیان با او گفت‌وگو کرده‌ایم:

دویچه وله: پروژه شما با موضوع "تقاطع فرهنگی، درهم‌آمیزی، انتگراسیون و هویت" شامل چه نکاتی می‌شود؟

گلبرگ توکلیان: من در کارم به مسئله‌ی درآمیزی فرهنگ سنتی ایرانی با شیوه‌ی زندگی امروزی آلمانی پرداخته‌ام. در این رابطه خواستم بدانم که هویت ایرانی‌ها در حوزه‌ی زندگی روزمره و استفاده از لوازم خانگی چگونه بازتاب می‌یابد و این دو فرهنگ تا چه حد درهم آمیخته می‌شوند.

گلبرگ توکلیان، طراح جوان ایرانی:«برخی از ایرانی‌ها می‌کوشند در "فضای شخصی" خود، مینیاتوری از "وطن" بسازند.»
گلبرگ توکلیان، طراح جوان ایرانی:«برخی از ایرانی‌ها می‌کوشند در "فضای شخصی" خود، مینیاتوری از "وطن" بسازند.»عکس: Golbarg Tavakolian

برای این منظور ابتدا به زیبایی‌شناسی شیوه‌‌‌ی زندگی و چیدمان، استفاده از وسایل زندگی و وجوه فرهنگی آن‌ها پرداختم. سپس نحوه‌ی زندگی ایرانی‌ها را در این زمینه بررسی کردم و سر آخر، آن‌ها را در چارچوب سه برداشت Synkretismus, Hybridität و Kreolismus مورد پژوهش قرار دادم.

آیا این مسئله که شما ایرانی هستید، در انتخاب این موضوع نقشی بازی ‌کرد؟

من به عنوان کسی که در ایران به دنیا آمده و حدود ۲۵ سال از عمرش را در آلمان زندگی کرده، با این دو فرهنگ و نشانه‌های آ‌ن‌ها‌‌آشنا هستم. طبیعی است که این "جایگاه" به من، برای این که ویژگی‌های دو فرهنگ را بررسی کنم، خیلی کمک کرد.

شما در پروژه‌ی خود هم از نظر تئوری و هم از نظر عملی به این موضوع پرداخته‌اید. معمولاً هنرمندان یا پژوهشگران تنها یک جنبه را مد نظر می‌گیرند. چرا این روش غیرمعمول را انتخاب کردید؟

من هم مثل بسیاری از انسان‌هایی که تباری مهاجرتی دارند، به قول معروف حاصل "تداخل فرهنگ‌ها" هستم، به عبارتی به بخشی از "جامعه‌ی مختلط" تعلق دارم. به عنوان "طراح" هم با دید ویژه‌ای به جهان تولید و وسایل تولیدی نگاه می‌کنم. برای من هیچ "کالا"ی نابی از این دو دنیا وجود ندارد که "هویت دوگانه‌ی" مرا نشان دهد. این انگیزه‌ی من بود برای این که ابژه را طرح بریزم که عناصر هر دوی این فرهنگ‌ها را در بر بگیرد و از سوی دیگر هم، از نمودهای زندگی مدرن الهام گرفته باشد.

در این رابطه با چه پرسش‌هایی روبرو شدید؟

برای من این مسئله روشن بود که کالاها و وسایلی که در خانه‌‌ها یافت می‌شوند، اغلب دارای نشانی از تبار و هویت صاحبان آن‌ها هستند. بعد برایم این سئوال مطرح شد که تفاوت بین خانه‌های ایرانی و آلمانی در چیست؟ آیا در این وسایل و کالاها دلتنگی برای "میهن" و اشتیاق به آن جایی دارد؟ آیا ایرانی‌ها می‌کوشند، مینیاتوری از زندگی در ایران را در آلمان پیاده کنند یا لوازم غربی را به‌شکلی ایرانیزه کنند؟ آیا حس زیبایی‌شناسی ایرانی‌ها و آلمانی‌ها با یکدیگر تفاوت دارد؟

البته پاسخ به این سئوال‌ها خود، پرسش‌های دیگری را مطرح کردند، مثلاً: آیا هر چه ایرانی‌ها بیشتر در این جامعه انتگره شوند، فاصله‌شان از سنت‌های ایرانی بیشتر می‌شود؟ چه عناصری در این رابطه نقش بازی می‌کنند؟ آیا برخورداری از تحصیلات عالی، آمادگی برای انتگراسیون را افزایش می‌دهد؟ تا چه اندازه وجوه سنتی ایرانی به آلمان منتقل شده‌اند؟ فضای شخصی و "چیزهایی" که شخصی خوانده می‌شوند، چه اهمیتی دارند؟

برای بررسی این موضوع از چه شیوه‌‌هایی استفاده کردید؟

از شیوه‌هایی که می‌توانستند رابطه‌ی بین انسان و کالا و لوازم زندگی را توضیح بدهند. از این‌رو آن‌ها را در متن کاربردی‌شان بررسی و با عکس مستند کردم. برای این کار من به خانه‌های بسیاری از ایرانی‌ها رفتم. از آن‌جا که معمولاً زن‌ها در خانواده مسئولیت خرید و چیدمان وسایل خانه را به‌عهده دارند، گروه مورد مطالعه‌ی من زنان نسل پیش بودند که پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ به آلمان آمده بودند. البته وضعیت اقتصادی، اجتماعی خانواده‌ها، در انتخابم هم نقش مهمی بازی می‌کردند.

چه نتایجی از این کندوکاو و پژوهش خود به دست آوردید؟

چارچوب استفاده و چیدمان وسایل خانه‌ی ایرانی‌ها، بر مبنای نظم و روال مشخصی نیست و نمی‌توان گرایش واحدی را در این خصوص عمده کرد و همگانی خواند. تلقی فرد نسبت به سنت و کالاهای خاص ایرانی، حد آمادگی آنان را برای استفاده از وسایل جدید نشان می‌دهد و این که تا چه اندازه برای اجرای مراسم سنتی، لوازم مدرن را به‌کار می‌گیرند. این برخورد در خانواده‌های مختلف، بسیار متفاوت است.

چیدمان "تشنگی"کار گلبرگ توکلیان. در این چیدمان، به‌ویژه رومیزی‌ای که در بافت آن، سیم‌های حرارتی برای گرم نگهداشتن وسایل چای به‌کار رفته، قدرت ابتکار و تازگی طرح را برجسته می‌کند
چیدمان "تشنگی"کار گلبرگ توکلیان. در این چیدمان، به‌ویژه رومیزی‌ای که در بافت آن، سیم‌های حرارتی برای گرم نگهداشتن وسایل چای به‌کار رفته، قدرت ابتکار و تازگی طرح را برجسته می‌کندعکس: DW

بعضاً کاربرد لوازم و وسایل جدید زندگی در رابطه با تلقی افراد نسبت به سنت، در چارچوب سینکرتیسم (در کنار هم قرار داشتن فرهنگ‌ها) می‌گنجد. چون تمام خانه‌های مورد پژوهش من، در عین حال که لوازم سنتی ایرانی را به‌کار می‌گیرند، درکنار آن، از کالاهای آلمانی هم به‌صورت تکمیلی استفاده می‌کنند. آنان برای رفع نیازهای روزمره، به‌طور عمده وسایل آلمانی را به‌کار می‌برند، چون تهیه‌و تجدید آن آسان‌تر است. در موارد خیلی مشخص، مثلاً پذیرایی از مهمان، معمولاً وسایل سنتی ایرانی استفاده می‌شوند. به‌کار‌گیری این لوازم "در کنار هم"، که متعلق به دو فرهنگ متفاوت هستند، با شاخص‌های سینکرتیسم هم‌خوان است.

تمام کسانی که من با آن‌ها مصاحبه کردم و از وسایل سنتی ایرانی استفاده می‌کردند، می‌گفتند که از طریق این لوازم و وسایل "هویت ایرانی" خود را به نمایش می‌گذارند، در میان آن‌ها احساس "راحتی" می‌کنند. در واقع این‌گونه چیدمان سنتی، حال و هوای "وطن" را برای آنان به همراه دارد. ۲‌/۶۴ درصد مصاحبه‌شوندگان گفتند که وسایل سنتی خانه و آشپزخانه‌شان، حکم گوشه‌ای از "میهن" را برای آنان دارد. ۵۰ درصد آنان تأکید می‌کردند که "نشان دادن تبار خود از طریق وسایل خانه" برایشان "بسیار اهمیت" دارد. اینان می‌کوشند در "فضای شخصی" خود، مینیاتوری از "وطن" بسازند و تنوع و گونه‌گونی سرزمین‌شان را در ابعادی کوچک‌تر، به چاردیواری زندگی‌شان منتقل کنند. در این رابطه تنها وسایل خانه اهمیت ندارند، بلکه موزیک، عکس، کتاب، مواد خوراکی، لباس، جواهر...نیز نقش بازی می‌کنند.

یکی دیگر از دلایل انتخاب وسایل سنتی برای آنان، حفظ فرهنگ ایرانی است. از سوی دیگر این وسایل، با خاطرات و تجربه‌های آنان هم همراه است و حس ایرانی بودن و حفظ هویت ایرانی را در آنان تقویت می‌کند. همین امر وجه تفاوت این وسایل زندگی با "یادگاری"هایی است که یک توریست از مشرق زمین، مثلاً، به غرب می‌آورد، نشان می‌دهد.

درهم‌آمیزی و اختلاط دو فرهنگ غربی و ایرانی و تأثیر اولی بر دومی، پدیده‌ای بود که ۴‌/۷۱ درصد مصاحبه‌شوندگان آن را آگاهانه پیاده می‌‌کردند. ۲/۶۴ درصد آنان می‌گفتند که فرهنگ غربی تأثیر "قابل‌توجهی" بر شیوه‌ی زندگی آنان داشته است. این آمار مسئله‌ی درهم‌آمیختگی فرهنگ‌ها را به‌خوبی نشان می‌دهد.

آیا این نتایج را می‌توان شامل حال نسل جوان ایرانی‌مقیم آلمان هم دانست؟

همان‌طور که گفتم، پروژه‌ی من، خواست‌ها و شیوه‌ی زندگی نسل پیشین را در برمی‌گیرد. نزد نسل جوان، یعنی زنان بالای بیست این پدیده‌ی جالب جلب توجه می‌کند که حفظ سنت فرهنگی را نه درقالب کالا یا لوازم خانه، بلکه در حفظ فرهنگ و هنر آشپزی می‌بینند. اینان در میهمانی‌های خود غذاهای ایرانی می‌پزند و دوستان آلمانی‌شان را از این راه با فرهنگ ایرانی آشنا می‌سازند.

شما هنگام نمایش و معرفی پروژه‌تان از امکانات چندرسانه‌ای (فیلم، موزیک، تصویر...‌) سود برده‌اید. چرا این شیوه را انتخاب کردید؟

موضوع پروژه‌ی من، چند‌جانبه، گسترده و پیچیده است. با نمایش چند رسانه‌ای آن می‌خواهم بر این ویژگی‌ها هم تکیه کنم. این نمایش متحرک که با انیماسیون و موزیک و... همراه است، به خوبی لب مطلب را می‌رساند.

گلبرگ توکلیان در سال ۱۹۸۰ در تهران متولد شده است و تحصیلات خود را در رشته‌ی گرافیک و طراحی تولیدی در سال ۲۰۰۸ به پایان رسانده است. از او چندین طرح کتاب و کالای صنعتی به بازار عرضه شده است. او به عنوان استادیار مسئولیت آموزش دوره‌های طراحی را در چند دانشگاه بین‌المللی از جمله در توکیو و بنگلادش به عهده داشته است.

www.cross-cultural-design.com

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر